اما این طرح همواره با چالش بزرگی بهاسم آلمان مواجه بوده است. در سالهای اخیر، سیاست خارجی آلمان در قبال اسرائیل به یکی از موضوعات کلیدی در اتحادیه اروپا تبدیل شده است. برلین اغلب در برابر طرحهایی که میتوانند به عنوان «ضداسرائیلی» تفسیر شوند، موضع محتاطانهای اتخاذ کرده و این امر گاهی به تنشهایی میان کشورهای عضو اتحادیه منجر شده است. این گزارش با تکیه بر دادههای تاریخی، اقتصادی و نظرسنجیهای عمومی، به بررسی دلایل این رویکرد میپردازد. هدف، ارائه تصویری متعادل از روابط پیچیده آلمان و اسرائیل است، بدون آنکه به قضاوتهای یکجانبه بپردازد، بلکه با تمرکز بر واقعیتهای مستند.
زمینه تاریخی؛ آلمان و تعهد به امنیت اسرائیل
روابط آلمان و اسرائیل ریشه در یکی از تاریکترین فصلهای تاریخ دارد. بیایید فرض کنیم هولوکاست وجود داشته و در صحت آن تردیدی وارد نکنیم. پس از پایان جنگ جهانی دوم و هولوکاست – که منجر به کشته شدن ۶میلیون یهودی اروپایی شد – آلمان غربی در سال ۱۹۵۲ با امضای معاهده لوکزامبورگ، متعهد به پرداخت غرامت به اسرائیل شد. این معاهده نه تنها جنبه اقتصادی داشت، بلکه نمادی از تلاش آلمان برای جبران گذشته بود. به گزارش تایمز آو اسرائیل، روابط دیپلماتیک رسمی در سال ۱۹۶۵ برقرار شد و از آن زمان، امنیت اسرائیل به عنوان «دلیل وجودی» آلمان تعریف شده است.
دویچه وله هم در همین زمینه گزارش داده این مفهوم که توسط آنگلا مرکل، صدراعظم پیشین در سال ۲۰۰۸ در کنست اسرائیل بیان شد، تأکید میکند حمایت از حق موجودیت و امنیت اسرائیل بخشی جداییناپذیر از سیاست خارجی آلمان است.این تعهد تاریخی، آلمان را به یکی از نزدیکترین متحدان اسرائیل در اروپا تبدیل کرده است. برای مثال، در دهههای اخیر، برلین اغلب در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل متحد یا اتحادیه اروپا، از قطعنامههایی که میتوانند به عنوان فشار بر اسرائیل تلقی شوند، فاصله گرفته است. این رویکرد، ریشه در احساس مسئولیت اخلاقی دارد و نه تنها توسط دولتهای محافظهکار، بلکه توسط ائتلافهای چپمیانه نیز حفظ شده است.
سیاست خارجی فعلی؛ نقش آلمان در اتحادیه اروپا
در چارچوب اتحادیه اروپا، آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد قاره، نفوذ قابل توجهی دارد و بنا بر گزارش رسپانسیبل استیت، اغلب به عنوان لابیگر اسرائیل عمل میکند. این کشور در سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵، در برابر چندین طرح انتقادی نسبت به اسرائیل مقاومت کرده است. برای نمونه، به گزارش ای یو آبزرور و میدل ایست آی، در جولای ۲۰۲۵، آلمان و ایتالیا مانع تصویب تعلیق اسرائیل از صندوق تحقیقاتی اتحادیه اروپا (هوریزون اروپا) شدند؛ طرحی که به دلیل اقدامات اسرائیل در غزه پیشنهاد شده بود. مقامات آلمانی با استناد به مسئولیت ویژه آلمان در قبال اسرائیل تأکید کردند آستانه «بسیار بالا» برای چنین اقداماتی لازم است.
در سپتامبر ۲۰۲۵، پیشنهادهایی برای تحریمهای اقتصادی علیه اسرائیل – مانند اعمال تعرفه بر صادرات اسرائیلی به اتحادیه اروپا – مطرح شد، اما بنا بر گزارش تایمز آو اسرائیل، المانیتور و یونت نیوز، آلمان هنوز موضع نهایی خود را اعلام نکرده و این امر به تأخیر در تصمیمگیریهای اتحادیه منجر شده است. این مقاومت، گاهی به انتقادهایی از سوی دیگر اعضای اتحادیه، مانند اسپانیا و ایرلند دامن زده که به گزارش گاردین و پالتیکو خواهان فشار بیشتر بر اسرائیل برای بهبود وضعیت انسانی در غزه هستند.
با این حال، نشانههایی از تغییر در سیاست آلمان مشاهده میشود. به گزارش رویترز، الجزیره و هاآرتص، در آگوست ۲۰۲۵، دولت آلمان صادرات تجهیزات نظامی به اسرائیل را تا اطلاع ثانوی متوقف کرد که این تصمیم در پاسخ به گسترش عملیات اسرائیل در غزه گرفته شد. این اقدام که شامل تجهیزات قابل استفاده در غزه میشود، نشاندهنده تعادل میان تعهد تاریخی و فشارهای بینالمللی است.
روابط اقتصادی و نظامی؛ پیوندهای مستحکم
روابط اقتصادی آلمان و اسرائیل یکی از پایههای اصلی این نزدیکی است. بنا بر گزارش سنترال بارو آو اسرائیل، در سال ۲۰۲۲ حجم تجارت دوجانبه میان رژیم صهیونیستی و آلمان به ۸.۹۴ میلیارد دلار رسید که آلمان را به مهمترین شریک تجاری اسرائیل در اتحادیه اروپا تبدیل کرده است. به گزارش استاتیستیکا، در ژوئن ۲۰۲۵ صادرات آلمان به اسرائیل ۳۶۶ میلیون یورو و واردات از این رژیم ۲۳۶ میلیون یورو بود که تعادل تجاری مثبت ۱۳۰ میلیون یورویی برای آلمان ایجاد کرد.
در حوزه نظامی، بنا بر گزارش سیپری و دیفنس نیوز، آلمان دومین تأمینکننده بزرگ تسلیحات اسرائیل است و حدود ۳۰درصد از واردات تسلیحاتی اسرائیل را تأمین میکند. برای مثال، اورشلیم پست گزارش داده اسرائیل سیستم دفاع موشکی Arrow-۳ را به ارزش۳.۵ تا ۴ میلیارد یورو از آلمان خریداری کرده است. این پیوندها نه تنها اقتصادی بلکه استراتژیک هستند و آلمان را از حمایت از طرحهایی که میتوانند به اقتصاد اسرائیل آسیب بزنند، بازمیدارند.
فشارهای داخلی؛ تغییر تدریجی دیدگاهها
در حالی که سیاست رسمی آلمان همچنان حمایتگرایانه است، نظر عمومی در حال تغییر است. به گزارش اشپیگل، نظرسنجی بنیاد برتلزمن در می ۲۰۲۵ نشان داد تنها ۳۶ درصد آلمانیها نظر مثبتی به اسرائیل دارند، در حالی که ۳۸درصد نظر منفی دارند -این رقم پایینترین سطح از سال ۲۰۱۶ است- همچنین، Die Zeit گزارش داده ۵۷ درصد آلمانیها پس از عملیات در غزه، نظر منفی به اسرائیل پیدا کردهاند.
نظرسنجی دیگری توسط سودوست زیتنگ در جولای ۲۰۲۵ نشان داد ۷۰ درصد آلمانیها خواهان فشار بیشتر دولت بر اسرائیل برای بهبود وضعیت انسانی در غزه هستند. به گزارش Tagesschau، ۸۰ درصد معتقدند اقدامات نظامی اسرائیل در غزه توجیهپذیر نیست. همچنین، دیولت گزارش داده در آگوست ۲۰۲۵، بیش از نیمی از آلمانیها (۵۱ درصد) از بهرسمیت شناختن کشور فلسطین حمایت کردند، هرچند دولت هنوز مخالف است. این تغییرات که تحت تأثیر تصاویر رسانهای از غزه رخ داده، فشارهایی بر سیاستمداران ایجاد کرده، اما هنوز به تغییر اساسی در سیاست خارجی منجر نشده است.
آلمان در جستوجوی تعادل میان گذشته و حال
عدم حمایت آلمان از طرحهای انتقادی اتحادیه اروپا در قبال اسرائیل، ترکیبی از تعهد تاریخی، منافع اقتصادی و استراتژیک است. با وجود نشانههایی از تغییر – مانند توقف صادرات تسلیحاتی در ۲۰۲۵ – برلین همچنان بر حفظ روابط نزدیک تأکید دارد. این رویکرد، در حالی که به تنشهایی در اتحادیه اروپا دامن زده، ریشه در تلاش برای حفظ تعادل میان مسئولیت اخلاقی و واقعیتهای ژئوپلیتیکی دارد. آینده این روابط، ممکن است تحت تأثیر تحولات نظر عمومی و فشارهای بینالمللی تغییر کند، اما تاکنون آلمان ترجیح داده از مسیر محتاطانه پیروی کند.




نظر شما