بحث حقوق نجومی نیز زمینه ای شد تا دولت در برخورد با آن به سمت دو قطبی سازی حرکت کند . دولت به جای محکوم کردن و پالایش مدیران بر مبنای حذف نجومی بگیران از خدا بی خبر و به جای اطلاع رسانی و شفاف سازی در این زمینه و تبری جستن از نجومی بگیرها، عملاً کفه حمایت خود را به طرف نجومی بگیران چرباند و آنها را ذخایر انقلاب نامید .

نقش دولت یازدهم در دو قطبی کردن جامعه/ لبخند زدن به دشمن و اخم کردن با ملت مصداق مسلم دوقطبی سازی است/ حقوق‌های نجومی و اظهارات ضد دینی و ضد ملی دولت یازدهم

 به گزارش قدس آنلاین به نقل از رجانیوز، دکتر محمد سلیمانی، وزیر اسیق ارتباطات و نماینده سابق مجلس و استاد دانشگاه علم و صنعت در یادداشتی به نقش دولت یازدهم در ایجاد دوقطبی‌های کاذب پرداخته است.

مشروح یادداشت وی در ادامه آماده است: 

پرهیز از دو قطبی کردن جامعه از توصیه ها و مطالبات جدی رهبری است . واقعیت این است که دو قطبی کردن جامعه عملاً جرقه ای است برای ایجاد تفرقه اجتماعی که خسارت های آن غیرقابل جبران در کوتاه مدت است . هدف دو قطبی کردن جامعه، زمینه سازی برای ناامنی و مناقشات در بدنه اجتماعی جامعه در جهت فراموش کردن دشمن اصلی است . به وضوح معلوم است که عده ای برای جذب و جلب رأی مردم، عملاً در جهت دو قطبی سازی جامعه گام بر می دارند . اجازه می خواهم به نقش دولت یازدهم در راستای دو قطبی کردن جامعه مطالبی را ارائه دهم . 

1- با شروع دولت یازدهم پرداختن به حاشیه ها و اظهارات ضد دینی و ضد ملی رونق بیشتری به امر دو قطبی سازی داده است . کنار گذاشتن مطالبات اصلی و مهم مردم و به حاشیه بردن مطالبات رهبری در امر اداره جامعه و پیشرفت کشور و ایجاد حاشیه های کاذب و غیر واقعی و اصلی کردن آنها روال عادی در دولت شده است . برجسته کردن اموری بسیار فرعی نظیر کنسرت و طرح آن به عنوان یک مسأله ملی و اصرار بر تغییر بافت فرهنگی شهرهای مقدس توسط دولتمردان نمونه ای بارز در چند هفته اخیر است . 

2- تلاش دولتمردان در القای دو قطبی اعتدالیون و افراطیون، میانه روها و تند روها و این قبیل ادبیات مطمئناً زمینه سازی برای دو قطبی کردن جامعه است و از مصداق های برجسته است . برچسب زدن به هر منتقدی امروز فرهنگ دولتمردان شده است . تهاجم بی رحمانه به منتقدان دلسوز با اطلاق عباراتی نظیر " بی سواد" ، " بی شناسنامه" ، " افراطی" ، " به جهنم بروید" ، " تندرو" به آنها بدون توجه به محتوای بیان، نوشتار، یا در خواست های آنان، همه و همه نشان از حرکت به سمت دو قطبی کردن جامعه و علاقه مفرط دولتمردان به این امر دارد . 

3- اصرار و تکرار بر حرف ها، و گفته های بی منطق و بی اساس و بی ربط و خلق خاطرات خود ساخته نیز در جهت دو قطبی سازی جامعه نقش مؤثر داشته و دارد . ادعای بی اساس اینکه " دنیای آینده دنیای گفتگو است و دنیای موشک نیست " و راه انداختن طرفدار و مخالف برای آن از مصداق های زمینه سازی گفتمانی برای دو قطبی سازی است . و الا در این دنیای پر آشوب کیست که نداند این گفته خیانت به کشور و ملت است . یا ادعای کذب اینکه " ایران هم باید مثل ژاپن و آلمان موضوع دفاعی را کنار بگذارد تا پیشرفت کند " که از اساس غلط و کذب است . با طرح این مسائل می خواهند ذهن و فکر جامعه را از مسائل اصلی کشور منحرف کنند و آنها به دعواهای حیدری-نعمتی بر سر هیچ و پوچ بکشانند . مطمئناً چنین ادعاهائی موجب تمسخر می شود . گویندگان و مروجان این ادعاها آگاهانه با غافلانه، مدیریت شده یا همین طوری بی هدف، مغرضانه یا بی غرض، عملاً زمینه ساز بستر دوقطبی کردن جامعه شده و می شوند. جالب است که سکوت دولت هم مهر تأیید بر این ادعای کذب می گذاارد . 

4- در بحث هسته ای خیلی روشن دولت، آگاهانه یا ناآگاهانه، دامن به ترویج و توسعه دوقطبی سازی زده است . ملاحظه کنید طرح غیر واقعی و بعضاً تماماً دروغ در حوزه دستاوردهای هسته ای نظیر فتح الفتوح خواندن آن، خورشید تابان نامیدن آنِ، وابسته کردن حل مشکل آب به فرجام آن و غیره همه مصداقهای بارزی از این مقولات هستند . ایجاد برداشت دوقطبی از برجام را دولت کلید زده است . گرچه پس از پایان یکسال از عمر برجام و عدم رخ دادن اتفاق قابل توجهی، دولتمردان را اخیراً مجبور به بیان بخشی از واقعیات، البته در گفتگو با رسانه های خارجی، کرده است و عملاً نقش مذاکره هسته ای در دوقطبی شدن به سمت کم رنگ و بی اثر شدن رفته است . ولی بهرحال از حال و هوای مسولان دولتی چنین بر می آید که عده ای در تلاشند تا از این حربه استفاده بیشتری بعمل آورند . در حالیکه بحث هسته ای، امری ملی و فراگیر است و باید کل جامعه روی آن وحدت نظر داشته باشد و محلی برای ایجاد مناقشه و دو دستگی نباید باشد، بلکه باید واقعیات به صورت صحیح و درست به اطلاع همه مردم برسد تا پشتوانه مردمی کامل داشته باشد . 

5- بحث حقوق نجومی نیز زمینه ای شد تا دولت در برخورد با آن به سمت دو قطبی سازی حرکت کند . دولت به جای محکوم کردن و پالایش مدیران بر مبنای حذف نجومی بگیران از خدا بی خبر و به جای اطلاع رسانی و شفاف سازی در این زمینه و تبری جستن از نجومی بگیرها، عملاً کفه حمایت خود را به طرف نجومی بگیران چرباند و آنها را ذخایر انقلاب نامید . گرچه گزارشات طرح شده در جلسات علنی مجلس موجب شد تا اثر این مقوله در دو قطبی کردن جامعه کاهش یابد، ولی عدم برخورد دولت با نجومی بگیرها، تداوم روند طلبکارانه نجومی بگیران و حامیان آنها، عدم شفاف سازی کامل و مبنا قرار دادن دریافتی کلان دویست میلیون ریال در ماه برای هر مدیر، همه و همه می تواند این شعله کم رنگ شده را در جهت دوقطبی سازی فروزان کند و به نظر می رسد دولت هم متمایل به این امر است . 

6- خطر دو قطبی سازی که مقام معظم رهبری هشدار داده و می دهند آنقدر جدی و بزرگ و خسارت آور است که سه نمونه آن را ملت ایران در طول تاریخ در صدر مشروطیت، در ملی شدن نفت، و در فتنه 1388 دیده و تجربه کرده است . وقتی بیشتر متوجه می شویم دوقطبی سازی جامعه نقشه دیرینه دشمنان ایران اسلامی است که تاریخ صدر مشروطه را مرور کنیم . آنجا که امام خمینی (ره) می فرمایند «تاریخ یک درس عبرت است برای ما. شما وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید می بینید که در مشروطه بعد از اینکه ابتدا پیش رفت دست هایی آمد و تمام مردم ایران را به دو دسته تقسیم بندی کرد، نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ نجف یک دسته طرفدار مشروطیت، یک دسته دشمن مشروطه. علمای خود ایران یک دسته طرفدار مشروطه، یک دسته مخالف مشروطه. اهل منبر یک دسته برضد مشروطه صحبت می کردند یک دسته ضد استبداد. در هرخانه ای اگر دو برادر بودند، مثلاً در بسیاری از جاها این مشروطه ای بود آن مستبد و این یک نقشه ای بود و نقشه هم تأثیر کرد و نگذاشت که مشروطه آنطوری که علمای بزرگ طرحش را ریخته بودند، عملی بشود به آنجا رساندند که آنهایی که مشروطه خواه بودند به دست یک عده کوبیده شدند تا آنجا که مثل مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری در ایران برای خاطر اینکه می گفت باید مشروطه مشروعه باشد و آن مشروطه ای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم در همین تهران دار زدند و مردم هم پای او رقصیدند و کف زدند  ''.

 در جریان ملی شدن نفت، آمریکای جنایتکار و انگلیس خبیث بی حیثیت زمینه دو قطبی کردن جامعه را فراهم کردند و موفق به ایجاد شکاف و دودستگی در بین صفوف متحد مردم شدند و نهایتاً کودتا را تحمیل کردند . جالب توجه کسانی است که فکر می کنند با ایجاد دو دستگی در صفوف مردم بر سر مسایل ملی و اساسی، نهایتاً آن ها به قدرت می رسند! تجربه ملی شدن نفت خلاف این را ثابت می کند . در فتنه سال 1388 نیز دشمنان قسم خورده ملت ایران موفق شدند در طول چند ماهی شرایط دوقطبی بر جامعه تحمیل کنند و عده ای از مسئولان سابق را در یک قطب قرار دادند و با حمایت از آنها وعده ها دادند . خسارت های فتنه 1388 آنقدر عظیم و گسترده است که نیازمند بررسی جداگانه است . اگر نبود خیزش مردانه و آگاهانه مردم در 9 دیماه معلوم نبود سرنوشت کشور چه می شود؟ بحمدالله مردم در 9 دی بساط دوقطبی سازی را جمع کردند و مجدداً وحدت کلمه بر جامعه حاکم شد. 

7- عدم پرداختن جدی و با برنامه به مسائل اصلی نظیر معشیت، اقتصاد، بیکاری، رکود، مسکن، گرانی، مشکلات فرهنگی و غیره خود به خود زمینه و بستر دوقطبی سازی را فراهم و آماده می کند. اینکه چرا دولت کمر همت به حل مشکلات اصلی نمی بندد و همواره تلاش دارد در حاشیه ها حرکت کند و زمینه حاشیه سازی ها را فراهم می کند جای تعجب دارد . فرمان بدست دولت است باید در جاده اصلی حرکت کند و فراوان مشاهده می شود که به خاکی می زند تا گرد و خاک بلند می کند . از مسأله عدم ارائه برنامه ششم به مجلس تا برجسته کردن موضوع کنسرت تا طرح پولهای کثیف توسط دولت تا مقابله جدی با نشریات و سایت های منتقد تا تحقیر دیگران تا انداختن مسئولیت همه مشکلات به گردن دولتهای قبل همه و همه، چه بخواهیم و چه نخواهیم، نقش دولت برای زمینه سازی برای دوقطبی کردن جامعه را فریاد می زند . 

8- لبخند زدن به دشمن و اخم و تخم کردن با ملت از نشانه های بارز و مصداق مسلم دوقطبی سازی است . چشم دوختن تمام و کامل به دست دشمن و عدم نگاه به داخل و بلکه تحقیر کردن نیروهای داخلی و بزرگنمائی قدرت دشمنان همه زمینه دوقطبی سازی را گسترده تر می کند . دشمن می خواهد دو قطبی سازش – مقاومت درست کند و عده ای را از مقاومت جدا کرده به سمت سازش بکشاند . در حالیکه ملت ایران در 38 ساله گذشته همواره تام و تمام در جبهه مقاومت بوده و هست . دشمن می خواهد القا کند که عده ای طرفدار او هستند و با حمایت از آنان دوقطبی را متوازن کند . بازی سازش کاران در طول تاریخ همواره در این راستا بوده است . وقتی دوقطبی مورد نظر دشمن در جامعه پدید آید از هر طرف کشته شود یا صدمه وارد گردد، به نفع او است . دشمن در صدد لق کردن پایه های عزت، مصلحت و حکمت است و این هدف را با تعقیب دوقطبی سازی دنبال کرده و می کند و متاسفانه عده ای از مسئولان به آن توجه ندارند و گاهاً همراهی می کنند یا علاقه مندی نشان می دهند . شعار محوری وحدت بخش ملت ایران همواره " نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی " بوده است . دیدیم که در جریان فتنه 1388 دشمن می خواست جمهوری ایرانی را جایگزین جمهوری اسلامی کند و عده ای هر چند اندک از مسئولان فعلی در برابر این اقدام همراهی و عده ای هم سکوت کردند . هدف دشمن ایجاد شرایط صدر مشروطه و زمان ملی شدن نفت است . ولی مردم شریف ایران با تجربه 38 ساله انقلاب اسلامی چنین اجازه ای را هرگز نخواهند داد و این آرزو را دشمنان با خود به گور خواهند برد . 9 دی نشان داد مردم از دو قطبی سازی بیزارند . 

امیدوارم مسئولان دولت یازدهم کمی به خود آیند و به این مطالبه اصلی مردم و رهبری پاسخ مثبت دهند و یادشان به فرمایش مقام معظم رهبری در شهریور 1393 خطاب به هیات دولت باشد که فرمودند: " جناح بندی سیاسی اشکال ندارد . اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد . زیرا این کار موجب دلزدگی و خستگی مردم و شکننده شدن محیط جامعه می شود . 

اصلاح رفتار دولتمردان و خصوصاً ریاست محترم جمهور کمک بسیار بزرگی به وحدت کلمه ملت ایران می کند . اکنون که فرمان به دست توست به جاده خاکی نرو تا گرد و خاک ایجاد نکنی و مردم را به زحمت نیاندازی و دشمنان را خوشحال نکنی  .

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.