تحولات منطقه

۸ دی ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۲
کد خبر: ۱۱۲۰۶۶۶

بازار ارز و طلا در ایران فراتر از «التهاب» به نقطه‌ای رسیده که بیشتر تداعی‌کننده اتاقی پر از گاز است، با کبریتی که مدام از دست سیاست‌گذاران می‌افتد و دوباره برداشته می‌شود.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

واقعیت این است که بازار قبلا پیام خود را فرستاده و به درستی ترک برداشتن تدریجی دیوار اعتماد مردم به سیاست‌گذاران را نشان داده بود و حالا هم که عملا این دیوار فرو ریخته است و هیچ چشم‌انداز روشنی از سیاست ارزی، مالی و بودجه‌ای وجود ندارد، مردم به گزینه «حفظ بقا» پناه برده‌اند و هجوم برای خرید دلار و طلا نه از سر طمع و سودجویی و یا با هدف سرمایه‌گذاری که از سر ترس است؛ ترس از آینده‌ای که هر روز مبهم‌تر می‌شود اما آنچه ظاهرا سیاست‌گذاران نمی‌بیند یا نمی‌خواهد ببیند این است که مردم سفته‌باز نشده‌اند، بلکه نسبت به امروز و فردای خود نگران‌ترند.

در شرایطی که قیمت‌ها مدام بالا و بالاتر می‌روند، انتظارات جلوتر از واقعیت می‌دوند و مردم بی‌پناه میان خبرهای ضدونقیض، هر روز فقیرتر می‌شوند، دولت و مجلس هم‌چون تماشاگرانی کنار زمین ایستاده‌اند که گاهی فریاد می‌زنند و گاهی به هم و حتی به شهروندان بی‌پناه، اعتراض می‌کنند و برچسب می‌زنند!

دولتمردانی که گویا فقط برای تماشای سقوط هولناک امید و رفاه آمده‌اند بعضا حتی از شهروندان در خصوص چرایی رهاشدگی بازار و اقتصاد سوال می‌کنند و کمتر به عنوان بازیگردان و مسوول مستقیم فرود آمدن «بهمن فقر و فلاکت» ظاهر می‌شوند!

در این بین لایحه بودجه ۱۴۰۵ هم به‌جای آنکه چراغی در دل تاریکی بیفروزد، با مطرح کردن احتمال افزایش ۲۰ درصدی حقوق کارمندان به منزله اعلام رسمی تضعیف بیش از پیش قدرت خرید خانوارهاست و افزایش ناچیز حقوق کارمندان و همچنین افزایش مزد کارگران ( در صورت تصویب بازیگران سه گانه دولتی، کارگری و کارفرمایی) به همین میزان، در اقتصادی با تورم واقعی‌ حداقل ۵۰ درصدی، اندک قوت قلب شهروندان برای برنامه‌ریزی معیشتی و مدیریت درآمد و هزینه در ماههای پیش رو را از بین برده است.

در شرایطی که مردم از لمس مستقیم این همه آشفتگی اقتصادی و معیشتی، حیرانند، به نظر می‌رسد دولت و مجلس هم انگشت به دهان مانده‌اند. یکی وعده می‌دهد، دیگری تکذیب می‌کند، یکی از کنترل بازار می‌گوید، دیگری از دست‌های پشت پرده و حاصل این گفتاردرمانی سیاسی، چیزی جز تشدید نااطمینانی به آینده حتی آینده کوتاه مدت و چنده روزه نیست.

در این بین باید متذکر شد صدای اعتراض کسبه هم از سر خوشی و سودجویی بلند نشده است. بازار بدون مردم زنده نمی‌ماند. وقتی مشتری قدرت خرید ندارد و آینده مبهم است، نه تولیدکننده می‌تواند برنامه‌ریزی کند و نه فروشنده اما به نظر می‌رسد مسوولان تماشاچی! نمی‌دانند کسب‌وکار به ثبات نسبی نیاز دارد و نه لزوماً ارز ارزان. به پیش‌بینی‌پذیری نیاز دارد، نه بخشنامه‌های لحظه‌ای و اینکه بازار نه با شعار که با قاعده آرام می‌شود و شجاعت در تصمیم‌گیری و صداقت در گفتن حقیقت از زبان سیاست‌گذاران و مدیران.

گفتنی است در روزهایی که مجلس و دولت، فقط تماشاگر تلاطم‌های معیشتی مردم هستند، هر گونه تغییر در نرخ ارز ترجیحی، بدون سازوکار شفاف جبرانی، یعنی فشار مستقیم بیشتر بر سفره‌ها و این دست‌ تصمیم‌های بزرگ، پیام‌های بزرگی را هم ارسال می‌کند که بازار خیلی سریع آن‌ها را با این مضمون که «خودتان را آماده کنید، شرایط سخت‌تر می‌شود.» ترجمه می‌کند!

امروز مجلس و دولت این امر مسلم و محرز را فراموش کرده‌اند که نمی‌شود هم مردم را در بلاتکلیفی رها کرد، هم انتظار داشت بازار، کسب و کار و معیشت، آرام بماند یا هر روز از «مدیریت انتظارات» حرف زد، اما خود سیاست‌گذار، اسیر بی‌تصمیمی باشد. سیاست اقتصادی، پیش از آنکه جدول و عدد باشد، روایتی از آینده است اما امروز این روایت در کشور یا وجود ندارد، یا آن‌قدر متناقض است که کسی باورش نمی‌کند.

در شرایط پیچیده، مبهم و تلخ امروز شاید شجاعانه‌ترین کار متولیان اقتصاد این باشد که بگویند: کاری از دستمان برنمی‌آید، یا دست‌کم بگویند: این مسیر چرا پرهزینه است؟

امروز مردم، بیش از معجزه، صداقت مسوولان را می‌خواهند چرا که جامعه‌ای که حقیقت را بداند، حتی اگر سخت باشد، بهتر می‌تواند خود را تطبیق دهد تا جامعه‌ای که با وعده‌های تو خالی، آرام که نه بلکه حیران‎تر و ناآرام‌تر می‌شود!

مردم، تاوان بلاتکلیفی سیاست‌گذاران را می‌دهند و اگر دولت و مجلس به‌جای فعالیت در حاشیه، سرگرم بازی‌های جناحی بودن، مزه‌پرانی و تسویه حساب با یکدیگر در فضای مجازی و تریبون‌های رسمی، مسیر پذیرش واقعیت تورم، طراحی سیاست جبرانی موثر و واقعی، شفاف‌سازی مسیر ارز و مهم‌تر از همه بازگرداندن حداقلی از اعتماد را در پیش گیرند، و بی‌پرده بگویند که بساط تحریم‌ها نیز هم چون مالیاتی پنهان بر بازار دارو و غذا و تولید و تجارت کشور پهن شده است، شاید بخش زیادی از مسیر سخت آرام‌سازی افکار عمومی و کاهش ابهامات نسبت به آینده اقتصاد و معیشت مردم هم طی شود.

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha