کارشناسان بر این باورند رفاه اجتماعی و افزایش کیفیت زندگی و حتی حفظ محیط زیست، همگی در گرو نهادینهسازی فرهنگ بهرهوری در سطح فردی، سازمانی و ملی هستند؛ بهرهوری و بهینهسازی مصرف، دیگر فقط توصیهای اخلاقی یا دغدغهای محیطزیستی نیست، بلکه به ضرورتی حیاتی در مدیریت کشور و بقای زندگی مطلوب برای همه ما تبدیل شده است.
بهرهوری؛ بهرهبرداری عقلایی از منابع
به گفته رئیس انجمن بهرهوری ایران، بهرهوری معادل «بهتر شدن، بهتر اداره کردن و بهرهبرداری عقلایی از منابع» است، اما در عمل، جای آن در مدیریت کلان کشور، بنگاهها و حتی زندگی روزمره مردم خالی است.
حمید کلانتری در گفتوگو با قدس از پروژههای عمرانی نیمهتمام که هزاران میلیارد تومان سرمایه را در خواب نگه داشتهاند، تا چاههای غیرمجاز که سفرههای آب زیرزمینی را به قعر بحران بردهاند، میگوید. از خطوط تولیدی که زیر ظرفیت کار میکنند تا نظام بروکراتیکی که تولیدکننده را پیش از شروع، خسته میکند. اینها همگی نشان میدهند مسئله، فقط کمبود منابع نیست، بلکه ناتوانی در استفاده بهینه از همین منابع موجود و نبود بهرهوری مطلوب است.
رئیس انجمن بهرهوری ایران با تأکید بر اهمیت بهرهوری در تمامی سطوح جامعه بیان میکند: بهرهوری به مفهوم خیلی سادهاش یعنی بهتر شدن، بهتر اداره کردن، بهتر بهرهبرداری کردن و استفاده حداکثری از منابعی که در اختیار داریم؛ بهرهوری یعنی استفاده درست، عقلایی و منطقی از فرصتها، از زمان و از نعمتهایی که خداوند در اختیار ما قرار داده است.
بهرهوری به یک معنا یعنی کار خوب را خوب انجام دادن و از نگاه علمی نیز یعنی توجه همزمان به کارایی و اثربخشی. بهرهوری یعنی استفاده مطلوب از سرمایه و منابع انسانی، اما متأسفانه ما در کشور به دلیل نبود تدبیر لازم در اداره امور، چه در سطح بنگاهها، چه در سطح سازمانها و چه در سطح حکمرانی، با نابرابریها و ناترازیهایی در ابعاد مختلف مواجه هستیم.
بهرهوری صفر در پروژههای ناتمام
وی با تأکید بر اینکه یکی از مظاهر نبود بهرهوری در کشور همین چالشهای گسترده پروژههای عمرانی نیمهتمام است، اظهار میکند: یکی از مسائل جدی که کشور در ۱۵سال گذشته یا بیشتر با آن مواجه بوده، پروژههای نیمهتمام عمرانی است. ما افزون بر ۷۰ تا ۸۰هزار پروژه نیمهتمام داریم که برخی تنها ۲۰درصد و برخی تا ۴۰درصد پیشرفت فیزیکی داشتهاند؛ سرمایهگذاری انجام شده، اما پروژه به بهرهبرداری نرسیده است؛ این یعنی بهرهوری صفر، یعنی خواب سرمایه، یعنی از سرمایههایمان بهدرستی استفاده نمیکنیم.
مثلاً بیمارستانی که ۷۰درصد پیشرفت داشته، اما قابل استفاده برای بیماران نیست یا مدرسهای که با ۸۰درصد پیشرفت هنوز میزبان دانشآموزان نیست، نشان از پایین بودن بهرهوری دارد.
معاون سابق وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تأکید بر اینکه در صنعت نیز بسیاری از کارخانهها به دلیل تحریمها یا سوءتدبیرها، ازجمله در صدور مجوزها و ناترازی برق تعطیل یا نیمهتعطیل هستند، میگوید: این یعنی ظرفیت تولید داریم، اما تولید واقعی بسیار کمتر از ظرفیت اسمی است؛ در برخی صنایع، بهرهوری حتی به کمتر از ۵۰درصد رسیده است.
کلانتری با تأکید بر اینکه درحال حاضر، بهرهوری در بخش خصوصی وضعیت قابل قبولتری نسبت به بخش دولتی دارد، میگوید: این موضوع بهویژه در آن دسته از شرکتها و بنگاههایی که اهمیت مدیریت علمی را درک کردهاند، مشهودتر است؛ این بنگاهها به جای تکیه صرف بر مدیریت سنتی یا مالکمحور، به سراغ دانش مدیریت رفتهاند و از ظرفیتهای تخصصی و مشاورهای برای بهینهسازی عملکرد خود بهره گرفتهاند؛ همین رویکرد حرفهای، موجب شده برخی از آنها در مسیر افزایش بهرهوری، گامهای مؤثرتری بردارند.
نبود بهرهوری در بخش دولتی
رئیس انجمن بهرهوری ایران ادامه میدهد: بخش دولتی متأسفانه با معضل جدی نبود بهرهوری روبهرو است که تأثیرات آن را در ابعاد مختلف جامعه میتوان مشاهده کرد؛ برای نمونه، بحرانهایی مانند آلودگی محیط زیست، کمبود منابع طبیعی، چالشهای مربوط به آب و خاک، مدیریت نادرست در حملونقل عمومی و همچنین مصرف بیرویه انرژی، همه نشانههایی از نبود بهرهوری در سیاستگذاری و اجرا هستند.
ایران جزو کشورهایی است که نرخ مصرف انرژیاش بسیار بالاست، اما این مصرف بالا الزاماً به رفاه اجتماعی یا رشد اقتصادی منجر نشده است که خود نشاندهنده ضعف در بهرهبرداری بهینه از منابع است.
وی با اشاره به اینکه از سوی دیگر، وضعیت اقتصادی کشور شامل نرخ بالای تورم، بیکاری و رکود مزمن بهوضوح بازتابی از غفلت تاریخی از مقوله بهرهوری است، عنوان میکند: بررسیها نشان میدهد در طول چهار دهه گذشته، نرخ رشد بهرهوری در کشور بهطور متوسط تنها حدود ۰.۱درصد بوده؛ عددی که گویای عقبماندگی در این حوزه است.
در یکی دو سال اخیر، اگرچه برخی شاخصهای رفاهی و اقتصادی به دلیل افزایش درآمدهای نفتی رشد داشتهاند اما این رشد متأسفانه از جنس سرمایهگذاری پایدار نبوده و به باور برخی نهادهای رسمی، به نام رشد ناشی از بهرهوری ثبت شده است، در حالی که این نوع بهرهوری، موقت، تکمحصولی و غیرپایدار است و نمیتواند تصویر دقیقی از بهبود وضعیت کلی بهرهوری در کشور ارائه دهد.
لازم است سیاستگذاران با رویکردی واقعبینانه، برای رفع موانع بهرهوری و بهبود شرایط کسبوکار و اقتصاد کشور، تدابیر اساسی اتخاذ کنند.
نبود بهرهوری و ناترازی در مصرف آب
معاون سابق وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به نبود بهرهوری و ناترازی در مصرف آب تصریح میکند: درحوزه منابع آبی، وجود حدود ۵۰۰هزار چاه غیرمجاز موجب تخلیه سفرههای زیرزمینی و بروز بحرانهای جدی در دشتهای ممنوعه شده است، در حالی که کشور ما در منطقه خشک و نیمهخشک قرار دارد و هنوز بسیاری از کشاورزان به شیوههای سنتی آبیاری متکی هستند و مدیریت علمی آب اجرا نمیشود.
اگر مدیریت علمی و استفاده از روشهای نوین آبیاری صورت گیرد، شاهد کاهش هدررفت و افزایش بهرهوری خواهیم بود.
کلانتری این موارد را نمونههایی از عواملی میداند که موجب کاهش بهرهوری ملی شده است و ادامه میدهد: براساس پیشبینیها در برنامههای پنجساله حدود ۳۱درصد و در برنامه هفتم پیشرفت، ۳۵درصد رشد اقتصادی یعنی جیدیپی کشور باید از محل بهرهوری باشد؛ یعنی بیش از یک سوم رشد باید صرفاً با استفاده از روشهای نوین مدیریتی از فناوری بهتر استفاده شود، همچنین با استفاده از روشهای علمیتر رشد کشور را تأمین کنیم؛ یعنی بدون سرمایهگذاری جدید باید تولید افزایش پیدا کند.
رئیس انجمن بهرهوری ایران معتقد است: نه سرمایهگذاری جدید، نه درآمدهای نفتی و نه اصلاحات نصفه نیمه قادر نخواهند بود اقتصاد کشور را به ریل رشد پایدار بازگردانند، مگر آنکه بهرهوری از یک واژه تکراری به یک فرهنگ ملی، عادت سازمانی و یک سیاست اولویتدار تبدیل شود.
به زبان ساده یعنی ما در زمینی که قبلاً ۳تن گندم برداشت میکردیم، با بهزراعی و مدیریت بهتر باید بتوانیم ۴.۵تن برداشت کنیم؛ این یعنی رشد ۵۰درصدی در بهرهوری باید محقق شود.
موانع در مسیر نهادینهسازی فرهنگ بهرهوری
وی در ادامه به موانع فرهنگی و اجتماعی در مسیر نهادینهسازی فرهنگ بهرهوری اشاره میکند و میگوید: یکی از مهمترین موانع، ضعف فرهنگ صحیح مصرف در میان مردم و مسئولان است. فرهنگ مصرف درست و بهرهور در جامعه ترویج نشده و رسانههایی چون صداوسیما نیز در آگاهسازی عمومی، بهویژه برای خانوادهها و زنان خانهدار نقش خود را بهدرستی ایفا نکردهاند.
کلانتری با تأکید بر نقش آموزش و پرورش در ترویج بهرهوری خاطرنشان میکند: باید آموزش بهرهوری از همان کلاس اول دبستان آغاز شود؛ از آموزش استفاده درست از دفتر و کتاب تا نگهداری از محیط مدرسه. در کشورهای پیشرفته این آموزشها از سنین پایین آغاز میشود.
رئیس انجمن بهرهوری ایران با اشاره به اینکه معلمان میتوانند با زبان ساده بهرهوری را به دانشآموزان آموزش دهند، ادامه میدهد: در این عرصه نیازمند تحول در آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور هستیم؛ درواقع، یکی از مأموریتهای آموزش و پرورش و آموزش عالی، تربیت دانشآموختگانی جامع است که هم از نظر علمی و هم از جنبه اخلاقی، مهارتهای فردی و اجتماعی، تعامل و مشارکت، توانمند باشند.
وی با تأکید بر اینکه باید انجمنهای قوی در حوزه بهرهوری داشته باشیم، میگوید: انجمنها همواره نقشی کلیدی در ترویج فرهنگ عمومی و آگاهیبخشی درباره موضوعات تخصصی حوزه فعالیت خود ایفا میکنند؛ در زمینه بهرهوری نیز این نقش بهوضوح قابل مشاهده است، چرا که با توجه به شرایط فعلی کشور، افزایش بهرهوری به یکی از الزامات بنیادین توسعه بدل شده است.
انجمنهای فعال در حوزه بهرهوری باید با تمرکز بر آموزش، ترویج و نهادینهسازی مفاهیم مربوط به بهرهوری در عرصههای فردی، خانوادگی، سازمانی و صنعتی وارد عمل شوند و نقش مؤثری در ارتقای دانش و مهارتهای مرتبط ایفا کنند.
مهمترین وظیفه انجمنهای بهرهوری، فراهم کردن زمینههای فکری، فرهنگی و اجتماعی برای گسترش گفتمان بهرهوری در کشور است، این نهادها میتوانند بستر لازم را برای شکلگیری یک زیستبوم مؤثر بهرهوری ایجاد کرده و به تقویت مطالبهگری اجتماعی در این زمینه کمک کنند.
اتلاف وقت و نبود مدیریت زمان
کلاتری با انتقاد از کمتوجهی به آموزش کارکنان در سازمانهای دولتی بیان میکند: دستگاههای دولتی هیچ دوره آموزشی مؤثری برای آشنایی کارکنان با روشهای مصرف بهینه انرژی، آب و منابع دیگر برگزار نمیکنند؛ در حالی که بسیاری از مشکلات ما ناشی از اتلاف وقت و نبود مدیریت زمان است.
بسیاری از بهرهوریهایی که نداریم ناشی از اتلاف وقت است؛ اینکه کارها طول میکشد به دلیلش این است که وقتها درست مصرف نمیشود و مدیریت زمان نداریم.
وی با صراحت از ناکارآمدی آموزش در دستگاههای دولتی، نبود فرهنگ بهرهوری در میان مردم و اعتماد فرسودهای که اجرای سیاستها را با مانع مواجه میکند، میگوید و ادامه میدهد: اگر سرمایه اجتماعی ترمیم نشود، حتی بهترین طرحها نیز در میدان عمل با شکست روبهرو میشوند.
رئیس انجمن بهرهوری ایران بروکراسی پیچیده، فضای نامناسب کسبوکار و بیثباتی در سیاستها را از دیگر موانع در مسیر نهادینهسازی فرهنگ بهرهوری میداند و اظهار میکند: این موارد موجب میشوند به عنوان مثال تولیدکننده و کارآفرین نتوانند تصمیمات سریع و مؤثر بگیرند، از طرفی نبود هماهنگی میان دستگاههای اجرایی و ضعف سرمایه اجتماعی یعنی کاهش اعتماد عمومی میان مردم و میان مردم و دولت که خود مانع بزرگی در مسیر بهرهوری است.
فساد و بدعهدیهای مکرر برخی مسئولان در انجام تعهداتشان موجب کاهش اعتماد عمومی شده است؛ اگر سرمایه اجتماعی بالا باشد، وقتی دولت از مردم میخواهد با کاهش دو درجه دمای محیط، مصرف انرژی را کاهش دهند، همه همراهی میکنند؛ اما در نبود اعتماد، توصیههای دولتی اثرگذار نیست.
کلانتری درباره اینکه قوانین و مقررات فعلی بستر مناسبی برای بهرهوری ایجاد نکردهاند، توضیح میدهد: محیط کسبوکار ما براساس رتبهبندیهای جهانی معمولاً بین ۱۲۰ تا ۱۳۰ است؛ یعنی وضعیت بیش از ۱۲۰کشور از ما بهتر است؛ ضمن اینکه ما در سیستمهای اداری، مقررات اقتصادی، نرخ ارز، ثبات اقتصادی، رقابتپذیری و میدان دادن به بخش خصوصی با مشکلات جدی مواجهیم، اینها شاخصهایی هستند که بر محیط کسبوکار و بهرهوری اثر میگذارند.
نظر شما