روزنامه ایران درمورد آسیبهای سیاستهای تعرفهای در کشور نوشت: در جهانی که بازارها و زنجیرههای تولید بههم پیوستهاند، ایران همچنان بر سیاستهای کلاسیک حمایت از تولید داخلی با ابزار تعرفه تکیه دارد. اما سوال این است که آیا این سیاست توانسته صنعت کشور را در برابر طوفان جهانیسازی حفظ کند یا تنها منجر به ایجاد یک حباب انحصاری، بیکیفیت، پرهزینه و با عقبماندگی فناورانه و تورم شده است؟
اعمال تعرفهها از دیرباز یکی از ابزارهای دولتها برای حمایت از صنایع نوپا بوده است، بهویژه در کشورهای در حال توسعه که به دنبال رشد صنعتی هستند. در نگاه اول، این سیاست منطقی به نظر میرسد: با گران کردن واردات، تولیدکننده داخلی فضای تنفسی پیدا میکند. اما تجربه تاریخی نشان داده که تعرفهها شمشیری دولبه هستند. اگر درست اعمال نشوند، نه تنها به توسعه کمک نمیکنند بلکه میتوانند به عقبگرد و حتی ناکارآمدی منجر شوند. در ایران، دولتها برای حمایت از صنایع داخلی از تعرفهها استفاده کردهاند، اما آیا این سیاست باعث شکوفایی صنعتی شده یا فقط ضعفهای ساختاری تولید را پنهان کرده است؟
فرشاد مؤمنی، اقتصاددان نهادگرا، بر این باور است که حمایت از تولید داخلی بدون راهبرد مشخص و الزام به ارتقای بهرهوری و فناوری، به بازتولید رانت منجر میشود نه به رشد پایدار. مسعود نیلی، اقتصاددان و مشاور سابق اقتصادی دولت نیز تاکید دارد که تعرفهها باید ابزار باشند نه هدف. وقتی تعرفهها به صورت دائمی اعمال شوند، صنعت به تدریج تنبل میشود و انگیزهای برای بهبود کیفیت و کاهش هزینهها ندارد. صنعت خودروی ایران نمونه بارز این رویکرد است که بیش از ۳ دهه تحت حمایتهای تعرفهای بوده، اما نتیجهای جز خودرویی با کیفیت پایین، قیمت بالا و وابستگی به واردات قطعات نداشته است.
برای درک بهتر، میتوان به تجربه کشورهای موفق صنعتی مانند کره جنوبی، چین و تایوان نگاه کرد. این کشورها در دهههای پایانی قرن بیستم از سیاست حمایتگرایی استفاده کردند، اما به صورت مشروط و موقتی و با الزام به ارتقا. کره جنوبی، بهویژه، تنها به صنایعی حمایت میکرد که توان اثبات پیشرفت فناوری و افزایش بهرهوری را داشتند. چین نیز سیاستهای خود را در راستای جذب سرمایهگذاری خارجی و انتقال تکنولوژی قرار داده بود.
در ایران، برای موفقیت سیاستهای تعرفهای، باید ۲ ویژگی اساسی وجود داشته باشد: هدفداری و مدتداری. تعرفهها باید برای کالای مشخصی وضع شوند و نباید به صورت مادامالعمر باقی بمانند. حمید قاسمی، کارشناس اقتصادی، معتقد است که تعرفهها در ایران فاقد برنامهریزی و استراتژی صنعتی مشخص هستند و بیشتر تابع شرایط روز و فشارهای خاص میباشند. این موضوع باعث میشود که تعرفهها بیشتر به ابزار توزیع رانت تبدیل شوند تا ابزاری برای توسعه صنعت.
یکی از انتقادات به سیاست تعرفهگرایی در ایران، از بین رفتن فضای رقابت است. وقتی تولیدکنندگان داخلی از واردات مصون میشوند، انگیزهای برای ارتقای کیفیت یا کاهش هزینهها ندارند. این موضوع به ضرر مصرفکنندگان ایرانی تمام میشود که مجبور به خرید محصولات بیکیفیت با قیمت بالا هستند.
پاسخ به این سوال که آیا حمایتگرایی تعرفهای میتواند ایران را صنعتی کند، ساده نیست. تعرفهها میتوانند مفید باشند، اما اگر بهدرستی، هدفمند و مشروط استفاده شوند. در غیر این صورت، تنها به عقبماندگی، افزایش قیمت، کاهش کیفیت و نارضایتی عمومی منجر خواهند شد.
نظر شما