روزنامه جوان در سرمقاله خود نوشت: ۲ جناح اصولگرا و اصلاحطلب هرکدام تندروهایی دارند که شدیداً به درد هم میخورند و تنور یکدیگر را گرم میکنند تا هر یک آن دیگری را مسئول تمامی مشکلات کشور بداند. اما هر ۲ دسته برای مردم و کشور جز مصیبت چیزی ندارند و فقط به کار هم میآیند و بازار یکدیگر را رونق میدهند.
در جناح اصولگرا همین تندروهای شناختهشده، خود را سردسته مخالفت با دوتابعیتیهای دولت و سردمدار استیضاح وزیر اقتصاد معرفی کردند و عزل و کناررفتن هر ۲ را به حساب خود نوشتند. با آنکه مسئله دوتابعیتیها مطالبه قانونی بود و از طرف شخص رئیس قوه قضائیه دنبال میشد و گویا با دخالت خود ایشان نیز آقای ظریف کنار رفته است. در مسئله استیضاح نیز رأیآوردن استیضاح که تا ساعتی قبل از رأیگیری مبهم بود، با رأی بالای مجلس ممکن شد که دلایل دیگری داشت و ربطی به تمایل و اراده تندروهای معروف نداشت.
در جناح اصلاحطلب نیز هرچند خودشان و رسانههای لندنی خالق اصطلاح «تندرو» هستند و خود را عقلکل و آزاداندیش و خلاف تندروی میدانند، اما بیشتر رفتارهایشان هر تندرو و رادیکالی را پشت سر میگذارد. در این جناح تندروهایی داریم که بیشتر تمرکزشان روی رفتار و گفتار تندروهای اصولگراست و حسابی با تنور اینان نان میپزند. در تازهترین نمود این تندروی، سرمقالهنویس روزنامه هممیهن با برشمردن برخوردهای قضایی با متهمان فساد در دولتهای اصولگرا پرسیده است که «چرا در دولتهای دیگر چنین رفتاری یا حداقل در این اندازهها دیده نمیشد؟» و نتیجه ضمنی گرفته که فساد، ذاتی اصولگرایان است.
این تحریف واقعیت است و دولتهای اصلاحطلب هم در حجم و سلایق خود فساد کم نداشتند و با آنان نیز برخورد شد. اما همین نویسنده و همکیشان ایشان همزمان با بهرهبرداری از برخورد با متهمان دولتهای اصولگرا، منادی فساد سیستماتیک هم هستند. درحالیکه در فساد سیستماتیک، قاضی هم فاسد است و چیزی از خود باقی نمیگذارد که دستمایه یک جناح برای فاسد نامیدن جناح مقابل شود!
این سرمقاله در روزنامهای منتشر شده که صاحبامتیاز آن آقای کرباسچی پیشقراول فساد دولتی شد، آنهم در دادگاهی که قاضی آن خود آقای اژهای بود که اینک رئیس قوه قضائیه است. منطق این گروه عموماً شبیه استدلال جبرگرایان است که یک سازوکار علتومعلولی را تبیین میکنند و بعد اراده آزاد را نفی میکنند. بر همین قیاس نمیتوان فساد را سیستماتیک دانست و در عین حال، جناح اصلاحطلب را که ۳ دهه در قدرت بوده، بدون فساد یا با فساد اندک معرفی کرد.
نمیتوان هم گفت که در بیشتر سالهای پس از انقلاب که دولتها دست اصلاحطلبان بوده است، فساد کمی داشتهایم و هرگاه دست اصولگرایان بوده، دستگاه قضا برخورد کرده ولی بازهم فساد سیستماتیک است. فساد سیستماتیک همیشه و همهجا هست و هیچگاه نیست که نباشد و اصولاً کشف قضایی هم نمیشود.
تندروها معمولاً متحجر، التقاطی، غرق در شهوت دیدهشدن، افراطی و آماده عبور از آرمانهای خود هستند. این ویژگیها در یک گروه نمود بیشتری دارد ولی آنچه موجب میشود نوشته هممیهن را تندروی بدانیم، خروج از انصاف و استفاده جناحی از واقعیتهاست. اگر تنور تندروهای هر ۲ جناح خاموش شود، کشور آسایش و منفعت میبیند. سروصدای بیهوده و خفتگیری سیاسی تمام میشود. مجلس و دستگاه مجریه به ریل واقعی بازمیگردند، رسانهها فرصت مییابند تا به جای حاشیه به متن بپردازند و حقیقت هم از پشت ابر بیرون میآید.
نظر شما