در حالی که اخبار شیوع داعش از آسیای مرکزی تا شمال غرب آفریقا و حتی اروپا در رأس خبرگزاریهای جهان تکرار میشود، کمتر به عوامل بنیادی این غایله پرداخته میشود. روشن است که دستهایی پنهان برای کسب منافع منطقهای و بینالمللی این فتنه را به وجود آوردند و در پی آن تشکیلاتی برای جذب نیرو، سلاح، بودجه و موارد دیگر شکل گرفت.
در آغاز همه چیز در پس یک پردهای وهم آلود پنهان بود. اینکه در دو سوی این دعوای بیسابقه، چه قدرتهایی درگیرند؟ بسیاری از آنها که به تکفیریها میپیوندند و از قلب آسیای مرکزی تا آفریقا و حتی آمریکای شمالی، خود را به خطوط نبرد میرسانند، باور دارند که عازم جنگی مقدس شدهاند. البته در این میان عواملی نیز حساب شده وارد صفوف تکفیریها میشوند. اینها بیشتر شامل نفرات رده بالا و سیاستگذاران این مجموعهاند. اما نیروهای پیاده و در واقع سیاهی لشگر تکفیریها، تحت تأثیر القائات مذهبی و دینی روانه کشتارگاهها در عراق و سوریه و... میشوند.
حالا که پس از دو سال بسیاری از رازها برملا شده است، حقایق شرم آوری از نقش مراکز جاسوسی قدرتهای فرامنطقهای در این جنایات روشن شده و هر چه پیشتر میرویم، این نقشه شوم، علنیتر میشود.
به تازگی اخباری از فراگیری داعش در افغانستان به گوش میرسد. آنها استانهای شمالی، غربی و جنوبی حتی صاحب پایگاههایی شدهاند.
همزمان خبر میرسد که برخی شبکههای ماهوارهای مدعی تشیع که به شیعه لندنی شهرهاند، در کابل کار خویش را آغاز کردهاند. این یعنی غرب در حال مهره چینی اولیه برای شدت بخشیدن به دعواهای مذهبی و آغاز کشتارها و آشوبها در افغانستان به شکلی تازه است. درست شبیه آنچه در سوریه، عراق، سومالی و... شاهد بودیم.
عجیب است که دولتمردان افغانستانی با آنکه سوابق این تحرکات را دیده و از نتایج آن واقفند، اما اجازه میدهند تا این عوامل فتنه و تفرقه اسباب آشوب خود را در این کشور مستقر کرده و به اختلافات دامن بزنند.
ادامه این روند نظر به اوضاع شکننده امنیتی در افغانستان میتواند ناگهان همه چیز را در آنجا به جنگی سراسری و غیرقابل کنترل بکشاند. تا این جماعت هنوز فراگیر نشدهاند، باید جلوی آنها را گرفت و گرنه فردا دیر است.
نظر شما