این را خوب میدانید «ترامپ» نخستین نفری نیست که پیشنهاد تغییر نام خلیج فارس را داده است. احتمالاً آخرین نفر هم نخواهد بود! اما آیا واقعاً و آنطور که طی این چند روز سایتها و خبرگزاریهای مختلف نوشتند، میشود «جمال عبدالناصر» مصری را نخستین جاعل نام خلیج فارس دانست؟ اصلاً این دوگانه «فارسی-عربی» که این روزها در فضای خبری و مجازی زیاد به چشم میخورد، از کی و کجا سروکلهاش پیدا شد؟ به نظر شما داغ کردن این دوگانه قدیمی، یکجورهایی مشکوک به نظر نمیرسد؟
گزک دست این و آن ندهیم
نکته اول اینکه چه ادعا و پیشنهاد ترامپ حقیقت داشته باشد و چه نداشته باشد، چه اولین بار «جمال عبدالناصر» در مصر و یا «عبدالکریم قاسم» در عراق حرف از «خلیج عربی» زده باشند و چه بشود ردّ و نشان این جعل تاریخی را در رفتارهای برخی کشورهای استعمارگر قرن ۱۹ و ۲۰ پیدا کرد، متأسفانه در ایران خودمان هم برخی جریانها و جناحها در تنور داغ حرف و حدیثها و شایعههای مربوط به خلیج فارس میدمند.
یک نمونهاش بازنشر سخنان دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی (سعید جلیلی) در دیدار با وزیر خارجه عمان، یوسف بن علوی در دیماه ۱۳۸۶ است که گفته بود: «آنچه با نام خلیج دوستی مطرح شده شعار نیست بلکه نگاه راهبردی ایران به منظور تعمیق و گسترش همکاریهای شمال و جنوب خلیجفارس و گام مهمی در راستای رفاه و امنیت مردم منطقه است». نمونه دوم هم ویدئویی است از سخنان رائفیپور، خدا میداند مربوط به کجا و چه زمانی، که حدود سه ماه پیش در فضای مجازی منتشر شد و کسی توجه چندانی به آن نکرد و حالا دوباره داغ شده است. رائفیپور میگوید: «اگر اوایل انقلاب که پیشنهاد شد نام خلیج فارس را خلیج اسلامی بگذاریم موافقت کرده بودیم، الان نقطه برنده داشتیم».
البته در هیچکدام از این دو مورد به نظر نمیرسد مثلاً جلیلی حرفی از تغییر نام رسمی زده باشد و یا رائفیپور خودش پیشنهادی را مطرح کرده باشد؛ اما بازنشر آنها در فضای رسانه و مجازی و بعد هم داغ شدنشان میتواند فردا و پسفردا، گزکی بشود در دست آنهایی که دنبال جعل نام خلیج فارس هستند.
ترامپ نفر اول نیست
این فقط ما ایرانیها نیستیم که طی چند سال گذشته و بهخصوص در هفتهای که گذشت در دفاع از عنوان و نام «خلیج فارس» حرف زده، سند رو کرده و گزارش نوشتهایم. درگاه خبری «میدل ایست آی» چند روز پیش درباره احتمال تغییر نام خلیج فارس نوشت: « ترامپ نخستین نفر نیست... هر کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس مثل بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات هم برای خلیج فارس از اصطلاح عربی استفاده میکنند. اما نام شناختهشده بینالمللی که توسط سازمان بینالمللی هیدروگرافی، نهاد جهانی ناوبری دریایی و سازمان ملل متحد استفاده میشود، همان خلیج فارس است که برای دستکم ۲هزارو۵۰۰ سال مورد استفاده قرار گرفته است... بررسیهای گروه کارشناسان نامهای جغرافیایی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۶ نشان داد بین سالهای ۵۵۹ تا ۳۳۰ پیش از میلاد نام دریای پارس به طور گسترده در متون مکتوب استفاده میشده است... در آن دوره، هر دو نام خلیج فارس و خلیج عربی در متون مختلف دیده میشود. با این حال عبارت خلیج عربی به منطقهای اشاره دارد که تقریباً معادل دریای سرخ بود و نه خلیج فارس امروزی... . نقشههای جهان تهیه شده توسط مورخان و جغرافیدانان یونانی هر دو از دریای سرخ به عنوان خلیج عربی یاد میکنند... پس از گسترش اسلام در قرن هفتم، بسیاری از جوامع عربزبان از سواحل دریای سرخ به مناطق اطراف فلات ایران نقل مکان کردند. پس از این دوره که جغرافیدانان عرب همچنان از خلیج فارس نام میبردند... حتی در دوران طلایی اسلام، دانشمندانی مانند مسعودی و ابن خلدون در زبان عربی به خلیجفارس اشاره کرده و افرادی مانند اصطخری و مقدسی از بحر فارس (دریای پارس) استفاده میکردند... گروه کاری و پژوهشی سازمان ملل متحد دریافت در مجموع ۶هزار نقشه تاریخی که قدمت آنها به سال۱۸۹۰ میلادی میرسد، تنها تعداد انگشتشماری
( تنها ۳نقشه) از خلیج فارس با عنوان خلیج بصره، خلیج قطیف یا خلیج عربی نام بردهاند. کارشناسان سازمان ملل در گزارششان نوشتند: بدیهی است که استفاده تبلیغاتی اعراب از سه نقشه مذکور که هویت و اصالت آنها مشخص نیست، در مقایسه با ۶هزار نقشه و بیش از ۲۰۰ کتاب تاریخی و گردشگری فاقد ارزش خواهد بود...».
و اما انگلیس
«میدل ایست آی» واقعیت جالب دیگری را هم درباره ریشههای تلاش برای تغییر نام خلیج فارس مطرح میکند. انگلیسیها در قرن ۱۸ میلادی که تلاش برای گسترش نفوذ در اطراف اقیانوس هند را آغاز میکنند، هنوز از خلیج فارس با عنوان دریای پارس نام میبرند. از سال۱۸۳۰ به بعد که دایره تسلط آنها در اطراف اقیانوس هند بیشترو بزرگتر میشود، کنترل خلیج فارس را هم در دست میگیرند. بنابراین سال۱۸۴۰ روزنامه «تایمز ژورنال لندن» سنگ اول بنای جعل و تحریف را میگذارد و برای نخستین بار از خلیجفارس به عنوان «دریای بریتانیا» یاد میکند. این روزنامه البته تا مدتها این کار را تکرار میکند اما موفق به جا انداختن آن نمیشود و هیچ رسانه و یا کشور دیگری از این واژه مجعول برای خلیج فارس استفاده نمیکند.
منتها انگلیسیها تغییرنام را مثل استخوان لای زخم نگه میدارند تا زمانی که ماجرای ملی شدن نفت ایران پیش میآید. «چارلز بلگرایو» یک مقام بریتانیایی در سال۱۹۵۵ کتابی منتشر و از خلیج فارس به عنوان خلیج عربی یاد میکند! این مقام انگلیسی البته سند و مدرکی برای «فارس» نبودن خلیج فارس ندارد و مثل چند انگلیسی پیش از خودش استدلال میکند که نام خلیج فارس مال زمانی بوده که کشورهای عربی وجود نداشتند و حالا که کشورهای بزرگ و کوچک عرب اطراف خلیج فارس را گرفتهاند، ادب اقتضا میکند نام این خلیج تغییر کند!
این استدلال البته پیش از این توسط برخی از مشاوران انگلیسی شیوخ منطقه خلیج فارس هم مطرح شده بود.
حالا اگر میپرسید پس «جمال عبدالناصر» چه میشود؟ باید گفت عنوان «نخستین جاعل» و کسی که پیشنهاد تغییر نام خلیج فارس را مطرح کرد فقط در حد یک اتهام برای او مطرح است. حتی برخی مورخان این را تلاشی از سوی «عبدالکریم قاسم» در عراق میدانند. بعید نیست جمال عبدالناصر یا عبدالکریم قاسم در اوج و همراه جریانهای پان عربیسم آن سالها در مخالفت با رژیم پهلوی که با اسرائیل روابط حسنه داشت از ایده تغییر نام خلیج فارس توسط اعراب حمایت کرده باشند؛ اما نمیشود آنها را پایهگذار این جعل تاریخی دانست. یعنی هرطور حساب کنید بازهم این انگلیسیها هستند که نخستین بار تخم لق تغییر نام خلیج فارس را در دهان شیوخ و امیران منطقه شکستند.




نظر شما