بهانه این نگاشته، اظهارات اخیر دیمیتری مدودِف، رئیسجمهور پیشین و معاون شورای امنیت فعلی روسیه است؛ او که در واکنش به نمایش اخیر کاخسفید با حضور زلنسکی، سخنرانی میکرد، گفته است: دولت دونالد ترامپ دیگر نمیخواهد به «موش نازی» در کییف غذا بدهد!
وی اینچنین ادامه میدهد: این «سگ پر از کک»، این «سگ انگلی»، دیوانه و خطرناک است. بهتر است که بیسر و صدا کنار گذاشته شود؛ بدون هیچ رنج و دردی.
اینجا و با ذکر جملات مدودف، نه بناست به ناپایداری مناسبات و ارتباطات سیاسی در عرصه بینالمللی قدرت یا درماندگی زلنسکیِ اعتماد کرده به ایالات متحده بپردازیم و نه قرار است از سیگنال ضعفی که روسیه از طرفهای اروپایی دریافت کرده سخن بگوییم؛ موضوع اصلی همان «سگ پر از کک» است و همان «موش نازی گرسنه».
سابقه بازنمایی رقبای سیاسی یا دشمنان و حتی همپیمانان با عباراتی غیررسمی، به امروز و دیروز بازنمیگردد؛ چه بسیار امپراتوریهای باستانی که در دیوارنگارههای بهجا مانده، دشمنان خود را با صفاتی غیرانسانی و اهریمنی به آیندگان معرفی کرده و چه بسیار دولتهای مدرنی که در بیان رهبران و سیاستمداران یا تولیدات رسانهای خود، به بازنمایی عامیانه دشمنان و رقبا پرداختهاند و موضوع ژئوپلتیک عمومی را عینیت بخشیدهاند.
این مقوله که در قالب رشتههای تحصیلی یا واحدهای درسی دانشگاهی در بسیاری از جوامع آکادمیک پیشرو تدریس و تحقیق میشود، به فرایندهای علمی حاکم بر این بازنماییها و نتایج عملیاتی آنها اشاره دارد و در مواردی از قبیل تولیدات چندرسانهای نظیر آنچه در هالیوود شاهد آن هستیم، بهوضوح کاربردی شده است.
ژئوپلتیک عامیانه از آنجا که تسهیلگر ادراکات عمومی از مناسبات سیاسی است، کاربردی و البته بسیار جذاب است. برای رسیدن به چند نمونه چشمگیر از این موضوع، لازم نیست خیلی به عقب برگردیم؛ آنجا که آیتالله خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در قبال کارشکنیها و دشمنیهای ایالات متحده، آمریکا را «شیطان بزرگ» نامید یا آنگاه که استعمار بلژیک، بومیان آفریقایی را در قفس به نمایش سفیدپوستان گذاشت یا زمانی که «هیتلر» یهودیان را موشهای «انترناسیونال»، فاسد و بیوطن معرفی کرد یا نزدیکتر، وقتی ترامپ «پادشاهی سعودی» را «گاو شیرده» ایالات متحده خطاب کرد یا در همین مورد اخیر، مدودف، زلنسکی و رژیم کییف را آنگونه که پیشتر اشاره شد بازنمایی کرد؛ همه و همه، دانسته یا ناخودآگاه، بازنماییهایی عامیانه از موجودیتهای جغرافیایی-سیاسی یا مناسبات قدرت جاری داشته و از این رهیافت، به بهینهسازی کنشگری خود پرداختهاند.
بهتر است روی یک مثال دقیقتر شویم؛ در مورد اخیر، مدودف، این سیاستمدار روس با ادراکی که شرایط بینالمللی پس از ترامپ برای او به ارمغان آورده، رئیس جمهور دولت متخاصم خود را با عنوان «موش نازی که آمریکا از غذا دادن به آن خسته شده» خطاب قرار داده که در نگاه اول از منظر نشانهشناسی، «موش» با ارجاعی تاریخی در ادبیات عامیانه سیاسی و اجتماعی به تبار یهودی وی اشاره دارد و علاوه بر این، به اشتهای سیریناپذیر کییف به بودجههای حمایتی و تسلیحاتی و تصمیم دولت جدید آمریکا در بازنگری و تعلیق این کمکها اشاره کرده و در ادامه، اتهام پرتکرار روسها علیه زلنسکی و حامیانش را نیز به آن اضافه میکند؛ نازی! اتهامی که همواره از سوی اوکراینیها رد شده و با استقبال جریانهای راستگرای اروپایی هم مواجه نشده است، اما در این مورد خاص، ارتباط با واقعیت، آخرین چیزی است که لازم است و مورد توجه. واقعیتها در بازنمایی جعل میشوند، خلق میشوند یا در معمولیترین حالت تحریف یا تقلیل مییابند.
مدودف در ادامه اظهار ارادت خود به زلنسکی، با استفاده از کلیشه «سگ پر از کک» او و دولتش را موجودی با سرنوشت محتوم و محکوم به فنا بازنمایی میکند که باقی ماندنش به مراتب خطرناکتر و پرهزینهتر از خلاص شدن بدون درد و رنج (اشاره به کشتن سگ مریض توسط صاحبش) است.
این عبارات، علاوه بر اینکه یک تجربه دردناک برای تکیهکنندگان به دیوار ایالات متحده است، یک مثال خوب و کاربردی از قابلیتهای موجود در ژئوپلتیک عمومی یا همان ژئوپلتیک کوچهبازاری به شمار میآید و زنده ماندن و کارکرد این بازنمایی، وابسته به رسانههای روسیه است؛ اینکه ژورنالیستهای روس چند یادداشت و سرمقاله با این خط منتشر کنند؛ کاریکاتوریستها و کارتونیستهای روس چند اثر مصور با این مضمون را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارند؛ نویسندگان روس چند اثر داستانی از این ایده استخراج کنند و سینماگران روس، چند ساعت فیلم و سریال از این داستانها را به پرده سینما و صفحه تلویزیون مخابره کنند.




نظر شما