به گزارش قدس آنلاین، این کریدور هند را با عبور از برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس به اسرائیل و از آنجا به اروپا متصل میکند. حمایتهای قابل توجه آمریکا از کریدوری که هزاران کیلومتر آنطرفتر از خودش طرحریزی شده، ابراز خرسندی و اشتیاق بالای کشورهای عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی به خاطر حضور در این کریدور و اعتراض کشوری مثل ترکیه پس از مطرح شدن این ابتکار به رهبری آمریکا، بهانهای شد تا قدس در گفتوگویی با مهدی رزمآهنگ، مدیر گروه اقتصاد بینالملل مرکز پژوهشهای مجلس به بررسی اهداف و ابعاد اقتصادی «آیمِک» بپردازد.
مدیر گروه اقتصاد بین الملل مرکز پژوهشهای مجلس مسیر فعلی اتصال اقتصاد هند به غرب در غالب کریدور آیمِک را یک مسیر دریایی معرفی کرد که از جنوب و اقیانوس هند و دریای عرب عبور میکند و به امارات متحده عربی میرسد.
وی همچنین افزود: پروژههای زیرساختی اعم از ریل، جاده، خطوط انتقال انرژی و داده که با گذر از امارات و اردن و عربستان سعودی، به رژیم صهیونیستی متصل میشود، پس از مدیترانه میرسد به اروپا که این مسیر به صورت جدی تحت اشراف آمریکاست.
کشورهای عضو خود را برای نظم جدید جهان آینده آماده میکنند
رزمآهنگ مجموعه اتفاقهایی که حین ساخت این کریدور رخ میدهد را این گونه برشمرد: اتصال هند به اروپا با تأکید بر تحولات زیرساختی، اتصال دو قاره اروپا و آسیا از طریق شکلدهی به هابهای تجاری و ترانزیتی، اتصالات انرژی، اتصالات زیرساختی داده از طریق کابلهای زیر دریا و کشیدن خط انتقال هیدروژن که به عنوان سوخت دنیای جدید مطرح میشود و عربستان در این حوزه فعالیتهای جدی انجام داده است، احتمالاً با اجرای این کریدور دنبال میشود.
اهداف آمریکا از کمک به شکلگیری کریدور
این پژوهشگر اقتصاد بینالملل بر این باور است آمریکا نفع اقتصادی مستقیمی از این کریدور نمیبرد، چراکه خارج از این کریدور قرار دارد. وی استدلال خود را اینگونه شرح داد: از زمانی که آمریکا پس از فروپاشی شوروی خودش را به عنوان پلیس جهان مطرح کرد و به عنوان هژمونی جهان مطرح شد، این طور بود که هر زمان اتفاقی در نقطهای از جهان میافتاد آمریکا به عنوان پلیسی جهانی آن اتفاق را حل و فصل میکرد.
وی ادامه داد: با اتفاقهایی که در ۱۱ سپتامبر افتاد آمریکا به واسطه اینکه بخش مهمی از انرژی خود را از منطقه خاورمیانه تأمین میکرد و عملاً منافع خودش را در معرض خطر میدید، به این نتیجه رسید که برای حمایت از منافع خودش باید در منطقه غرب آسیا یا اصطلاحاً خاورمیانه حضور داشته باشد. در همین راستا اولویت آنها روی منطقه غرب آسیا قرار گرفت و منجر به ورود آنها به عراق و افغانستان بود. ایران را هم که توانایی ورود نداشتند، از طریق تحریم ورود کردند.
این پژوهشگر اقتصادی بر این باور است شرایط مذکور ادامه داشت تا زمانی که آمریکاییها متوجه شدند، بر اثر تمرکزی که به منطقه غرب آسیا معطوف کرده بودند، فشار کمتری متوجه اقتصاد چین شده بود. چین نیز از همین فرصت استفاده کرد و خودش را بالا کشید و به رقیب اصلی آمریکا بدل شد. رزمآهنگ در همین راستا ادامه داد: از دوره اوباما طرح چرخش به سمت آسیا مطرح شد و حرف اصلی آن هم این بود که آمریکا یک فرصت برای چین ایجاد کرده و آن قدری که هزینه نظامی در خاورمیانه میکند بر چین به عنوان رقیب اصلی تمرکز ندارد.
وی ادامه یافتن تقابل اقتصادی آمریکا و چین را اینگونه توصیف کرد: از زمان اوباما چرخش به سمت آسیا شروع شد. پس از آن در دوره ترامپ کار جدی که انجام شد، این بود که وضع تعرفه بر حجم بالایی از تجارت میان آمریکا و چین صورت گرفت و درگیریهای زیادی بین آنها ایجاد کرد. آمریکا به این نتیجه رسیده بود که چین از رویههای تجارت آزاد استفاده میکند و از طریق نوع ارزشگذاری یوان و دلار به نفع خودش بهره میبرد.
این پژوهشگر اقتصاد بینالملل بر این باور است که در دوره بایدن هم همین رویه ادامه پیدا کرد و رئیس جمهورهای متفاوت در آمریکا، در مواجهه با چین سیاستهای یکسان و مشابه داشتهاند. رزمآهنگ ادامه داد: همین امر در زمان بایدن، به وسیله جنگ روسیه و اوکراین دنبال شد. شاخه شمالی کمربند راه چین، اتصال زیرساختی و کریدوری به اروپا بود. این مسیر از شمال شرق چین و از آسیا میانه عبور میکرد و به منطقه اروپا میرسید و این شاهراه کاملاً دچار مشکل شد. درواقع با وقوع این جنگ شاخه شمالی کمربند راه چین که از طریق روسیه و آسیا میانه عبور میکرد، از طریق جنگ روسیه و اوکراین کور شد.
وی در ادامه مسیر جایگزین دیگری که برای چینیها مطرح بود را اینگونه بررسی کرد: یکی از مسیرهای دیگری که کمربند راه چین را به اروپا میرساند، مسیر میانی است. خود این مسیر چند راه دارد که یکی از آنها از مسیر ایران عبور میکند و در ادامه از مسیر عراق و سوریه میگذرد. این مسیرها از طریق دریاهای آزاد عبور نمیکنند. دریاها عملاً تحت کنترل و اشراف کامل آمریکا هستند. اگر کریدور ابتکار کمربند راه چین از مسیر زمینی، مسیر خودش را به سمت اروپا طی کند، عملا از یَد کنترل آمریکا خارج میشود. در سالیان اخیر اتفاقهای گستردهای انجام شده برای اینکه مسیرهای زمینی «ابتکار کمربند راه» ناامن شود و اساساً کریدور شکل نگیرد.
کریدور؛ ابزار آمریکا برای مهار اقتصاد چین
رزمآهنگ نتیجه تلاش آمریکاییها برای شکست «ابتکار کمربند راه» را توصیف کرد و گفت: شاخه شمالی توسط جنگ روسیه و اوکراین زده شد. شاخه میانی هم توسط نابسامانیهای متعددی که در طول مسیر اتفاق افتاده به یک مسیر ناامن تبدیل شده است. خروج یکباره آمریکا از افغانستان و تبدیل افغانستان به یک حاکمیت بدون دولت عاقله که نمیشود روابط راهبردی را با آن برقرار کرد، اتفاق افتاد. درگیریها و نابسامانیهایی که در مسیر قفقاز رخ داد. حتی شکلگیری داعش در عراق و سوریه را میتوان از همین منظر تحلیل کرد. مجموعه این اتفاقها نشان میدهد این مسیر میانی هم باید ناامن شود تا کمربند ابتکاری چین از مسیر میانی هم مخدوش شود و عملاً چین نتواند خودش را به اروپا متصل کند.
این کارشناس اقتصادی بر این باور است یکی از ابزارهای آمریکا برای مهار اقتصاد چین، کریدور آیمِک است. ایجاد این کریدور و اتصال آن به اروپا عملاً به آینده اقتصاد چین ضربه میزند. رزمآهنگ این مسئله که این کریدور از مسیر خشکی حرکت نمیکند را نیز حائز اهمیت برشمرد و گفت: کریدور جدید از مسیر دریا حرکت میکند، یعنی آمریکا با یک تیر چند نشان زده است. به مسیرهای تحت ائتلاف با چین ضربه زده، مسیرهای زمینی را مخدوش کرده است، مسیرهای دریایی را که تحت کنترل خودش هستند را زنده کرد.
رزمآهنگ کریدور آیمِک را تداوم توافق ابراهیم میدانست که درخصوص عادیسازی روابط برخی کشورهای عرب با رژیم صهیونیستی ایجاد شده بود. وی همچنین اعتقاد دارد این کریدور هدفش این است که با ایجاد یک اتصال زیرساختی تحت ائتلاف در حوزههای انرژی، داده، اقلام اساسی خوراکی، فلزات معدنی و هر کالایی که در این پهنه میتواند تولید و پردازش شود، چین را مهار کند.
خبرنگار: محمدعلی طیرانی



نظر شما