به گزارش قدس آنلاین، سینمای ایران همواره تلاش داشته تا رشادتها و زندگی شخصیتهای برجسته تاریخ معاصر را به تصویر بکشد. در این میان، پرداختن به قهرمانان دوران دفاع مقدس از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. فیلم سینمایی «صیاد»، تازهترین اثری است که به زندگی و دغدغههای شهید سپهبد علی صیاد شیرازی میپردازد. جواد افشار، کارگردان این اثر، در سخنان خود به انگیزهها، چالشها و رویکرد هنری خود در ساخت این فیلم اشاره کرده و زوایای مختلفی از این پروژه را برای مخاطبان روشن ساخته است. از ارادت شهید صیاد به امام رضا(ع) تا دغدغههای او برای وحدت ملی و چالشهای سیاسی دوران جنگ، همگی در این گفتوگو مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند.
ارادت به امام رضا(ع) در دل جنگ
جواد افشار توضیحات خود در ارتباط با فیلم را از امام رضا(ع) شروع کرد و گفت: در سال گذشته همین ایام، ما فیلم صیاد را فیلمبرداری میکردیم و میدانم که این شهید اهل خراسان است. از آنجایی که در فیلم صیاد ما سکانسی داریم که طبق اسناد، شهید شیرازی در مواجهه با شهید رجایی ماموریت هدایت نیروی زمینی ارتش را بر عهده میگیرد فقط یک چیز از شهید رجایی میخواهد و میگوید اجازه دهید من بروم پابوسی امام رضا(ع) و بعد برگردم منطقه. این جمله در روح و روان من نفوذ کرد. به دلیل میزان ارادت این شخص به امام رضا این سکانس را هم آوردهام و خودم بسیار این سکانس را دوست دارم زیرا هر دو شهید این ارادت به امام رضا را حتی در دل جنگ ابراز میکنند.
از حضور در جبهه تا کارگردانی
کارگردان فیلم سینمایی صیاد، با یادآور شدن حضور و تجربهاش در سریال کیمیا و تجربه مجدد فضای دفاع مقدسی افزود: به دلیل گستردگی ماجرا و وقایع جنگ در خرمشهر، سریال کیمیا تجربه بسیار خوب و ارزشمندی بود و حتی بعضی از روزهایی که خودم در جبهه بودم را برایم یادآوری میکرد. با توجه به اینکه خودم دورانی در آن فضا بودم، همیشه جزو دغدغههای شخصی من بود که بخواهم فیلمهایی با چنین موضوعاتی بسازم. در همان دوران نیز یکی دوباری شهید شیرازی را از نزدیک دیده بودم و ارادت ویژهای به ایشان داشتم. صداقت کلامشان همیشه مرا جذب میکرد و در خاطرم مانده بود تا اینکه محمدرضا شفیعی فیلم نامه صیاد را به کمک حسین ترابنژاد آماده کرد و به من نشان دادند. وقتی فیلمنامه را خواندم حس خوبی از آن دریافت کردم و این مسئله در ذهنم پررنگ بود که در خصوص ایشان کم کاری شده و تاکنون اثر سینمایی یا سریالی نداشتیم. فقط چند مورد مستند بود که خیلی هم به آنها پرداخته نشده بود. همینها باعث شد تا با افتخار به سمت ساختن این فیلم بروم و جزء معدود کارهایی بود که خودم با دغدغه و عشق آن را به سر انجام خوبی رساندم.
همصحبتی با نسل امروز
افشار در خصوص اینکه شاید کارهای دفاع مقدسی، آنطور که باید مخاطب نوجوان را جذب نکند و حتی نتواند بیانگر مسائل روز جامعه باشد، افزود: اگر قرار است فیلمهای دفاع مقدسی، تاریخی و زندگینامهای ساخته شود، در کنار اینکه باید به شخصیتها بپردازد، قهرمان و حماسه داشته باشد و رویدادها را مرور کند، باید بتواند حرفی هم برای جامعه روز خودش داشته باشد. همین حرف روز داشتن و دغدغه جامعه کنونی از اهداف مهم ما در ساخت این فیلم بود که در کنار قهرمانیهای شهید شیرازی، صحبتهایی بیان شود که برای نسل امروز هم مورد فایده واقع شود. حتی شما وقتی زندگینامه شهید شیرازی را بخوانید متوجه میشوید که این شهید جزو آن دسته از کسانی بوده که حرفهایش هم برای زمان خودش و هم برای آیندگان انقضا دارد و تکراری نمیشود. هر چند که ذائقه مردم تغییر کرده و بیشتر به سمت فیلمهای کمدی میروند، اما من معتقد هستم اگر اثری خوب و فاخر و شایسته باشد، مردم هم از آن استقبال خواهند کرد و آن را میبینند. برای من محتوا از فروش گیشه مهمتر بود و برای همین هم تک به تک لحظات فیلم را فکر شده جلو بردیم.
وفاق و وحدت در دل فیلم
جواد افشار در ادامه صحبتهایش تحلیلی از مسائل عمقی فیلم هم داشت: یکی از نکاتی که خود شهید شیرازی دغدغه آن را داشت، وفاق و وحدت ملی در مقابل دشمن بود. اگر بخواهم کمی بیشتر این موضوع را باز کنم، این دغدغه شهید به این معنا بود که وقتی ما دشمن و مهاجمان بیرونی داریم که به سمت سرزمین ما میآیند، تمام نیروها باید در کنارهم به خط شوند و وفاق و همگرایی شکل بگیرد که بتوانیم در برابر دشمن ایستادگی کنیم. همین همگرایی یکی از دستاوردهای شهید شیرازی بود که بابت آن هزینههای بسیاری هم داد و موفق شد که در نهایت، بین نیروهای نظامی اعم از ارتش و سپاه و... اتحادی به وجود آورد که برای حفظ تمامیت ارضی کشور تلاش کنند.
چالشهای سیاسی با بیانی هنری
کارگردان صیاد همچنین از ایجاد چالشهای سیاسی که در این فیلم مخاطب با آن روبهرو میشود عنوان کرد: ما با صیاد به رویدادهای سیاسی هم ورود کردیم. ساخت چنین آثاری چالشهای خاص خودش را هم دارد و باید سعی میکردیم نقطه اوج داستان، علاوه بر خود شخصیت شهید شیرازی، مسائل سیاسی همان دوران هم باشد بهطوری که در برخی سکانسها بیان شد « ما در حال جنگ با دشمن هستیم و شما با دانشجویان و خبرنگاران عکس یادگاری میگیرید» یا «ما در حال جنگ هستیم و شما میتینگهای سیاسی برگزار میکنید» و همچنین «ما در حال جنگ هستیم و شما به سر مقالههای روزنامهتان فکر میکنید» که اینها همه چالشهای رو در رو با بنی صدر بود و بخاطر همین موضوعات هم با شهید شیرازی درگیر شد به طوری که خودش به شهید شیرازی درجه داده بود و خودش هم خلع درجهاش کرد.
وی ادامه داد: اگر بیشتر از این به برخی مسائل میپرداختیم، از خط اصلی داستان خارج میشد ولی بازهم با وجود محدودیت زمانی برای فیلم، سعی کردیم تا گرایشهای سیاسی بنی صدر را در مقابل احزاب سیاسی آن روز و لایت مداری هم نشان دهیم و همزمان هم درام داستان را حفظ کنیم. بیشتر از آنکه مخاطب حدسش را بزند تحلیلهای سیاسی عمیق داشتیم. حتی در برخی از سکانسها نیز نشان دادیم که در خط مقدم صیاد برای بنی صدر به دفتر ریاست جمهوری نامه مینویسد و میگوید ما چشم و گوشمان به شماست؛ ما در جنگیم نیرو ومهمات میخواهیم و نمیدهید؛ وحدت میخواهیم و میگویید از سپاه استفاده نکن. اینها چالشهایی بود که مورد غصب بنی صدر بود و شهید شیرازی را خانهنشین کرد.
زوجی که همبازی شدند
سینمای ایران در دهه اخیر به سراغ استفاده از چهرهها و سلبریتیها در فیلمها برای فروش بیشتر گیشه رفته است. اما در فیلم صیاد، برای اولین بار با چهره «علی سرابی» که نقش اصلی این فیلم هم هست روبهرو میشویم. افشار در خصوص نوع این انتخاب بازیگر عنوان کرد: گزینههای زیادی را از چهرهها و اصطلاحا افراد سلبریتی و مشهور برای صیاد دنبال کردیم. برخی در حال انجام بود و برخی دیگر به دلیل زمانبندی فیلم نتوانستند در این پروژه ما را همیاری کنند. از یک جایی به بعد من احساس کردم برای نقش شهید صیاد نباید چهره شناخته شدهای داشته باشیم که آن بازیگر عقبهاش را با خودش بیاورد و اگر قبلا در نقش دیگری دیده شده و درخشیده، بازهم مردم در هنگام تماشای صیاد به یاد یک نقش دیگر باشند و نتوانند با شخصیت شهید شیرازی ارتباط بگیرند. اگر این نقش باور پذیر نمیشد، باعث تنزل شخصیت صیاد میشد. پس با تمام احترامی که به بازیگران چهره مد نظرمان داشتیم، تصمیم گرفتیم از بازیگر توانمند اما کمتر شناخته شدهتر در جامعه استفاده کنیم. «علی سرابی» جایگاه ویژهای در بین اهالی هنر و تئاتر دارد ولی در سینما آنقدر حضور نداشت. ما نیز روز به روز احساس کردیم بهترین گزینه قطعا علی سرابی بود چراکه به نحو احسن توانست خودش با این نقش انس بگیرد و آن را بازی کند. پس از قطعی شدن نقش علی سرابی برای شهید شیرازی، اصرار داشتیم که حتما مارال بنی آدم مکمل علی سرابی در نقش همسر باشد. انتخاب این دو نفر در کنار هم کمک به سزایی به خلق موقعیت خانوادگی این دو شخصیت کرد و باعث شد واقعا یک فضای خانوادگی و عشق بین این دونفر واقعیتر بنظر برسد و مخاطب فکر نکند که این فقط یک فیلم است بلکه بتواند با داستان همراه شود.
آقای کارگردان ادامه داد: نسخه اولیه فیلم حدود ۱۷۰ دقیقه بود که مجبور شدیم آن را کوتاه کنیم تا به زمان استاندارد پخش برای سینماها برسیم که برای خود مخاطب هم خسته کننده نباشد ولی خب باید پذیرفت که برخی رویدادها به شدت فشرده و خلاصه شد ولی بازهم سعیمان در این بود طوری بتوانیم خلاصه کنیم که به اصل فیلم ضربهای وارد نشود. ۱۰ الی ۱۵ سال پیش حدودا، آقای شفیعی قصد داشتند در خصوص شهید شیرازی سریالی بسازند که انجام نشد. ما نیز قصد نداریم که این فیلم را سریال کنیم و این اثر فقط در قالب یک فیلم سینمایی باقی خواهد ماند.
تکنولوژیای که خاطرهساز شد
پس از تجربه محمد حسین مهدویان در فیلم «رد خون» و «ماجرای نیمروز» که از تکنولوژی هوش مصنوعی برای برخی از صداها و اشخاص مشهور آن زمان استفاده شده بود، تیم صیاد نیز برای باور پذیرتر شدن این فیلم و حس خوب و آشنای همذاتپنداری مخاطب با شخصیتها، از فرکانسهای شبیه به خود افراد استفاده کردند که افشار در این باره تشریح کرد: هوش مصنوعی به ما کمک میکرد که بتوانیم صدای شهید صیاد را به میزانی که قابل قبول باشد به صدای علی سرابی اضافه کنیم که باور پذیری این شخصیت برای مخاطبی که آشنایی داشت با این شهید، به او حس خوبی بدهد. خودمان احساس کردیم این کار سبب ایجاد یک حس نوستالژی برای خانواده این شهید میشود و از بازخوردها فهمیدیم فراتر از انتظارمان از این کار استقبال شد و علاوه بر خانواده شهید، مردم عادی هم دوست داشتند. انجام این کارها از نظر فنی بسیار کار پیچیدهای است زیرا فقط یک فرکانس به صدای علی سرابی اضافه نکردیم بلکه فریم به فریم و کلمه به کلمه صداگذاری کردیم. این تکنولوژی برای ما خوب جواب داد و حتی برای دیگر فیلمها هم میتواند موثر باشد.
نظر شما