ناصر تقوایی فیلمساز و نویسنده باسابقه ایرانی در سن هشتاد و چهار سالگی درگذشت. فیلمهای ناخدا خورشید، ای ایران و کاغذ بی خط از برجستهترین آثار اوست.
ناصر تقوایی یکی از چند کارگردان باقیمانده از نسل موج نوی سینمای ایران بود که فعالیتهایش را در عرصه فیلمسازی از اواخر دهه ۴۰ آغاز کرد. ساختههای سینمایی و تکسریال ناصر تقوایی اگرچه به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد اما تاثیر او بر سینمای ایران و حتی در زمینه ساخت فیلمهای مستند و سریالسازی غیرقابل انکار است. اینجا مروری بر کارنامه سینمایی ناصر تقوایی داریم.
فیلم کاغذ بی خط | ۱۳۸۰
کاغذ بی خط ساخته ناصر تقوایی یک اثر اجتماعی است که سال ۸۰ با حمایت و تهیهکنندگی یکتا فیلم و حسن توکلنیا ساخت. کاغذ بیخط تا امروز آخرین اثر سینمایی این کارگردان مطرح ایرانی است که ساخته شده است. هر چند تقوایی بعد از آن برای ساخت چای تلخ چند باری دورخیز کرد اما این پروژه تا امروز نیمه تمام مانده است. فیلمنامهی کاغذ بیخط را تقوایی بر اساس طرحی از مینو فرشچی نوشته است.
فیلم نخستین بار در بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد و بعد از نامزدی در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد (خسرو شکیبایی) و نقش اول زن (هدیه تهرانی) توانست جایزه ویژه هیات داوران را در کارگردانی دریافت کند. در دوره ششم جشن خانه سینما نیز تندیس زرین بهترین فیلم به انتخاب انجمن منتقدان و نویسندگان به این فیلم اهدا شده است. مهمترین نکته درباره کاغذ بیخط شکل پرداخت استعاری تقوایی به جهان داستان و آدمهایش است. هرچند تماشاگر بهظاهر دارد زندگی روزمره یک زوج مدرن طبقه متوسطی را در اواخر دهه ۷۰ میبیند اما این تنها ظاهر قضیه است. در خانه و زندگی آنان هرچیزی، نمادی از یک حضور دیگر و چیزی ناشناختهتر است که فیلمساز ترجیح داده به شکل غیرمستقیمی به سراغشان برود و با کاربرد یک جهان تماما استعاری، بخش عمدهی فهم و شهود فیلم را بر عهدهی تفسیر شخصی خود تماشاگر بگذارد.
فیلم کشتی یونانی (قصههای کیش: اپیزود اول) | ۱۳۷۷
کشتی یونانی فیلم کوتاهی به کارگردانی ناصر تقوایی از مجموعه قصههای کیش است که درباره جزیره کیش و کشتی یونانی آن ساخته شده است. قصههای کیش در جشنوارههای لا روشل (فرانسه- ۱۳۷۸)، کن (دوره پنجاه و دوم- ۱۹۹۹)، توکیو (۱۳۷۸) و بانکوک (۱۳۷۹) حضور داشته و در جشنوارۀ کن نامزد دریافت نخل طلایی بهترین فیلم بوده است. کشتی یونانی بخش اول فیلمی اپیزودیک است که عنواین بخشهای دیگرش از این قرار است: اپیزود دوم: سفارش (ابوالفضل جلیلی) و اپیزود سوم: در (محسن مخملباف).
داستان فیلم درباره زنی فردی به نام شنبه است. شنبه، صیادی که به اتفاق همسرش در سواحل کیش زندگی میکند، همراه دوستش جمعه، کارتنهایی را که از یک کشتی یونانی به دریا ریخته میشود جمعآوری و آن را آویزان میکند تا خشک شوند. همسر او از این کارش ناراحت است، اما شنبه که معتقد است «همه چیز از دریا میآید»، پاسخ میدهد که قصد دارد دکهاش را درست کند. جمعه به شنبه میگوید که همسرش بیمار و هوایی شده و باید او را برای مراسم سنتی زار آماده کند. در مراسم زار معلوم میشود که دلیل بدحالی زن، ترس شدید او از کشتی یونانی و کارتنهای مقوایی است و جمعه به شنبه میگوید که کارتنها را دور بریزد. پس از پایان مراسم، شنبه به همراه همسرش به خانه برمیگردد. همسرش در کنار ساحل مینشیند و به کشتی یونانی که در دوردست، ملوانان بر عرشه آن، کارتنها را به دریا میریزند نگاه میکند. در همین اثناء با نگرانی تعداد زیادی قوطی خالی را میبیند که امواج دریا آنها را به نزدیکی او میرساند.
فیلم ای ایران | ۱۳۶۸
ای ایران را خود تقوایی با درونمایۀ هویت ملی نوشته و با بازی اکبر عبدی و حسین سرشار در نقش شخصیتهای اصلی، موسیقی ناصر چشمآذر و فیلمبرداری محمود کلاری در ماسوله ساخته شده است. فیلم به دلایلی از بخش مسابقۀ جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد و در بخش مرور یکسال سینمای ایران به نمایش درآمد. داستان ای ایران در بستر ماجراهای مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب میگذرد. تقوایی در فیلم با زبانی طنز به هجو دیکتاتوری و استبداد پرداخته است. ای ایران برخلاف دیگر آثار تقوایی، قهرمان واحدی ندارد. بلکه تمامی اهالی روستا در نقش قهرمان و گروهبان مکوندی در نقش ضدقهرمان ظاهر شدهاند.
فیلم ناخدا خورشید | ۱۳۶۵
ناخدا خورشید اولین فیلم تقوایی بعد از انقلاب است. علاقه تقوایی مانند دیگر فیلمسازان موج نو به ادبیات باعث شد تا در چهارمین اثرش هم نگاهی به داستان داشتن و نداشتن اثر ارنست همینگوی داشته باشد و اثری ایرانی از این داستان مطرح بسازد. ناخدا خورشید به همت جمعی از جوانان سینمای اصفهان و در راس آن اکبر خامین ساخته شد و در میانه راه تولید هارون یشایایی برای تکمیل پروژه در مقام تهیه کننده به فیلم پیوست. فضای فیلم یک فضای جنایی است و تصاویر در جنوب ایران ثبت شده است. آنچه بیش از هر چیز به ناخدا خورشید اعتبار میدهد پرداخت مناسب آن است. فضا و شکلِ نمایش ماجرا و تصویری که از بندر نیمه ویران، تبعیدیها و آدمهای غریب و غیرمتعارف آن ارایه شده در بیشتر لحظههای فیلم با ظرافت از کار درآمده است. بازی داریوش ارجمند در نقش ناخدا، سعید پورصمیمی به نقش «ملول» و فیلمبرداری و نورپردازی مهرداد فخیمی از امتیازهای دیگر فیلم است.
سریال دایی جان ناپلئون | ۱۳۵۴
مجموعه تلویزیونی دایی جان ناپلئون ساخته ناصر تقوایی از ماندگارترین و محبوبترین مجموعههای تلویزیونی است که با اقتباس از رمانی بههمین نام نوشته ایرج پزشکزاد ساخته شده است. تقوایی در دایی جان ناپلئون به هجو اشرافیت متظاهر و توخالی و سنتها و ارزشهای اخلاقی آنها میپردازد. مجموعه تلویزیونی تقوایی توصیفی طنزآمیز از عیاشی و مشغولیتهای خانوادهای است که ظاهراً در ناز و نعمت زندگی میکند؛ و روز خود را با گوشه و کنایهزدن به فامیل و در و همسایه، چشمچرانی و نظربازی و رد و بدلکردن حرفهای بیارزش میگذرانند. رمان انتقادی پزشکزاد، کارگردانی تقوایی، بازیهای غلامحسین نقشینه (در نقش داییجان ناپلئون) و پرویز فنیزاده (در نقش مشقاسم) از امتیازهای این مجموعه است.



نظر شما