قدس؛ در حالی که کارزار نظامی واشنگتن علیه یمن وارد دومین ماه خود میشود، سؤالات بسیاری در مورد اینکه آیا ریاض و ابوظبی در روزهای آینده به جنگی سوق داده میشوند که نه توان کنترل آنرا دارند و نه میتوانند از آن برنده خارج شوند مطرح شده است.
دور دوم جنگ ایالات متحده علیه یمن، مرز یک ماهه را بدون هیچ دستاورد مشخص و بدون ارائه جدول زمان مشخصی برای کسب موفقیت پشت سر گذاشته است. در عوض آنچه در حال ظهور است، خطر فزاینده تشدید و گسترش تنش در منطقه است؛ خطری که میتواند بازیگران منطقهای، به ویژه عربستان و امارات را به جنگ سوق دهد. با این حال، عوامل متعددی ممکن است چنین سناریویی را به تأخیر بیندازند یا حتی از آن جلوگیری کنند.
صنعا استراتژی نظامی خود را با مقاومت غزه گره زده است
به نوشته وبگاه خبری تحلیلی کرادله(The Cradle)، واشنگتن در زمان جو بایدن، تلاش زیادی کرد تا جنگ وحشیانه اسرائیل علیه غزه را از جنگ یمن جدا کند اما همگان اذعان دارند که این دو در ارتباط باهم است. با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید اما حملات به یمن به بهانه دفاع از کشتیرانی بین المللی ازسرگرفته شد، با این تفاوت که ترامپ، برخلاف بایدن، هیچ تلاشی برای پنهان کردن همپوشانی بین دو جبهه انجام نمیدهد.
استراتژی یمن اما از ابتدا مشخص بوده و فعالیت نظامی آن با تحولات در غزه و بر اساس سرعت تشدید تنش یا آرامش مقاومت فلسطین تنظیم شده است و در عین حال یمن پذیرای پیامدهای اقدامات خود بوده است و صنعا بهای گزافی را برای این موضع گیری پرداخت کرده است. واشنگتن مذاکرات اقتصادی بین یمن و عربستان را متوقف کرده است و عملاً یمن را به دلیل امتناع از دست کشیدن از حمایت نظامی خود از غزه مجازات میکند.
یمن در مواجهه با این دوراهی که یا حمایت خود از فلسطین را حفظ کند و توافقات داخلی را بپذیرد، یا جبهه دومی را با ریاض و ابوظبی باز کند، تا به امروز ترجیح داده به مسیر خود ادامه دهد.
این تصمیم ریشه در سه باور اصلی داشت: اینکه فلسطین باید بدون قید و شرط حمایت شود، حتی اگر به معنای قربانی کردن منافع ملی فوری باشد. اینکه هویت سیاسی انصارالله در تقابل با هژمونی اسرائیل تعریف شده است و در نتیجه با هر گونه همسویی با عادی سازی خلیج فارس ناسازگار است. و اینکه یمن باید از درگیر شدن در جنگهای جانبی که برای تضعیف تمرکز استراتژیک آن توسط واشنگتن و تلاویو طراحی شده است اجتناب کند.
بی طرفی کشورهای خلیج فارس در جنگ علیه یمن
علیرغم نقشی که ریاض و ابوظبی در ائتلاف موسوم به "نگهبان سعادت" ایفا کردهاند، نه عربستان و نه امارات از زمان آغاز دور جدید حملات هوایی آمریکا، تحرکات نظامی عمدهای علیه یمن نداشتهاند. در ابتدا، ریاض تلاش کرد عملیات دریایی یمن در دریای سرخ را به جنگ غزه مرتبط کند، اما این چارچوب به زودی جای خود را به اظهارات مبهم درباره تهدیدات علیه کشتیرانی تجاری داد که به معنای عقب نشینی تلقی میشود.
تغییر در لحن پیامهای سیاسی عربستان و در ادامه صدور تکذیبیه وزارت دفاع این کشور درخصوص گزارشها درباره باز شدن حریم هوایی عربستان برای حملات آمریکا حامل پیامی واضح بود: این کشور نمیخواهد وارد یک جنگ تمام عیار دیگر با یمن شود؛ حداقل حالا نه.
علیرغم عقب نشینی عربستان از تعهدات قبلی خود در قبال صنعا، یمن به طور فعال ریاض و ابوظبی را تشویق به حفظ موضع بی طرفی کرده است. اقدامی که نه از روی خوش بینی، بلکه بر اساس استراتژی عمل گرایی است؛ هدف صنعا دور کردن عربستان و امارات از رویارویی نظامی، بسیج نیابتی یا تشدید تنش اقتصادی بوده است.
با این حال در ژوئیه ۲۰۲۴، زمانی که ریاض به دولت دست نشانده خود در عدن دستور داد تا بانکهای یمن را از صنعا منتقل کند، تعادل ایجاد شده به هم خورد؛ درواقع این اقدام از سوی صنعا یک تحریک اقتصادی آشکار و عبور از خطوط قرمز تلقی شد.
چند روز بعد عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله در سخنرانی ۷ ژوئیه ۲۰۲۴، این اقدام عربستان را بخشی از بازی اسرائیلی-آمریکایی دانست و به ریاض هشدار داد که گرفتار شدن در این تله "یک اشتباه وحشتناک و تاکید کرد که این حق طبیعی یمن است که با هر اقدام تهاجمی مقابله کنیم."
صنعا این اقدام ریاض را با معادله بازدارنده «بانکها در ازای بانکها، فرودگاه ریاض در ازای فرودگاه صنعا، بنادر در ازای بنادر» پاسخ داد.
به نظر میرسد مانور عربستان تلاشی آزمایشی برای سنجش عزم یمن باشد، احتمالاً بر اساس این فرض که صنعا در مواجهه با حملات ائتلاف به رهبری ایالات متحده و مشکلات داخلی تضعیف شده است.
یک روز پس از هشدار حوثیها، تظاهرات گسترده در سراسر یمن آغاز شد. میلیونها نفر در محکومیت اقدامات تحریکآمیز سعودی راهپیمایی کردند و سیگنال واضحی مخابره کردند که افکار عمومی با مقاومت همسو بوده و مایل به تشدید تنش هستند.
در مواجهه با این تهدید تلافی جویانه، ریاض که خاطره حملات گذشته یمن به تاسیسات نفتی عربستان ، به ویژه حملات بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ ، هنوز آزارش میدهد، از قمار بانکی خود عقب نشینی کرد.
بیرغبتی ریاض و ابوظبی به جنگ بدون ضمانت
امروز، تواناییهای یمن گسترش یافته است و این کشور اکنون دارای موشکهای مافوق صوت و فناوریهای پیشرفته پهپادی است و دقیقاً به دلیل این پیشرفتها است که واشنگتن نتوانسته است کشورهای خلیج فارس را به جنگی دوباره ترغیب کند. درواقع هیچ ضمانت امنیتی معنیداری روی میز وجود ندارد و هیچ چیز نمیتواند از میدانهای نفتی عربستان، زیرساختهای حیاتی یا خطوط کشتیرانی تجاری در برابر ضربه احتمالی محافظت کند.
واقعیتهای میدان نبرد، محاسبات را در ریاض و ابوظبی تغییر داده است؛ ائتلاف «نگهبان سعادت» در متوقف کردن حملات یمن به کشتیهای مرتبط با اسرائیل کاری از پیش نبرده است و حملات هوایی ایالات متحده و بریتانیا نتوانسته است خدشهای در توانایی یمن برای حمله به عمق اسرائیل را ایجاد کند. بنابراین تشدید تنش، در حال حاضر، خارج از میز است.
خطوط قرمز یمن مشخص است
البته این بدان معنا نیست که واشنگتن از تلاش برای کشاندن عربستان و امارات به جنگ دست کشیده است. دولت بایدن نتوانست این کار را انجام دهد. با این حال، تیم ترامپ تهاجمیتر ظاهر شده و به احتمال زیاد سیستمهای تسلیحاتی پیشرفتهای را ارائه میکند که ممکن است ریاض و ابوظبی را وسوسه کند که دست به حمله بزنند.
همچنین در میان نخبگان خلیج فارس این تصور وجود دارد که یک گشایش راهبردی در راه است: سقوط دولت اسد در سوریه، سکوت کنونی حزبالله و سایر تحولات منطقه ممکن است پنجرهای نادر برای ترسیم مجدد نقشه ایجاد کند.
اما برای سعودیها، یمن همچنان نگرانی اصلی است. یک کشور آزاد و مستقل در مرزهای جنوبی آنها، تهدید وجودی نه فقط برای امنیت، بلکه برای پروژه تغییر نام تجاری که پادشاهی سرمایه گذاری زیادی در آن انجام داده است محسوب میشود. امارات نیز نگرانیهای مشابهی دارد. تثبیت محور مقاومت در یمن، تهدیدی برای ابوظبی بهعنوان یک بازیگر منطقهای همگام با منافع اسرائیل و غرب خواهد بود.
به همین دلیل صنعا نیروهای خود را در حالت آماده باش قرار داده است. انصارالله هر حرکت ریاض، ابوظبی و گروههای نیابتی بومی آنها را زیر نظر دارد؛ صنعا میداند که این گروهها بدون دستور عمل نمیکنند. هر جنگ زمینی از نگاه یمن، یک ابتکار عمل از جانب عربستان و امارات تلقی خواهد شد و یمن با هدف قرار دادن قدرتهای پشت سر آنها پاسخ خواهد داد. همین منطق در مورد حملات هوایی مجدد یا جنگ اقتصادی عمیق تر نیز صدق میکند. اقداماتی که خطوط قرمز صنعا محسوب میشوند.
هشدار صنعا به محور عادی سازی
عبدالملک الحوثی طی سخنانی در چهارم آوریل بار دیگر به کشورهای همسایه یمن هشدار داد که در حمایت از اسرائیلیها و آمریکاییها درگیر نشوید؛ اگر با آمریکاییها همکاری کنید چه با در اختیارگذاشتن پایگاههای کشورهایتان یا با حمایت مالی یا پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی، به منزله حمایت از اسرائیل و عبور از خطوط قرمز یمن خواهد بود و در معرض تلافی قرار خواهد گرفت.
درواقع این فقط یک هشدار نبود. هدف این اعلامیه استراتژیک نه تنها ریاض و ابوظبی، بلکه به سایر کشورهای عربی و آفریقایی است که ممکن است وسوسه شوند که تحت عنوان "حفاظت از کشتیرانی بین المللی" به مبارزه بپیوندند؛ یمن خود را برای همه سناریوها آماده کرده است و غافلگیر نخواهد شد و این بار، به تنهایی مبارزه نخواهد کرد.
نظر شما