در صد و هفتاد و نهمین اکران آبی‌اش کلنل‌های النصر را کلافه کرد و به کلافی سردرگم برای سادیو مانه، ژان دوران و بروزویچ بدل شد.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

انگار فرشته‌های نگهبان به سر انگشتانش چسب زده بودند که ۹۲دقیقه ذهن صیادان سعودی را زیر و رو کرد و حملات گازانبری میزبان را زیر رگبار سکوها یک به یک مهار کرد.

سیو پشت سیو. استفانو پیولی در همهمه آزادی رکب خورد وقتی سیدحسین حسینی نقش ‌گردان یک نفره را ایفا کرد و با سوبلس بدنی عجیب آتشبارهای النصر را در دو قدمی قفس توری استقلال ناکام گذاشت.

برگ برنده آبی‌ها آن شب در آزادی به اعصار ماضی رفت و راضی برگشت تا با طیب خاطر از سنگری که به آخرین بهانه سرخوشی ۷۵ هزار دوآتشه بدل شده بود، محافظت کند. از پس کوچه‌های خاکی آن سوی سعدیه تا قصر طلایی مسافت زیادی بود. آن‌قدر زیاد که آشیانه‌بان سال‌های دور کاکوها برای بدل شدن به مرد شماره یک آبی‌ها، سال‌ها به نیمکت پیچ و مهره شد و دور از دروازه به تماشای پروازها و شیرجه‌های سید مهدی رحمتی نشست.

عزلت پسری با ۱۸۷ سانتیمتر قد نه غریب بود و نه قریب. او روی نیمکت از رمق نیفتاد و پاداش شکیبایی خویش را بالاخره گرفت و بوی چمن نمناک را به خاطر سپرد تا در گذر زمان به کلیددار ارتش لاجوردی بدل شود. سیدحسین برای رسیدن به مقصد نه صفحات زمان را وارونه ورق زد و نه به رجزخوانی و کرکری روی آورد. او راه خودش را آهسته و پیوسته رفت و دور از نگاتیوهای سوخته به دوربین‌ها لبخند دلبرانه‌ای زد. این‌گونه شد که نم نم به مأمن آبی‌ها مبدل شد و بازوبند کاپیتانی را به بازو بست و تهی از وحشت، خبرساز شد.

سنگربان سی‌وسه ساله گرچه در این سال‌ها با فراز و نشیب‌هایش بارها روی تیغ منتقدان گام برداشته، اما ثابت کرده است در صورت برخورداری از اعتماد به نفس و روحیه لازم، می‌تواند شکارچیان را منگ کرده و انگ ناکامی بر پیشانی حریفان بزند.

درخشش ملموس سیدحسین در دوشنبه زمستانی دمادم در شیپور لیاقتش دمید تا هم میودراگ بوژوویچ بی‌لاف و لفاف در ستایش سنگربان خود زبان بگشاید و هم علیرضا بیرانوند صدای آژیر خطر را از دوردست بشنود. در روزها و هفته‌هایی که بیرو با گاف‌های دهشتناک علامت سؤالی به بلندای قامت خود در ذهن منتقدان ایجاد کرده، یک سیدحسین حسینی آماده می‌تواند پالس‌های مثبت را برای امیر قلعه و یوزها بفرستد.

دروازه‌بان وفاداری که نه از سایه خودش می‌ترسد و نه از شبح رقیبان، قابلیت آن را دارد که در آوردگاه‌های حساس قلعه تیم ملی را مهر و موم کند و با مهاجمان متبختر در بیفتد. او دوشنبه‌شب در حظ زیباییِ یک تئاتر دراماتیک سهم وافری داشت. او چشم تنگ فورواردهای النصر را کور کرد و به دهان دلال‌ها و لال‌ها قفل محکمی زد تا ناصحان و منهیان هاج و واج از بال‌گشایی یک پرنده تیزپرواز روزه سکوت بگیرند و تا اطلاع ثانوی دم نزنند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha