رهبرمعظم انقلاب علاوه بر اینکه مردمیسازی را به عنوان یکی از رویکردهای اصلی سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مطرح کردند، در موقعیتهای مختلف بر حرکت به سمت اقتصاد مردمی تأکید نمودند.
تاکنون از «مردمیسازی اقتصاد» تعاریف مختلفی ارائه شده است و شاید نتوان تعریفی یکسان و مورد اجماع از مردمیسازی اقتصاد ارائه کرد. اما آنچه شاید بتوان به عنوان قدر متیقن از این مفهوم مطرح کرد این است که: اقتصاد مردمی اقتصادی است که در آن مردم محور و رکن اصلی در اقتصاداند، مردم میخواهند، انتخاب میکنند، تولید میکنند، مبادله میکنند، مصرف میکنند، مالک اموال و سرمایهاند و مدیریت، کارآفرینی و خلاقیت در اقتصاد با آنهاست. اقتصاد مردمی اقتصادی است که منشأ آن اراده مردم و مقصد آن نیز برقراری توازن میان نیازهای واقعی و امکانات آنهاست و تمامی فرایندها و فعالیتهای اقتصادی با مشارکت مردم روی میدهد.
بنابراین قرار دادن اقتصاد مردمی در کنار بخش خصوصی، بخش دولتی و یا بخش تعاونی امر درستی نیست، اگرچه مشابهتهایی با هر کدام از آنها میتواند داشته باشد و در تمامی زمینهها در کیفیت و ماهیت هر کدام از این بخشها تأثیرگذار است. موضوع اصلی در مکتب اقتصاد مردمی آن است که چگونه میتوان مردم را در همه امور دخالت داد و اقتصادی مردمسالار که به عدالت نزدیک است را سامان داد.
از منظر رهبر معظم انقلاب نیز «اقتصاد مقاومتی، مردمبنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ یعنی با اراده مردم، سرمایه مردم و حضور مردم تحقق پیدا میکند. اما اینکه اقتصاد مردمی، «دولتی نیست» به این معنا نیست که دولت در قبال آن مسئولیتی ندارد، چراکه دولت مسئولیت برنامهریزی، زمینهسازی، ظرفیتسازی، هدایت و کمک دارد.
کار اقتصادی و فعالیت اقتصادی دستِ مردم است، مال مردم است؛ اما دولت ـ به عنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت میکند، هدایت میکند، کمک میکند. بنابراین آمادهسازی شرایط، وظیفه دولت است و دولت وظیفه دارد شرایط را تسهیل کند» (۱۳۹۳/۱/۱). همانطور که در کلام رهبری مشهود است، اقتصاد مردمی به معنای کنارکشیدن دولت از وظایف خود نیست، بلکه در اقتصاد مردمی دولت وظایف خود را در چارچوب مشخص و در جهت تسهیل روند مردمیسازی اقتصاد و نظارت و هدایت آن ایفا میکند.
به عبارت دیگر برخلاف تصور رایج از اقتصاد مردمی، مردمیسازی اقتصاد صرفاً به صورت خودجوش و با تکیه بر قاعده لِسِهفر (بگذارد بشود) و خودتنظیمی بازار محقق نمیشود، بلکه دولت نقش اساسی در مردمیسازی اقتصاد ایفا میکند. بنابراین مردمیسازی اقتصاد به معنای رهاسازی و کنار کشیدن دولت از اجرای وظایف ذاتی خود نظیر تخصیص بودجه، نظارت و تنظیمگری و حتی دخالت فعالانه در بازار در جهت ایجاد شرایط رقابتی و رفع
انحصار نیست.
مردمیسازی اقتصاد با دخالت فعالانه دولت آغاز میشود، اما این دخالت دولت اول اینکه نباید تصدیگری و به عبارتی خروج بخش خصوصی از بازار را به دنبال خود داشته باشد. دوم، هدف دولت باید تلاش برای رفع شرایط انحصاری و تمرکز بوده و با تمرکززدایی از فعالیتها و اقدامها در حوزه اقتصاد، فضا را برای نقشآفرینی بیشتر مردم در حوزه اقتصاد فراهم کند. بنابراین تا حد امکان دخالت دولت باید غیرمستقیم و در شرایط و چارچوب بازار باشد و نه در قیمتهای نهایی که خروجی و ماحصل فرایندهای عرضه و تقاضای بازار است.
نظر شما