هانی بن عروه، از بزرگان کوفه و یاران باوفای امام علی (ع)، نقش محوری در حمایت از مسلم بن عقیل در کوفه ایفا کرد. او که خانهاش را پناهگاه مسلم قرار داد و از مخالفان سرسخت حکومت یزید بود، پس از شهادت مسلم، به دستور عبیدالله بن زیاد به شهادت رسید. خبر شهادت او امام حسین (ع) را متأثر ساخت و مزارش در کوفه، امروزه زیارتگاه شیعیان است.
هانی از ارکان قیام حُجْر بن عَدی در برابر زیاد بن ابیه و از مخالفان بیعت با یزید به شمار میرفت. خانهٔ او از زمان ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه مرکز فعالیتهای سیاسی و نظامی بود، وی نقش مهمی در قیام مسلم بن عقیل داشت. هانی پس از شهادت مسلم بن عقیل، و به دستور عبیدالله بن زیاد، سر از بدنش جدا کردند. خبر شهادت او در میانهٔ راه کوفه، در منزلگاه زرود به امام حسین(ع) رسید. امام بر مرگ او گریست و آیهٔ استرجاع را خواند و برایش درخواست رحمت کرد. هانی را در کنار دارالامارهٔ کوفه به خاک سپردند. آستانهٔ هانی بن عروه هم اکنون از زیارتگاههای شیعیان است.
شخصیت و خاندان
هانی بن عروه از شیعیان متعصب امام علی(ع)[۱] و از اصحاب آن امام،[۲] از طایفهٔ بنیمراد و از قبیلهٔ مَذحِج،[۳] شیخ و زعیم بنیمراد[۴] و نزد مردم کوفه، بسیار وجیه و دارای اعتبار بود.[۵]
پسر هانی، یحیی، محدّث و از راویان اصح و ثقه نزد اهلسنت شمرده میشود.[۶]
زندگی هانی تا ورود مسلم به کوفه
دربارهٔ زندگی او تا ورود مسلم بن عقیل به کوفه، به عنوان سفیر امام حسین(ع) در جریان واقعهٔ کربلا، اطلاعات اندکی وجود دارد. وی در جنگ جمل[۷] و صفّین[۸] حضور داشت و در صفّین، امام علی(ع) با او مشورت میکرد. هنگامی که امام، اشعث بن قیس را از ریاست دو قبیلهٔ ربیعه و کنده بر کنار کرد، هانی به امام پیشنهاد داد جانشینی همتای اشعث برای ریاست این دو قبیله انتخاب کند.[۹]
هانی بن عروه به قبیلهٔ خود تعصب داشت؛ زمانی که کثیر بن شهاب مذحجی، والی خراسان، متهم به اختلاس شد و به کوفه گریخت، هانی به وی پناه داد و از این رو معاویه به او عتاب کرد.[۱۰] زمانی که معاویه برای پسرش یزید، از مردم کوفه بیعت میگرفت، هانی از مخالفان بود و حتی میگفت که از معاویه بخاطر انجام چنین کاری تعجب میکند و خصوصیات زشت یزید را برمیشمرد.[۱۱] هانی یکی از ارکان قیام حجر بن عدی بر ضد زیاد بن ابیه بود.[۱۲]
نقش هانی در قیام مسلم بن عقیل
مسلم بن عقیل، پس از آگاهی از آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه و تهدیدهای او، از خانهٔ مختار بن ابوعبید ثقفی به خانهٔ هانی بن عروه رفت.[۱۳]
بنا بر نقلی، هانی مایل نبود مسلم وارد خانهٔ او شود، اما پس از ورود مسلم، با تمام وجود از او دفاع کرد.[۱۴] خانهٔ هانی از این رو انتخاب شد که از نظر اجتماعی، او بانفوذتر از مختار بود. خانهٔ هانی از زمان ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه مرکز فعالیتهای سیاسی و نظامی بود و شیعیان به خانهٔ او آمد و شد میکردند.[۱۵]
شریک بن الاعور نیز – که از یاران خاص امام علی(ع)[۱۶] و از شیعیان بزرگ بصره بود و به همراه عبیدالله به کوفه آمده بود – بیمار گردید و او نیز به خانهٔ هانی، که از دوستانش بود، وارد شد[۱۷] و هانی را به یاری مسلم تشویق کرد و در خانهٔ هانی نقشهٔ کشتن عبیدالله را کشید[۱۸] به این ترتیب که در زمان عیادت عبیدالله از او، در خانهٔ هانی انجام گیرد.[۱۹] به هر حال، این طرح به این سبب که هانی یا یکی از زنان خانه مایل نبود مهمانش در خانهاش کشته شود و یا استناد مسلم به حدیثی از پیامبر(ص) [یادداشت ۱] که از کشتن به شکل غافلگیرانه منع فرموده، عملی نشد.[۲۰]
دستگیری و شهادت
عبیدالله بن زیاد یکی از بردگان شامی خود را مأمور تحت نظر گرفتن خانهٔ هانی کرد[۲۱] و چون هانی به دیدار ابن زیاد نرفت، با مکر و حیله، به واسطهٔ محمد بن اشعث و اسماء بن خارجه[۲۲] و عمرو بن حجاج زبیدی[۲۳] – که هر سه از اقوام و دوستان هانی بودند[نیازمند منبع]– او را به دارالاماره کشاند و بین او و مسلم بن عقیل جدایی افتاد و به شکست قیام مسلم انجامید.
از آنجا که هانی حاضر نشد مسلم بن عقیل را به عبیدالله تسلیم کند، شکنجه شد، به طوری که بینی او شکستند و وی را به زندان انداختند.[۲۴][یادداشت ۲]
پس از شهادت مسلم بن عقیل، هانی را دست بسته به بازار قصابان بردند و به دستور عبیدالله بن زیاد، غلام ترک عبیدالله، به نام رشید، سر از بدنش جدا کرد.[۲۶] در منابع تاریخی به تاریخ شهادت هانی اشاره نشده است اما روز شهادت مسلم ۹ ذیالحجه یاد شده است.[۲۷] با این حال در تقویم جمهوری اسلامی ایران ۹ ذی الحجه روز شهادت مسلم و هانی است.
بنا بر نقل مسعودی،[۲۸] هانی هرگاه قبیلهٔ بنیمراد را به یاری میخواند، ۴۰۰۰ مرد زرهپوش سواره و ۸۰۰۰ نظامی پیاده با او حرکت میکردند و اگر قبایل همپیمان خود را دعوت میکرد، ۳۰۰۰۰ زره پوش نظامی در رکابش بودند، اما هنگامی که به سوی قتلگاه میرفت، از آن همه مردان جنگی، هیچ کس درخواست یاریاش را اجابت نکرد.[۲۹] امام علی علیهالسلام مرگ او را پیش بینی کرده بود.[۳۰]
عبیدالله بن زیاد سر مسلم و هانی را، توسط هانی بن ابیحَیه همدانی و زبیر بن اَروَج تمیمی، نزد یزید فرستاد ویزید او را تشویق کرد.[۳۱] جسد آن دو را در بازار کناسه بر زمین کشیدند[۳۲] و سپس بهدار آویختند.[۳۳]
واکنش امام حسین(ع) به شهادت هانی
خبر شهادت هانی و مسلم در میانهٔ راه کوفه، در منزلی به نام ثعلبیه[۳۴] یا زرود[۳۵] یا قادسیه[۳۶] و یا قطقطانه[۳۷]، به امام حسین(ع) رسید. امام بر مرگ آن دو گریست و آیه استرجاع را خواند و از خداوند برای آنان درخواست رحمت کرد.[۳۸] عبدالله بن زبیر اسدی، در قطعه شعری، شهادت آن دو را وصف کرده است.[۳۹]
مزار
هانی را در کنار دارالامارهٔ کوفه به خاک سپردند. اکنون مزارش به مسجد کوفه متصل است و پشت قبر مسلم بن عقیل و در جهت شمال آن قرار دارد.[۴۰] آستانهٔ هانی بن عروه هم اکنون یکی از زیارتگاههای شیعیان است. هانی دارای زیارتنامه مخصوصی است که در آن، وی عبد صالح و از اصحاب امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) خوانده شده است.[۴۱]
پی نوشت ها:
- امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۴۴.
- طوسی، رجال، ۱۴۲۰ق، ص۸۵.
- ابن عبدربه، العقد الفرید، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۶۳؛ ابن حزم اندلسی، جمهرةالانساب العرب، ۱۴۱۸ق، ص۴۰۶.
- تستری، قاموس الرجال، جماعه المدرسین، ج۱۰، ص۴۹۰.
- ابن قتیبه، الامامة والسیاسه، ج۲، ص۴.
- ابن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۳۰؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۸، ص۳۰۲؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۱۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۱۸۸.
- ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۰.
- ابن مزاحم، وقعة الصفین، ص۱۳۷
- ابن مزاحم،وقعة الصفین، ص۱۳۷.
- زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۶۸.
- ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۳۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۴۰۷؛ تستری، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۴۹۱.
- بلاذری،انساب الاشراف، ج۵، ص۲۵۵.
- رجوع کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۶؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۳۳؛ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۲؛ ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۲؛ طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۴۳۸؛ مقدسی، البدء و التاریخ، ج۶، ص۹.
- طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۶۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۵.
- رجوع کنید به دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۳۳؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۹۷۹۸.
- ثقفی، الغارات، ج۲، ص۷۹۳.
- رجوع کنید به ثقفی،الغارات، ج۲، ص۷۹۳-۷۹۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۷؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۳۳۳-۳۳۴.
- بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۵۵؛ دینوری،الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۳۴-۲۳۵؛ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۳؛ ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۲-۴۳؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۹۸-۹۹.
- بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۵۵؛ ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ج۲، ص۴؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۳؛ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۳، که گفته است عمارة بن عبید سلولی پیشنهاد دهنده بود.
- بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۵۵؛ دینوری،الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۳۴-۲۳۵؛ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۳؛ ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۲-۴۳؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۹۹، که نوشته است همسر هانی موافق نبود.
- رجوع کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۶-۳۳۷؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۳۵-۲۳۶؛ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۴۸، ۳۶۲؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۸۶۵؛ مفید، الارشاد، ص۴۵-۴۶.
- دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۳۶.
- طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۴۹؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۸؛ طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۴۴۰.
- رجوع کنید به دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۳۷-۲۳۸؛ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۵-۳۶۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۲۵۲؛ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۶-۴۷.
- جعفری، امام حسین شهید فرهنگ پیشروانسانیت،۱۸۰ش، ص۱۷۴-۱۷۵.
- ابن سعد، الطبقات، ج۵، ص۱۲۲؛ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۵-۳۶۷؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۶۱؛ طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۴۴۴.
- مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۶.
- مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۵.
- ابن اعثم کوفی، الفتوح،۱۴۱۱ق، ج۵، ص۶۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۳۶۷؛ تستری، قاموس الرجال، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۴۹۳.
- امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۷.
- بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۴۱-۳۴۲؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۴۰-۲۴۱؛ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۸۰.
- ابن کثیر، البدایه والنهایه، دار إحیاء التراث العربی - بیروت - لبنان :الناشر، ج۵، ص۴۰.
- ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۹.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۲.
- دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۴۰-۲۴۱.
- مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۶.
- یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۳.
- رجوع کنید به دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۴۰-۲۴۱؛ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۸۰.
- بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۴۰؛ ابن سعد، الطبقات، ج۲، ص۴۲؛ مقدسی، البدء و التاریخ، ج۶، ص۹؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۰۸؛ ابن حبیب، المحبر، ص۲۴۵، که اسم شاعر را عبدالرحمان بن زبیر اسدی بیان کرده است؛ ابن طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه، ص۱۱۴، نیز اسم شاعر را فرزدق ذکر کرده است.
- براقی نجفی، ص۸۴.
منابع:
- ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ ۱۹۹۷.
- ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفةالصحابه، قاهره ۱۲۸۰ ۱۳۸۶، چاپ افست بیروت.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۶.
- ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
- ابن حبیب، المحبر، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد، دکن ۱۳۶۱.
- ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییزالصحابه، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
- ابن حزم اندلسی، علی بن احمد، جمهرةالانساب العرب، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- ابن خلدون، کتاب العبر و دیوان المبتداء و الخبر، بیروت ۱۳۹۱/ ۱۹۷۱.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸-۱۹۷۷
- محمدبن علی ابن-طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، بیروت، دارصادر، بیتا.
- ابن عبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاحیاءالتراثالعربی، ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰.
نظر شما