بازیکنی که نه هیاهو داشت، نه ادعا، اما به محض ورود کاری کرد که گرانترین خریدهای چند فصل اخیر استقلال حتی در آرزویش هم بودند. بهترین توصیف برای آسانی این است:بهترین خرید استقلال در چند سال گذشته؛ حتی جلوتر از حدادی، ماشاریپوف و بسیاری دیگر.اما همین ستارهبودن، همین نبوغ در تصمیمگیری و همین «یکتنه بردن تیم»، حالا تبدیل شده به یک زنگ خطر جدی برای باشگاهی که این فصل میلیونها دلار خرج کرده تا یک تیم قدرتمند بسازد، نه یک «بازیکنمحور» شکننده.مشکل جایی شروع میشود که استقلال بیش از حد آسانیمحور شده است.
واقعیت ساده اما نگرانکننده این است که استقلال امروز اگر آسانی را نداشته باشد، برنامهاش فرو میریزد.به همین صراحت.اگر آسانی مصدوم شود: مشکل.اگر محروم شود: مشکل.اگر رقبا از روی فیلمها راه بستن او را پیدا کنند: مشکل بزرگ.اگر در بازیهای آسیایی هدف خطاهای تاکتیکی مداوم قرار بگیرد: مشکل مضاعف.این تکیه افراطی نه برای استقلال خوب است و نه برای خود آسانی.تیمی که ادعای قهرمانی در لیگ و جاهطلبی در آسیا دارد، نباید به یک نفر وابسته باشد؛ آن هم در شرایطی که مالک باشگاه و مدیرانش اینهمه هزینه کردهاند.
انصافاً اگر قرار بود نتیجه این خرجهای سنگین، تبدیل استقلال به تیمی باشد که بدون آسانی فلج میشود، چرا این همه خرید روی دست باشگاه گذاشته شده است؟ساپینتو باید تیمش را «ستارهدار» کند، نه «ستارهوابسته». استقلال الان جذاب بازی میکند، امیدواری ایجاد کرده، اما «پاشنه آشیل» همینجاست؛ حریفان زرنگ آسیایی بهخوبی میدانند چگونه جریان بازی را از یک بازیکن بگیرند.وقتی آسانی بسته شود، آیا حدادی میتواند ریتم حمله را زنده نگه دارد؟آیا سایر خریدهای چندمیلیوندلاری توانستهاند نقش خودشان را پیدا کنند؟آیا استقلال میتواند در شبی که آسانی خاموش است، برنده از زمین بیرون بیاید؟فعلاً پاسخها چندان امیدوارکننده نیست.استقلال باید از نعمت آسانی درست استفاده کند، نه اینکه به او تبدیل به عصا شود. اگر استقلال میخواهد دوباره قهرمان لیگ شود و در آسیا حرفی برای گفتن داشته باشد، باید از همین امروز تیم را از «وابستگی خطرناک» نجات دهد.



نظر شما