بعضی از نعمتهای خداوندی در چشم ما که درگیر عادت هستیم، عادی و کمقدر شدهاند، در حالی که توجه به این نعمتها به جز در موضوع شکرگزاری، دارای نکات معرفتی است. یکی از این نعمتها تفاوت در روز و شب است. نعمتی که امام سجاد(ع) در نیایشهای خود به آن پرداختهاند. موضوع دعای ششم صحیفه سجادیه که هر صبح و شام خوانده میشود، برشمردن نعمتهای خدا ازجمله آفرینش شب و روز و نظم دقیق آن دو و فواید آن برای زندگی انسانها، اشاره به وظایف و تکالیف مؤمن در شبانهروز، طلب توفیق شکرگزاری از درگاه الهی و درود بر حضرت محمد(ص) و آل او است. در ادامه با اشاره به موضوع کلی دعا یک فراز از این دعای عمیق را مرور میکنیم.
هر صبح و شام این دعا را بخوانیم
آموزههای این دعا موارد مختلفی را شامل میشود، ازجمله اشاره به قدرت الهی در آفرینش شب و روز و اینکه شب و روز وسیله روزی دادن به بندگان و رشد و پرورش آنان است. در قرآن کریم شب، مایه آرامش و آسایش و موجب تجدید نیروی انسان است و روز روشناییبخش بندگان برای دستیابی به فضل و احسان، رزق و روزی و نفع دائمی آخرت. در این دعای عمیق به آزمایش بندگان به وسیله شب و روز، حمد الهی به خاطر وجود شب و روز و حرکت همه مخلوقات تحت قدرت و تدبیر الهی اشاره شده است. بهطور مثال در فراز ۱۸ این دعا میخوانیم: «خدایا! بر محمد(ص) و آلش درود فرست و ما را در این روز و شبمان و در همه روزگارمان برای این امور موفق بدار؛ بهکارگیری خیر و دوری از شر، شکر نعمتها، پیروی از روشهای نیک، دوری از نوآوریهای ضد اسلام، امر به معروف، نهی از منکر، پاسداری از اسلام، کم کردن و خوار ساختن باطل، یاری و گرامی داشتن حق، راهنمایی گمراه، کمک کردن به ناتوان و پناه دادن به اندوهگین و ناراحت». در ادامه برای هر کدام از مواردی که امام سجاد(ع) در ضمن دعا بیان کردهاند توضیحی مختصر بیان میشود.
به دنبال خیر باش و از شر و پلیدی دوری کن
برای درک بهتر آنچه امام سجاد(ع) درخصوص طلب خیر در همه اوقات فرمودهاند میتوانیم از کلام ائمه معصوم(ع) کمک بگیریم. بهطور مثال در شرح عمل خیر از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: خیر چیست؟ حضرت فرمودند: خیر این نیست که مال و فرزندانت فراوان شود، خیر در این است که بر دانش افزوده و حلم و بردباریات عظیم شود.(نهجالبلاغه: حکمت ۹۴)
منظور از شر را میتوان عام گرفت و دایره شمول آن نه تنها همه چیزهایی است که فطرت ما به آن گواهی میدهد بلکه شامل مواردی است که در قرآن کریم و کلام بزرگان دینی نیز برشمرده شدهاند. در سوره فلق میخوانیم: «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إذا وَقَب». در تفسیر نمونه برای فهم بهتر معنای شر در این سوره ذکر شده است: «در آغاز این سوره به پیغمبر اکرم(ص) دستور میدهد از شر تمام مخلوقات شرور به خدا پناه برد، سپس در توضیح آن، اشاره به سه گونه شر میکند. شر مهاجمان تاریکدل که از تاریکیها استفاده میکنند و حملهور میشوند. شر وسوسهگرانی که با سخنان و تبلیغات سوء خود ارادهها، ایمانها، عقیدهها، محبتها و پیوندها را سست میکنند و شر حسودان .از این اجمال و تفصیل چنین استفاده میشود که عمده شرور و آفات از همینجا سرچشمه میگیرد و مهمترین منابع شر و فساد، این سه منبع هستند و این بسیار پرمعنی و قابل تأمل است».
دیگر درخواست امام سجاد(ع) برای شب و روز، شکرگزاری است. معنای شکر، یاد نعمتها و بیان آن است. سپاسگویی و نیکو گفتن از احسانکننده که در حقیقت اعتراف به نعمت همراه با تعظیم و احترام است. خداوند در قرآن مجید بسیار بر شکرگزاری تأکید کرده است. امام علی(ع) اسوه شاکران و مولای ستایشگران میفرمایند: «نخستین چیزی که بر شما در برابر خدای سبحان واجب است، سپاسگزاری از نعمتهای او و فراهم آوردن موجبات خشنودی او است». (غررالحکم: ۱۸۱، حدیث ۳۳۸۹)
سنت را الگو بگیر و از بدعتها دوری کن
مقصود از سنت، هر روش نیک و پسندیدهای است که پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) به آن عمل کردهاند و مسلمانان هم از آن الگو میگیرند که سیره عملی آنان میشود. در حقیقت به معنی پیروی از شیوه عملی پیامبر(ص) در شرعیات و مستحبات است که هر مسلمانی پیامبر اکرم(ص) را در آن امور نمونه عملی خود قرار میدهد. خداوند در سوره احزاب این نمونه را با ویژگیهایش به ما معرفی میفرماید: «یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد و خدا را بسیار یاد میکند». (سوره احزاب، آیه ۲۱) اما بدعت به مواردی گفته میشود که انسان از جانب خود به شرع مطهر نسبت دهد و آن را به عنوان برنامه دینی بر مردم حاکم کند. امام صادق(ع) بدعت را از گناهان کبیره به حساب آورده و از قول رسول خدا(ص) نقل فرموده است: «هر کسی در برابر بدعتگذاری تبسم کند، به نابودی دینش کمک کرده است». (بحارالانوار: ۴۷/۲۱۷، باب ۷، حدیث)
به خوبی راهنمایی و از بدیها دورش کن
به عنوان نکته ششم و هفتم در این فراز از دعای صحیفه سجادیه به دو مفهوم قرآنی میرسیم. امر به معروف و نهی از منکر که قرآن کریم آنها را دو فریضه و واجب الهی میداند، مردم را به آن امر کرده، ترک آن را گناه و موجب عذاب حق میشمارد، سلامت جامعه را در گرو آن دانسته و این دو واجب را از اوصاف مردم مؤمن قلمداد میکند: «و باید از شما گروهی باشند که [همه مردم را] به سوی خیر [اتحاد، اتفاق، الفت، برادری، مواسات و درستی] دعوت کنند و به کار شایسته و پسندیده وادارند و از کار ناپسند و زشت بازدارند و ایناناند که یقیناً رستگارند». (سوره آلعمران، ۱۰۴)
با یاری اسلام و حق، باطل را خوار کن
به عنوان توصیههای هشتم ، نهم و دهم در دعای امام سجاد(ع) با مواردی مواجه میشویم که ضامن حیات جامعه اسلامیاند. اسلام که عبارت از ایمان، عمل و اخلاق است، یادگار انبیا(ع) و امامان(ع) برای هدایت، رشد و کمال انسان است. هر مسلمان و مؤمنی در برابر حیثیت و حفظ اسلام و تداوم آن مکلف است. جهاد با جان و مال، زبان و قلم، عمل و اخلاق، راه حفظ اسلام و تداوم این فرهنگ مبارک سعادتبخش است. ما با یاری حق بر تداوم این امر و حفظ جامعه سالم دینی خود کوشش میکنیم.
دیگر درخواست اما طلب ارشاد است. ارشاد بندگان خدا از مهمترین وظایف بزرگان رسالت حق است. ارشاد از کلمه رشد است، یعنی سخن و رفتار اهل عمل و راهنمایی آنان سبب پیشرفت و صلاح انسان میشود تا به کمال نزدیکتر شود. قرآن مجید که راهنمای اصلی راه خیر و صلاح انسانهاست، میفرماید: «پس آیا کسی که معبودش را هوای نفسش قرار داده دیدی؟ و خدا او را از روی علم و آگاهی خود [بر اینکه شایسته هدایت نیست] گمراه کرد و بر گوش و دلش مُهرِ [تیرهبختی] نهاد و بر چشم [دلش] پردهای قرار داده است، پس چه کسی است که بعد از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکر [حقایق] نمیشوید؟» (سوره جاثیه، ۲۳)
فریادرس ستمدیدگان و درماندگان باش
امام سجاد(ع) در دو درخواست پایانی به ناتوانان توجه دارند. انسان در تعریف جامعه اسلامی با هر میزان دارایی مسئولیتهایی دارد و حق ندارد مالش را در هر راهی به مصرف برساند، چرا که در این صورت مالش را ضایع کرده است و خداوند تباه کردن ثروت مادی را دشمن میدارد. با نظر به قرآن کریم میبینیم حضرت سلیمان(ع) رزق و مکنت را تنها برای خود نمیخواست بلکه برای دستگیری و رسیدگی دیگران طلب میکرد تا اراده حق را پیاده و مکارم اخلاقی و انسانی را در جامعه آن روز عملی کند. اما پس از طلب دستگیری از ناتوان، امام سجاد(ع) درخواست پناه دادن به ضعیفان را دارند. اما نکته این است کدام ضعیف؟ «لهیف» به ضعیفی گفته میشود که عزت و نیرو نداشته و قدرت جلوگیری از ستم و شکست را هم ندارد، پس ستمدیده و مضطر است. مراد از «ادراک اللّهیف» طلب فریادرسی از چنین شخص ستمدیدهای است.
در پایان باید در نظر داشته باشیم همانطور که در ابتدا گفتیم، برای شرح و تفسیر هر دعای صادر شده از جانب معصوم(ع) باید ساعتها مطالعه و پژوهش کرد؛ در این فرصت کوتاه با شرح تنها یک فراز از این دعای زیبا میتوانیم شب و روز خود را به میزان الهی تنظیم کنیم.




نظر شما