بهگزارش قدس آنلاین، روز گذشته میدری، وزیر کار در حاشیه جلسه هیات دولت اعلام کرد که«در بازه زمانی ۳ سال حدود ۳۰۰ هزار مسکن کارگری خواهد ساخت». این خبر در فرصت کوتاهی در درگاه بسیاری از رسانهها قرار گرفت؛ اما سوال این است که آیا دولت به این وعده جامع عمل میپوشاند؟
بهصورت کلی ساخت مسکن کارگری یکی از وعدههایی است که در دولتهای مختلف توسط مسئولین دولتی بیان شده است. مرتضوی، وزیر کار دولت سابق هم در سال گذشته اعلام کرده بود که احداث مسکن ویژه کارگران با کمک کارفرمایان در دستور کار است؛ حتی در همان دولت عبدالملکی، وزیر اسبق کار از تلاش دولت برای بهبود وضع مسکن قشر کارگر خبر داد؛ اما خبری از ساخت مسکن کارگری نشد.
نه تنها خبری از مسکن کارگری نشد که امسال برای دومین سال پیاپی شاهد عدم افزایش حق مسکن کارگری هم هستیم و حق مسکن کارگری در همان عدد ۹۰۰ هزار تومان دو سال پیش ثابت ماند در صورتی که نرخ کرایه و همچنین مسکن طی این سالها با افزایش سرسامآوری همراه بوده است. بههمین دلیل این فرضیه را بهوجود میآورد دولتی که دو سال است در جهت افزایش حق مسکن کارگری مانع تراشی کرده؛ آیا به وعده ساخت ۳۰۰ هزار مسکن عمل خواهد کرد؟!
امروز وضعیت مسکن بهشکلی حاد خود را نشان میدهد و جامعه کارگری که حدود ۶۰ درصد جمعیت کشور را بهخود اختصاص داده است بهعنوان آسیبپذیرترین قشر جامعه از آسیب نبود مسکن بیشترین ضربه را میبیند.
سال گذشته در شورای عالی کار تشکیل قرارگاه مسکن برای حل مشکل مسکن کارگران مطرح شد، همچنین در کنار آن اجرای ماده ۱۴۹ قانون کار که اشاره دارد به این موضوع که«کارفرمایان مکلفند با تعاونیهای مسکن و در صورت عدم وجود این تعاونیها مستقیماً با کارگران فاقد مسکن جهت تامین خانههای شخصی مناسب همکاری کنند، همچنین کارفرمایان کارگاههای بزرگ مکلف به احداث خانههای سازمانی در جوار کارگاه و یا محل مناسب دیگر هستند» مورد تاکید قرار گرفت؛ اما میبینیم که عملا این دو نکته تاکنون با بیمهری مواجه شده و خبری از پیاده سازیشان نیست.
نبود بانک آماری درخصوص وضعیت مسکن کارگران
متاسفانه هیچ آماری درخصوص وضعیت مسکن کارگران در دست نیست و نمیدانیم که چه تعداد از آنان صاحبخانه هستند؛ اما وضعیت اقتصادی جامعه، تورم و دستمزدهای ناچیز کارگران، گویای این واقعیت هستند که قطعا بخش زیادی از آنان مستاجرند. البته برخی از فعالین کارگری بر این باورند که نبود یک بانک جامع آماری در این خصوص خود یک سیاست است تا بهاین وسیله عملا مسئولان مجبور بهبرنامهریزی برای قشر کارگر نباشند؛ هرچند که نبود این اطلاعات هم نمیتواند از اهمیت این موضوع کم کند. وضعیت مسکن در میان قشر کارگر بهحدی جدی است که نهتنها خرید خانه که اجاره یک مسکن درخور را هم برای آنان تبدیل بهآرزو و آنان را روانه حاشیه شهرها کرده است.
متاسفانه امروز بخش قابل توجهی از دستمزد کارگران صرف پرداخت اجاره میشود و همین موضوع خود یکی از موانع بزرگ خانهدار شدن این قشر است. از طرفی هدفگذاری طرح نهضت ملی مسکن(و پیش از این مسکن مهر) که خانهدار شدن این قشر بود هم با شکست مواجه شده، چراکه از یک طرف دولت متعهد به ساخت آپارتمانها نبود و از طرفی دیگر اقساط خارج از توان طرح، منجر بهانصراف بسیاری از ادامه طرح شد و همین اتفاقات ما را با این تردید مواجه میکند که آیا دولت اساسا دغدغهای برای خانهدار کردن کارگران دارد؟
نظر شما