به گزارش قدس آنلاین، یک قشون سرجوخه پا به سن گذاشته که در آزادی آزار میرسانند و کاری میکنند مغمومترین دوآتشههای دنیا نفس را در تنگی سینههایشان حبس کرده و دست از پا درازتر به خانههای خود برگردند.
اسماعیل کارتال پس از نبرد تراژیک مردانش برابر آبیهای جنوب، مستأصلتر از هر زمان دیگر، بیپرده از مسن بودن تیمش سخن گفت و برای آنکه دلهرههای قدیمی گُر نگیرند حرفهای قابل تأملی بر زبان نشاند. حرفهایی شبیه به آنچه خوان کارلوس گاریدو پیش از سوار شدن بر هواپیمای تهران-مادرید گفته بود تا باور کنیم دیر زمانی است بند ناف فرتوتی و سالخوردگی دور گردن قرمزها پیچیده شده است.
به این نامها دقت کنید: وحید امیری سیوهفت ساله، سروش رفیعی سیوپنج ساله، عیسی آلکثیر سیوپنج ساله، امید عالیشاه سیوسه ساله، گئورگی گولسیانی سیوچهار ساله، سردار دورسون سیوسه ساله، مرتضی پورعلیگنجی سیودو ساله و... یک فوج سرباز پا به سن گذاشته که موج موج تن میکوبند به صخرههای ناکامی و یارای عبور کردن از کنار رقیبانِ متهورِ تا بن دندان مسلح را ندارند.ارتشی پیرانه سر که در هولناکترین روزها با بیتفاوتی از مدار مدارا خارج نمیشود و همچون انبار باروت نم گرفته، مشتعل نمیگردد. کافی است دو بازی آخر پرسپولیس در لیگ را یک بار دیگر با عینک منطق کالبدشکافی کنید تا پی ببرید این تیم غریبه با برنایی استعداد عجیبی در دفن کردن رؤیاها و دل سپردن به سرشکستگیها دارد. تیمی که دم و بازدم توپچیهای از نفس افتادهاش بیواسطه به گوش سکوها میرسد و بیحوصلگی کماندوهایش دمار از روزگار فرمانده پیشین فنرباغچه درآورده است. تُرک سیاس و سیاستدانی که کهولتِ خیل سربازان تحت امر خود را در بوق و کرنا نمیکند تا این چند هفته با مفاهمه تمام شود و زخمهای برهنه در دیدرس و تیررس جا نگیرند.
پس از دیپورت شدن از لیگ نخبگان و جام حذفی، حالا پرسپولیس درنهایت شوربختی باید قید قهرمانی در لیگ را هم بزند و در زنگهای پیش رو تنها به کسب سهمیه بیندیشد. یک فصل مالامال از یأس و نامرادی که بهتر است هر چه زودتر پرونده آن بسته شود، بلکه کارتال طرحی نو دراندازد و روی نام جاافتادههای درافتاده با تقدیر ضربدر قرمز بکشد.
بیتعارف هوا در محدوده قرمز پس است و تفنگدارانی که به دقیقه اکنون از اتاق پرو بیرون میآیند رمقی برای جنگیدن و تار و مار کردن ندارند. میزانسن این تراژدی غمآلود را هر گوشه که بچینید، کات میخورد به کادر درهم تنیده تنهایی که حوصله نقشآفرینی در اپیزودهای آخر یک ملودرام اشکآلود را ندارند. خدا به این خیل خالی از انرژی رحم کند!
نظر شما