یوسف علیخانی از آن دسته آدم‌هایی است که زندگی‌اش به طرز عجیبی با کتاب گره خورده است. از همان زمان که خبرنگار بود او را می‌شناختم، خبرنگاری نویسنده که دنیای خبر را بوسید و کنار گذاشت و بر ساحت کتاب متمرکز شد.

به نمایشگاه کتاب بیایید تا به شما رازی بگویم! / کتاب‌نخوان‌ها نصف عمرشان بر فناست
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، من همواره پیگیر کارهایش بودم. کتاب‌هایش را می‌خواندم و به او به دلیل خلق جهان‌داستانی که دارد، آفرین می‌گفتم؛ جهانی که بر دل می‌نشیند. او در این نیم قرنی که زندگی کرده همواره تلاش کرده کلمات را بر جان آدم‌های اطرافش بنشاند. گاهی تعجب می‌کنم از این همه انرژی که او برای کتاب می‌گذارد؛ در گوشه کوچکی که ساخته و نامش را «آموت» گذاشته جهان بزرگی خلق کرده و به بهانه‌های مختلف، آدم‌هایی که به کتاب ربط پیدا می‌کنند اعم از نویسنده، کتابخوان‌، ناشر و مترجم‌ را دور هم جمع می‌کند تا از کتاب حرف بزنند.
یوسف علیخانی، نویسنده داستان‌های «قدم‌بخیر مادربزرگ من بود»، «اژدهاکشان»، «عروس بید»، «بیوه‌کشی»، «خاما» و «زاهو» جوایز زیادی به خاطر کتاب‌ها و فعالیت‌هایش در حوزه نشر دریافت کرده است. امروز که نخستین روز سی و ششمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است، خوش دیدیم با او گپ بزنیم و حرف‌هایش را درباره کتاب و نمایشگاه کتاب بشنویم. این گفت‌وگو را بخوانید.

از نمایشگاه کتاب و فرصت‌هایی که برای آشتی مخاطب با کتاب، ترویج کتاب و آشنایی مخاطب با نویسندگان و مترجمان ایجاد می‌کند بگویید. چون بسیاری بر این باور هستند که نمایشگاه‌های حضوری کتاب در این روزگار کارکردهای سابقشان را از دست داده‌اند.
نشستن پشت میز و تحریریه و اظهار نظر کردن خیلی ساده است، کدام از این بسیاری که شما می‌فرمایید، کتابفروش و ناشر هستند؟ به این معنی که از نزدیک، دستی بر آتش داشته باشند و بگویند نمایشگاه کتاب، کارکرد سابق را دارد یا نه.

نکاتی که گفتم باور بسیاری از کارشناسان و حتی ناشران است. یکی از مسائلی که در این مورد بارها گفته می‌شود برتری بُعد فروشگاهی بر نمایشگاهی است. به عنوان کسی که در عرصه نویسندگی، ناشری و روزنامه‌‎نگاری تجربه زیادی از حضور در این رویداد فرهنگی دارید، پیشنهادهای شما برای برگزاری یک نمایشگاه حرفه‌ای، جاندار و مثمرثمر چیست؟
چند روز پیش با یکی از خبرگزاری‌ها مصاحبه‌ای کرده بودم که روزنامه‌ شما هم بخشی از آن را منتشر کرد. در بخشی از آن گفته بودم «۲۰سال پیش وقتی روزنامه‌نگار بودم، یادداشت‌های تندی علیه نمایشگاه کتاب تهران نوشتم با این رویکرد که اینجا فروشگاه کتاب تهران است و نه نمایشگاه کتاب» و بعد ادامه دادم وقتی ۱۷سال پیش ناشر شدم و شرایط را از نزدیک و با پوست و گوشت و استخوان لمس کردم، دیدم یادداشت‌هایم بیهوده و هدر بودند. البته این بخش از گفت‌وگو را دوستی در سایتی به مسخره گرفته که فلانی مزه‌ پول را که دیده، پشت کرده به آرمان‌هایش. دوست داشتم یک جایی به او جواب بدهم که رفیق‌جان! اگر همان پول کثیف (که جنابعالی ازش گریزانی) نبود، هیچ کتابی متولد نمی‌شد.نمایشگاه کتاب تهران با تمام ایرادهایی که می‌توان در طول برگزاری‌اش پیدا کرد، چه بخواهیم و چه نخواهیم، بزرگ‌ترین اتفاق فرهنگی کشور است و این را باید قدر دانست. برخی می‌گویند نمایشگاه کتاب تهران خلوت شده. من هم با آن‌ها هم‌نظر هستم که خلوت شده، اما چرا؟ برایتان برمی‌شمارم: اول؛ همزمانی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران و نمایشگاه مجازی کتاب. بخش زیادی از دوستانی که از سراسر کشور به نمایشگاه تهران می‌آمدند، حالا با وجود نمایشگاه مجازی، خریدشان را از سایت نمایشگاه انجام می‌دهند که به اقصی نقاط کشور رایگان هم ارسال می‌شود. دوم؛ در دو سال گذشته از ورود زنان به نمایشگاه به دلیل پوشش ممانعت شد این بخش خیلی مهم بود و موجب افت ۵۰درصدی فروش ناشران شد. سوم؛ تورم، گرانی و خالی شدن جیب مردم است.

اشاره کردید به مسئله گرانی کتاب. درباره تأثیر این گرانی بر روند کتاب‌خوانی بیشتر بگویید و آیا کتاب در ایران واقعاً کالای گرانی است؟
سال ۱۳۸۸ کاغذ تحریر ۶۰×۹۰، ۷۰ گرمی بندی ۲۰ هزار تومان بود و همین الان که من دارم به پرسش شما پاسخ می‌دهم بندی یک میلیون و ۲۴۰ هزار تومان است یعنی کاغذ از سال ۱۳۸۸ تا الان که ۱۴۰۴ هستیم ۶۲ برابر شده است.کتاب ۲۰۰ صفحه‌ای در سال ۱۳۸۸ با در نظر گرفتن صفحه‌ای ۲۰ تومان درمی‌آمد ۴هزار تومان. الان باید چند دربیاید؟ ضرب در ۶۲، به عبارتی می‌شود صفحه‌ای هزار و ۲۴۰ تومان، یعنی همان کتاب ۲۰۰ صفحه‌ای درمی‌آید ۲۴۸ هزار تومان.اینجا یک پرسش پیش می‌آید که آیا کتاب فقط با کاغذ چاپ می‌شود و مخارج دیگر ندارد؟ خیر. کاغذ یک بخش از تولید کتاب است. با این حال کاغذ در سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ کمی با نظارت ارشاد و کاغذ سهمیه‌ای مهار شد اما آیا راهی برای مهار قیمت‌های مربوط به چاپ، لیتوگرافی، فیلم و زینک وجود داشت؟ این مهار کاغذ هم طی چهار سال گذشته وجود نداشته است.
یک چیز دیگر اینکه همان سال ۱۳۸۸ پیش از اینکه از کار روزنامه استعفا کنم، حقوقم ۵۰۰ هزار تومان بود که ضرب در ۶۲ بکنیم می‌شود ۳۱ میلیون تومان. من دو دهه است حقوق‌بگیر نیستم اما آیا یک روزنامه‌نگار الان با ۲۵ سال سابقه ۳۱ میلیون تومان حقوق می‌گیرد؟ اگر می‌گیرد که جای بحث نیست، قیمت‌ها (لااقل در حوزه کاری ما) ۶۲ برابر شده است ولی اگر حقوق کارمندان که بخش عمده‌ای از کتابخوانان را تشکیل می‌دهند، ۶۲ برابر نشده است، خیلی از جاهای کار می‌لنگد.
هیچ ‌وقت یادم نمی‌رود یک دهه پیش وقتی مردم به نمایشگاه کتاب تهران می‌آمدند، با پولی که کنار گذاشته بودند، ۸ تا ۱۰ عدد کتاب می‌خریدند، اما در یکی دو سال گذشته، وقتی یکی ۱۰ عدد کتاب می‌خرد، با لذت به او نگاه می‌کنیم.خیلی وقت‌ها با خودم می‌گویم مردم ما خیلی نجیب هستند که هنوز کتاب می‌خوانند. البته شاید نباید خیلی صریح بخش پایانی پرسش را پاسخ بدهم اما گریزی نیست؛ بله کتاب به نسبت کشورهای دیگر اصلاً کالای گرانی نیست.

نشر آموت از همان اوان برپایی‌اش، گعده دوستداران کتاب، منتقدان، روزنامه‌نگاران، کتابخوان‌ها، نویسندگان و مترجمان بوده است. چه توصیه‌ای دارید به ناشران برای اینکه چنین حلقه‌های وصلی در نشرشان ایجاد کنند؟
من جدا از نویسنده، ناشر و کتابفروش بودن، باغبان هستم. دقت کردم خیلی وقت‌ها دست ما نیست که کدام درختمان پربارتر بشود. خوب کود می‌دهی، خوب هرس می‌کنی، خوب سم می‌زنی، به موقع آب می‌دهی اما بعد یک‌باره یک روز می‌روی و می‌بینی درختت خشک شده. من روی زمین را می‌بینم اما آیا از کرم ریشه‌خوار باخبرم؟
کتاب هم همین است، بارها شده دوست داشتم فلان کتاب بیشتر خوانده شود و به اصطلاح پرفروش بشود اما نشده، بعد کتابی را که اصلاً هیچ وقتی برایش نگذاشتم، پرفروش شده است. اما آیا این‌ها دلیل می‌شود من تحرک نداشته باشم؟ نه. زندگی یعنی همین، اینکه بدانی با هر برگ تازه، تو زنده‌تر می‌شوی. ربطش را به پرسشتان پیدا کردید؟

بله تلاش باید انجام شود اما ممکن است ثمره‌اش در جایی دیگر و وقتی دیگر باشد نه آنچه مورد انتظار ماست. در آستانه برپایی نمایشگاه کتاب چه توصیه‌ای برای حضور در نمایشگاه کتاب دارید؟
کتابخوان اگر کتابخوان باشد که اصلاً نیاز به توصیه ندارد. کتابخوان واقعی مثل یک کوهنورد حرفه‌ای که هفته‌ای یک‌ بار به کوه می‌رود، به کتاب‌فروشی مورد علاقه‌اش می‌رود و قاعدتاً در این آمد و رفت‌ها، از کتاب‌های تازه باخبر می‌شود و می‌نشیند دو صفحه‌اش را می‌خواند و به انتخاب می‌رسد.
قاعدتاً توصیه‌ام به کتاب‌نخوان‌هاست که بگویم نصف عمرتان بر فناست که کتاب نخواندید. البته شاید هم به من بخندند که فلانی چون کتابفروش است، چنین می‌گوید که شاید هم حق داشته باشند اما زمانی مزه‌ حرفم را درخواهند یافت که یک کتاب را بخوانند و به جانشان بنشیند. اگر کتاب‌نخوان هستید و این گفت‌وگو را خواندید و به نمایشگاه کتاب تهران و غرفه آموت آمدید، بیایید رازی را به شما بگویم. من اگر یادم نبود، شما یادم بیندازید.

به عنوان کسی که به اشکال مختلف زندگی‌اش با کتاب گره خورده است بگویید باید چه کرد تا مردم بیشتر کتاب بخوانند؟
هیچی. مگر قرار است همه کتابخوان بشوند یا باشند؟ پدر پیر و محتضر من اصلاً در عمرش جز یک قرآن که ۶۰سال پیش در کلاس اکابر به او هدیه دادند، کتابی نخوانده اما بسیار بسیار بهتر از خیلی‌ها که کتابخوان هستند، جامعه را می‌شناسد. خوب قصه می‌گوید. خوب نقل می‌گوید. کلی شعر از حفظ است. به نظرم به جای تلاش برای کتاب‌خوانی مردم، باید تلاش کرد مردم بهتر زندگی کنند. اطرافشان را بهتر ببینند و جامعه و تاریخ و فرهنگشان را بشناسند.

از میان نویسندگی و ناشری کدام یک برای شما جذاب‌تر است و چرا؟

هیچ ‌وقت ناشر نبودم. الان در این گفت‌وگویی که با هم کردیم من ناشر بودم یا نویسنده؟

چند کتاب جدید برای نمایشگاه این دوره دارید و پیشنهاد شما برای مخاطبان چیست؟ اگر مخاطبی از شما بخواهد کتابی معرفی کنید چه آثاری از نشرتان را به او پیشنهاد می‌دهید.

نشر آموت تا این لحظه در مجموع ۳۵۲ عنوان کتاب منتشر کرده است. چند سالی است قرار داریم ماهی یک کتاب منتشر کنیم که بتوانیم به درستی معرفی‌اش کنیم. پارسال ناپرهیزی کردیم و ۱۵ عنوان کتاب تازه منتشر کردیم. ۹۸ عنوان هم تجدید چاپی داشتیم که به امید خدا همه این کتاب‌ها در غرفه نشر آموت عرضه خواهند شد.

اجازه می‌خواهم کتاب خاصی را نام نبرم و پیشنهادم این است دوستان کتابخوان به نمایشگاه کتاب بیایند و قدم سر چشم ما بگذارند. حضوری که آمدند، بنا به روحیه‌ هر کس، به او کتاب مورد علاقه‌اش را پیشنهاد کنیم.

گفت‌وگو با یوسف علیخانی، نویسنده و ناشر/ به نمایشگاه کتاب بیایید تا به شما رازی بگویم!

برچسب‌ها

پخش زنده

×

حرم مطهر رضوی

00:00
02:08
Download

کاظمین

00:00
00:36
Download

کربلا

00:00
01:06
Download

مسجدالنبی

00:00
00:38
Download

مسجدالحرام

00:00
03:36
Download

حرم حضرت معصومه

00:00
00:33
Download

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha