«زمانی که درک کنی هر آنچه دیگران درمورد تو به زبان یا ذهنشان میآورند، چیزی جز نظر شخصیشان نیست، کمتر احساس منفی و حال بد را تجربه خواهی کرد.» این عبارت برشی از کتاب گفتوگوهای دشوار است و به آن لحظاتی اشاره میکند که افراد به هر بهانهای انگشت اتهام را به سمت خودشان میگیرند و خود را مقصر هر حرف و حدیثی میدانند؛ درست درباره آن آدمهایی که از ناراحتی اطرافیانشان بدون سنجیدن دلیل آن، احساس شرم میکنند!
«من باعث شدم تیممون ببازه، من اونو ناراحت کردم، تقصیر من بود، من، من و من...» در طول روز ذهن انسانهایی که همه چیز را بیش از حد به خود میگیرند، لبریز از این عبارات است و همین موضوع باعث میشود در هر برههای از زندگیشان مشغول توجیه کردن کاری باشند که تقصیری در آن نداشتهاند.
اگر شما هم از این دسته از افراد هستید و نشخوارهای فکری امانتان نمیدهند، لازم است به یاد داشته باشید که حرفهایی که دیگران به شما میزنند یا احساساتی که به صورت غیرمستقیم به شما القا میکنند، در بسیاری از مواقع بازتابی از درون خودشان است و ارتباطی با شما و رفتارهایتان ندارد. ممکن است گاهی اوقات هم نکات درستی را به شما یادآوری کنند اما این به آن معنا نیست که هر چه درباره شما میگویند درست و موثر باشد. مهمترین نکته این است که شما به اندازه خودتان خوب هستید؛ بنابراین نیازی ندارید برای شبیه شدن به آن «نماد خوبی» که دیگران برای شما ترسیم کردهاند، آنچه هستید را از بین ببرید!
برای اینکه بتوانید ذهن خود را از منفیبافی علیه خودتان نجات دهید میتوانید از چند راهکار که محققان ارائه دادند، بهره ببرید. چند مورد از این نکات و راهحلها در ادامه مطلب ذکر شده است.
میلیونها عقیده برای یک موضوع
همیشه به خاطر داشته باشید که عقیده و تفکر هر انسانی با توجه به نوع تجربیات و زندگیاش با شخص دیگر متفاوت است و به همین دلیل منطقی نیست که منشاء ناراحتی یا نفرت شخصی به موضوعی را خودتان بدانید. شما میتوانید درخصوص یک موضوع واحد با دیگران اختلاف نظر داشته باشید و در عین حال عقیده هر ۲ نفرتان هم قابل تامل باشد.پس گمان نکنید عقیده و نظر درست گنجی است که باید آن را به دست آورید! هر نظری میتواند در جایگاه خودش صحیح باشد.
یک تیر و ۲ نشان
گاهی ممکن است در شرایطی قرار بگیرید یک شخص مستقیما شما را مسبب ناراحتیاش بداند؛ در این موقعیت لازم است اول آرامش خود را حفظ کنید و تلاش کنید از ثبات ذهنی خارج نشوید. در گام بعدی اتفاقی که برایتان افتاده است را مرور کنید و زاویه را از دید خودتان برای شخص مقابل توضیح دهید و در نهایت تلاش کنید در شرایطی دور از تنش درمورد علت رفتارهایتان صحبت کنید. این کار باعث میشود هم شما بیدلیل خود را مقصر اتفاقات ندانید و هم طرف مقابلتان از نیت حقیقی شما پی برده و ناراحتیاش برطرف شود.
بازیافت تجربیات گذشته
به خاطر تجربیات تلخی که در گذشته داشتید خود را سرزنش نکنید. بخش قابل توجهی از نشخوارهای فکری و خودتخریبگرانه به دلیل مرور بیش از حد موقعیتهایی است که قبلا تجربه کردهاید. به یاد داشته باشید که هر تجربه، یک کلاس درس است که فقط باید از آن یک موضوع جدید بیاموزید و از هر نتیجهای که به همراه داشته گذر کنید.
منبع: Psychology Today
ترجمه: تکتم شریفینژاد – خبرنگار روزنامه قدس
نظر شما