تحولات منطقه

سریال «میراث» به کارگردانی امین امانی و تهیه‌کنندگی کمیل سوهانی با نگاهی طنز به موضوعاتی چون تولید ملی، اقتصاد دانش‌بنیان، خوداتکایی جوانان و نقش سازنده استادان و روحانیون در حل مسائل اجتماعی، این شب‌ها روی آنتن شبکه۲ می‌رود.

می‌خواستیم معجزه «گفت‌وگوی ملی» را یادآوری کنیم
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

سریال «میراث» به کارگردانی امین امانی و تهیه‌کنندگی کمیل سوهانی با نگاهی طنز به موضوعاتی چون تولید ملی، اقتصاد دانش‌بنیان، خوداتکایی جوانان و نقش سازنده استادان و روحانیون در حل مسائل اجتماعی، این شب‌ها روی آنتن شبکه۲ می‌رود. داستان سریال حول زندگی یک طلبه جوان به نام «جواد مشفق» می‌چرخد که ناگهان با چالش‌هایی غیرمنتظره در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی روبه‌رو می‌شود و تلاش می‌کند با همراهی یک استاد روحانی باتجربه و کمک متخصصان جوان، راهی برای عبور از این مشکلات پیدا کند. «میراث» بر این نکته تأکید دارد که اتکا به توان داخلی، خرد جمعی و ایمان، موتور محرک حرکت ایران است. این سریال که توسط مرکز سیمرغ در ۱۵ قسمت ساخته شده، این هفته پایان می‌یابد. با «کیاوش زارع‌طلب» نویسنده این سریال و بازیگر نقش «جواد» درباره جزئیات ساخت و بازخوردهایش گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

سریال «میراث» چند سال پیش تولید شد اما چرا الان به پخش رسید؟

این سریال سال ۹۷-۹۶ تولید شد ولی به دلایلی اجازه پخش نداشت و الان پخش شده است. من خودم هنوز دلایلش را نمی‌دانم ولی بخش‌هایی تغییر کرد مثلاً اسم و تیتراژ آن. اسم اولیه سریال «دنیای گمشده» بود. البته برای پخش، بخش‌هایی فیلم‌برداری شد و تدوین جدیدی صورت گرفت ولی نمی‌دانم چرا سریال در آن زمان پخش نشد.

درباره قصه سریال بگویید، ماجرای نوشتن فیلم‌نامه چه بود؟

دوستی داشتم که مثل جواد در این سریال، یک روحانی بود. من چنین آدمی را می‌شناختم. مسئله «تولید» هم یکی از دغدغه‌های جدی من بود. تلفیق این دو سبب شد داستان یک روحانی را برای پرداختن به مسئله تولید، روایت کنم و از لحن کمدی برای این روایت‌گری بهره بردم.

با توجه به اینکه تولید سریال مربوط به ۷-۶ سال پیش است، قصه‌های سریال چقدر با شرایط امروز مطابقت دارد؟

جالب است که بسیاری از مخاطبان سریال، متوجه گذشت زمان نشدند گویی قصه‌های سریال درباره وقایع امروز است در حالی که فیلم‌نامه سریال را ۸-۷سال پیش نوشتم و یکی دو سال بعد تولید شد ولی هیچ کدام از اتفاق‌های سریال قدیمی نشده است؛ حتی موضوعاتی را هم در قصه پیش‌بینی کرده بودیم. به نظرم اگر به سال تولید سریال اشاره نشود مخاطبی متوجه نمی‌شود که این سریال چند سال پیش تولید شده است. البته چهره بازیگران هم خیلی تغییر نکرده، متن فیلم‌نامه هم به‌روز است و توانسته مسائلی را پیش‌بینی کند.

مثلاً چه مواردی را پیش‌بینی کرده است؟

چند سال است که نام‌گذاری سال‌ها مرتبط با رونق تولید است. زمانی که ما داشتیم در مورد تولید حرف می‌زدیم، این مسئله خیلی پررنگ نبود. موضوع دیگر اینکه ورشکستگی کارخانه‌ها زیر فشار تحریم‌ها را پیش‌بینی کرده بودیم که ثبت سفارشی انجام نمی‌شود، مواد اولیه وجود ندارد و ضمانتی برای بازگشت پول نیست. این‌ها مواردی است که از قسمت نهم به بعد تا انتهای کار به آن پرداختیم در حالی که فیلم‌نامه اثر ۸-۷سال پیش نوشته شده است.

چرا زبان و لحن طنز را برای روایت انتخاب کردید؟

چون با زبان طنز راحت‌تر می‌توان با تماشاگر ارتباط گرفت. البته بازیگران و کارگردان می‌خواستند لحن سریال طنز باشد. اگرچه سریال هم بخش شوخی دارد و هم جدی ولی بخش شوخی آن نیز جدی است ولی لحن کمدی دارد چون لحن کمدی موجب ارتباط راحت‌تر با تماشاگر می‌شود.

چرا برای نقش اصلی، شخصیت یک روحانی را انتخاب کردید، در مورد خلق این شخصیت بگویید.

همان طور که اشاره کردم موضوع «تولید» برای من دغدغه بود. کشورهایی که صنعت و تولیدشان را پویا کردند با عقاید و تفکرات مختلف توانستند با هم کار کنند. یکی از دلایلی که شخصیت روحانی را برای روایت انتخاب کردم این بود که بتوانم این فضا را با هم تلفیق کنم. شخصیت روحانی به عنوان عنصر پیشرو در بستر روایت است حتی کسانی که او را قبول ندارند، جواد می‌تواند افراد و نظرات مختلف را گرد هم جمع کند. نکته دوم اینکه نگاه به روحانیت، حاکمیتی است یعنی از یک جایی به بعد جواد و حاج‌توسل هم این نگاه حاکمیتی را می‌پذیرند اما این نگاه حاکمیتی به مسائل باید دلسوزتر از منظر مردم عادی باشد.

آیا در خلق شخصیت روحانی قصه تلاش کردید که الزاماً سفید نباشد و شخصیتی خاکستری خلق شود؟

حتماً مد نظرم بود که شخصیت جواد، خاکستری باشد. جواد اشتباه می‌کند، خطا می‌کند و دوباره برمی‌گردد. قطعاً می‌خواستم این شخصیت خاکستری باشد و مثل مردم عادی زندگی کند برای همین اشتباه می‌کند، تصمیم‌های بد و عجولانه‌ای می‌گیرد، بارها به استادش حاج‌توسل زنگ می‌زند، سؤال می‌پرسد و حتی اعتراف می‌کند که کم آورده و خسته شده است. مثل یک آدم عادی همه آن خستگی‌ها، اشتباه‌ها، حب و بغض‌ها و عصبانیت‌ها را دارد اما بیشتر از مردم عادی باید روی رفتارش کنترل داشته باشد.

وقتی فیلم‌نامه را می‌نوشتید فکر می‌کردید که نقش روحانی سریال را بازی کنید و با این ذهنیت، شخصیت جواد را نوشتید؟

نه واقعاً فکر نمی‌کردم این نقش را بازی کنم. به دفعات پیش آمده که نمایش‌نامه و فیلم‌نامه‌ای را نوشتم ولی دوست نداشتم در کاری باشم که خودم آن را نوشتم. چند بازیگر برای ایفای نقش جواد آمدند اما چون شخصیت کم‌دیالوگی بود بازیگران می‌خواستند این شخصیت فعال‌تر و پردیالوگ‌تر باشد ولی ما نمی‌خواستیم این شخصیت را عوض کنیم. نهایتاً تیم تولید و کارگردانی به این نتیجه رسیدند که من این نقش را بازی کنم. البته برای ایفای نقش، چالش هم داشتم چون باید نقشی را بازی می‌کردم که نقش محوری داستان بود و نخستین بار بود که نقش روحانی را بازی می‌کردم.

برای اینکه همذات‌پنداری بهتری با شخصیت یک روحانی داشته باشید چه کردید؟

به هر حال این نقش را خودم نوشته بودم و با این آدم‌ها زندگی کرده‌ام چون یکی از دوستانم روحانی است، بنابراین برای ایفای این نقش، چالش زیادی نداشتم. البته بازی کردن با خلق شخصیت خیلی فرق دارد و بازیگری مثل زنده کردن و معجزه می‌ماند.

به نظر خودتان شخصیت جواد در این سریال کلیشه‌شکنی داشته یا شخصیتی کلیشه‌ای از یک روحانی خلق شده است؟

به نظرم شخصیت جواد، شخصیتی کلیشه‌ای از یک روحانی نیست. او آنتن تلویزیون مردم را درست می‌کند، آدم‌هایی که سر آب دعوا دارند را صلح می‌دهد، با کارگر بحث می‌کند، وقتی پشت سرش نماز نمی‌خوانند ناراحت نمی‌شود و از قالب کلیشه‌ای درآمده است چون کنش اجتماعی دارد. تصویری که پیش‌تر در سینما و تلویزیون از روحانی وجود داشت در این سریال نیست. مثلاً مردم به راحتی سرش داد می‌زنند، مسخره‌اش می‌کنند و با او شوخی می‌کنند. دایی‌اش مثل یک بچه با او رفتار می‌کند و سر به سرش می‌گذارد یا می‌گوید کله‌شق هستی. یک جاهایی اشتباه می‌کند مادرش به او گوشزد می‌کند، جایی خطا می‌کند و استادش به او تذکر می‌دهد. یک جایی از کوره در می‌رود و داد و بیدا می‌کند و بعد می‌فهمد اشتباه کرده است. در «میراث» ابعاد مختلف یک روحانی را در زندگی شخصی و اجتماعی می‌بینیم.

شما در این سریال سعی کردید به تفاوت دیدگاه‌های برخی جوانان با روحانیت هم بپردازید مثلاً روحانی قصه در سکانسی با جوانان دانشجو درباره اینکه چرا موقع اذان نباید آهنگ پخش شود صحبت می‌کند، به دفعات شاهد این موقعیت‌ها در سریال هستیم. دلیل پرداختن به این تقابل‌ها و تفاوت دیدگاه‌ها چه بود، آیا می‌خواستید به اهمیت گفت‌وگوی ملی با وجود اختلاف عقاید بپردازید؟

قطعاً، اصلاً چیزی نیست که با گفت‌وگو حل نشود آن هم در مورد ملت ایران. قرن‌ها مردم ما این کار کرده‌اند و با عقاید و اقوام مختلف مقابل یک دشمن خارجی کنار هم متحد بودند و جنگیدند. مردم ما در نتیجه گفت‌وگو، دعوا نکردند بلکه موضوعات را حل کردند پس چطور الان نمی‌توانیم با هم حرف بزنیم؟ چرا گفتمان ملی در رأس و از بالا باید اتفاق بیفتد؟ چرا از پایین با همدیگر حرف نمی‌زنیم در حالی که مشکلات در پایین خیلی راحت‌تر حل می‌شوند. من کارخانه را در این سریال، نمادی از کشور می‌بینم. برای اینکه چرخ کارخانه بچرخد ناچار به همراهی و مددخواهی از تفکرات متفاوت هستیم. یک موضوع در همه ما مشترک است اینکه همه ما عمیقاً ایران را دوست داریم. وقتی می‌گوییم ایران، یعنی مردمش، اقوامش و ملتی که عقاید مختلفی دارد، ما ایران را با همه تفاوت‌هایش دوست داریم. ایران فقط یک کلمه نیست، فقط دماوند، خزر و خلیج فارس نیست، ایران با همه مردم و تفاوت‌هایش معنا پیدا می‌کند، با تاریخ، اقوام و ادیان مختلفش.

چقدر موقعیت‌هایی که برای ارتباط یک روحانی با مسائل مردم در سریال وجود دارد، نزدیک به واقعیت است؟

تا جایی که توانستم و تلویزیون به من اجازه می‌داد سعی کردم این موقعیت‌های چالشی را نشان دهم. یک جاهایی مخالفت‌ها عیان‌تر است مثلاً به جواد می‌گویند ما با تو کار نمی‌کنیم چرا باید کار کنیم. تقریباً توانستم این مواجهه را واقعی نشان دهم ولی هدفم این بود که در مقیاس یک اثر نمایشی بگویم می‌توانیم با هم کار کنیم و حرف بزنیم. همان طور که جواد کوتاه می‌آید، طرف مقابل هم کوتاه می‌آید. در این قصه هر دو طرف، منعطف هستند و فقط شخصیت روبه‌روی روحانیت را تعدیل نکردم بلکه شخصیت روحانی هم گاهی کوتاه می‌آید. شاید جایی کمی غیرواقعی به نظر برسد ولی پیام سریال این است که باید با هم حرف بزنیم. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم رفتار اقلیت به معنای غیرواقعی بودن نیست. اقلیتی داریم که همین طور با هم خوب حرف می‌زنند و کوتاه می‌آیند. اگرچه طیف دیگری هم برخوردهای تند و جنجالی دارند. هر دو طیف، واقعی هستند ولی این بار از زاویه ما به ماجرا نگاه کنید.

به نظر شما چقدر این زاویه نگاه مورد توجه مخاطبان قرار می‌گیرد و از آن استقبال می‌کنند؟

الان مخاطبان نمایش خانگی هم از آثار پلتفرم‌ها راضی نیستند ولی هنوز تلویزیون مخاطبان بیشتری نسبت به نمایش خانگی دارد؛ چراکه همچنان تبلیغات تلویزیون گران‌تر از نمایش خانگی است چون مخاطب بیشتری دارد. آماری که به ما داده‌اند گفته‌اند سریال مخاطب خوبی داشته و مخاطبان از اقشار مختلف بوده‌اند. به نظرم درباره تلویزیون باید عادلانه حرف زد حتی اگر من از آن راضی نباشم. در حال حاضر هم تلویزیون و هم نمایش خانگی محصولاتی دارند که مخاطبان را راضی نمی‌کنند حتی شبکه‌های نمایش خانگی که محدودیت‌های تلویزیون را ندارند، کار خوب زیادی تولید نمی‌کنند. مهم این است که برای همه سلایق، تولیداتی وجود داشته باشد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha