به گزارش خبرنگار قدس آنلاین، خودکفایی و قطع وابستگی به دیگر کشورها در حوزه «کالاهای استراتژیک» از اهمیت بالایی برخوردار است. خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، بهویژه گندم، به عنوان یکی از ارکان اساسی استقلال کشور شناخته میشود و در عین حال، این موضوع بهعنوان یکی از چالشهای جدی برای کشورهای در حال توسعه مطرح است. افزایش جمعیت جهانی و رشد تقاضا برای گندم، چالشهای قابل توجهی را برای دولتها به وجود آورده است.
تولید محصولات استراتژیک، بهویژه محصولات زراعی، میتواند کشورها را از خطرات ناشی از نوسانات قیمت جهانی و قطع واردات در شرایط بحرانی محافظت کند. این محصولات بهطور مستقیم بر امنیت غذایی کشور تأثیرگذار هستند. در میان کالاهای استراتژیک، گندم از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا این ماده اولیه اصلی تولید نان، ماکارونی، بیسکویت، کیک و بسیاری دیگر از محصولات غذایی به شمار میرود. گندم بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد و معیشت بخش قابلتوجهی از جامعه تأثیر میگذارد و به همین دلیل، توجه به تولید و خودکفایی در این حوزه میتواند به تقویت بنیانهای اقتصادی و اجتماعی کشور کمک کند.
سیاست خودکفایی در تولید محصولات اساسی
سیاست خودکفایی در تولید محصولات اساسی، بهویژه گندم، به برنامه اول توسعه پس از انقلاب اسلامی بازمیگردد. در این برنامه، تأکید خاصی بر دستیابی به خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی از طریق سیاستهای خرید تضمینی، افزایش تولید در واحد سطح، بهبود قیمتهای نسبی و ایجاد تعادل و هماهنگی میان بخشهای مختلف با بخش کشاورزی صورت گرفت.
از جمله نتایج این سیاستها میتوان به تصویب قانون خرید تضمینی در سال 1368 و افزایش تولید گندم از 8 میلیون تن به 10 میلیون تن اشاره کرد. همچنین، در سیاستهای کلی نظام در بخش کشاورزی، تأمین امنیت غذایی با تکیه بر تولید از منابع داخلی و دستیابی به خودکفایی در محصولات اساسی بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی مطرح شده است.
در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، بر افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی، بهویژه در اقلام وارداتی، تأکید شده و اولویت به تولید محصولات و خدمات راهبردی و تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص داده شده است.
در برنامه هفتم توسعه، برای تأمین امنیت غذایی پایدار و ارائه غذای سالم و با کیفیت به آحاد جامعه، ضریب خودکفایی 90 درصدی برای محصولات اساسی کشاورزی، از جمله گندم، تعیین شده است. این رویکرد نشاندهنده عزم جدی کشور در جهت تقویت زیرساختهای کشاورزی و ارتقاء سطح تولیدات کشاورزی و همچنین تحقق اهداف امنیت غذایی است.
نحوه محاسبه خلا عملکرد گندم آبی در کشور
مصرف گندم حدود ۴۰ درصد از انرژی غذایی روزانه مردم ایران را تامین میکند. به همین دلیل، سالانه حدود ۶.۳ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی کشور زیر کشت گندم میرود.با توجه به مشکلات ناشی از کمبود آب و رشد جمعیت، افزایش تولید گندم از طریق گسترش سطح زیر کشت امکانپذیر نیست. بنابراین، برای افزایش تولید باید به افزایش عملکرد در واحد سطح توجه کرد.
خلأ عملکرد در یک منطقه به تفاوت بین پتانسیل عملکرد و عملکرد واقعی مزارع کشاورزان آن منطقه اشاره دارد. در این زمینه، وان ایترسام و همکاران پروتکل گیگا را برای محاسبه خلأ عملکرد محصولات زراعی در سطح جهان معرفی کردهاند که در محصولاتی مانند ذرت و برنج در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
نخستین گام در محاسبه این خلأ، محاسبه پتانسیل عملکرد است. پتانسیل عملکرد در شرایطی ایدهآل و بدون محدودیتهایی مانند آب، عناصر غذایی و خسارات ناشی از علفهای هرز و آفات تعیین میشود. اختلاف پتانسیل عملکرد با عملکرد واقعی برای تهیه نقشه پراکنش خلأ عملکرد مفید است و تصمیمگیریها در این خصوص را تسهیل میکند.
ایران پتانسیل تولید ۲۰ میلیون تن گندم را دارد
از دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۴، متوسط عملکرد طبیعی گندم آبی در ایران حدود ۳.۴ تن در هکتار و ظرفیت بالقوه عملکردی آن ۸.۸ تن در هکتار بود که نشاندهنده خلأ عملکردی معادل ۵.۴ تن در هکتار (۶۲ درصد) است. این موضوع نشان میدهد کشاورزان تنها به ۳۸ درصد از پتانسیل عملکرد گندم آبی دست یافتهاند و مقدار عملکرد، رابطهای با نوع اقلیم مناطق تولید گندم آبی در کشور نداشته است.
اگر کشاورزان ایران با مدیریت بهینه زراعی به ۸۰ درصد از عملکرد پتانسیل دست یابند، عملکرد گندم آبی میتواند به ۷ تن در سطح برسد. بر این اساس، با احتساب ۲.۲ میلیون هکتار زمینهای زیر کشت گندم آبی، تولید این محصول به ۱۵.۴ میلیون تن در شرایط آبی میرسد و با در نظر گرفتن میزان تولید گندم دستیابی به تولید ۲۰ میلیون تن دور از انتظار نیست. با رفع خلأ عملکرد گندم، میتوان تا حدی سطح زیر کشت این محصول را کاهش داد و از اراضی و منابع آبی آزادشده برای افزایش تولید سایر محصولات مهم مانند گیاهان روغنی و قندی استفاده کرد.
خلاء عملکرد در اثر ضعف مدیریت مزرعه
دلایل افزایش خلا عملکرد گندم آبی که مربوط به مدیریت بهینه مزرعه در ایران میشوند، شامل موارد زیر است:
-
۲۳ درصد کاهش عملکرد در اثر عدم مدیریت صحیح علفهای هرز در مزارع کشور؛
-
کمبود مواد آلی، به طوری که به ترتیب ۴۲ و ۶۳ درصد از اراضی کشاورزی کشور با کمبود ماده آلی، فسفر و پتاسیم مواجه هستند؛
-
کاشت در تاریخ نامناسب، این عامل سبب ۲۰ درصد خلأ عملکرد میشود و انتخاب رقم مناسب میتواند ۱۰ درصد از این خلأ را کاهش دهد.




نظر شما