۱۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۵
کد خبر: 603483

قِل می خوریم بین کارها... اما نمی رسیم! به سرعت شب می شود و ساعت ها، فرفره وار می چرخند!

قدس آنلاین - گروه استانها - رقیه توسلی: گذرِ برق و بادی روزها، چه حدیث دردناک و مخوفی ست...!

دو ساعت، پلک هایم را بسته ام اما هلاکم! برمی خیزم. باید ظرف های سحری منتظر در سینک را، بشویم.

مثل سلحشوری که مقاومت می کند، آخرین قابلمه را هم حواله آب چک می دهم و دستکش ها را از انگشت های مرطوبم می کشم. از آن جهت که کابینت چوبی، پادشاه پُراطوار خانه است و باید خشک شود؛ خشکش می کنم.

گلدان ها آب می خواهند، رخت چرک ها باید بروند در ماشین و از بالکن، شسته ها برگردند در طبقات کمد؛ همه این کارها بدو بدو انجام می شود.

ساعت مچی ام می گوید، نود دقیقه وقت دارم.

پس خانه را جارو نمی کشم، گرد و غبار نمی گیرم، سرویس ها را هم نمی شویم، فقط آینه توالت را شیشه شوی می زنم، دستمال کاغذی باز می کنم و نفس زنان می نشینم پشتِ سیستم.

بعد از تایمی که پنج دقیقه بنظر گذشت، می فهمم یکساعت و نیم را خرج کرده ام.

با پای خواب رفته، کج و کوله، رخت رفتن از منزل می پوشم و مثل همیشه با بدرقه ی کتاب های نخوانده، می زنم بیرون.

چندساعت ترجمه و ترجمه و بعد، سوپر و نانوایی.

ساعت از ۳ می گذرد... از ضعف ممتدِ قوه بینایی تا دست و پا یک روزه دار را تصور کنید، همان می آید بسرِ آدم...

با نماز و قرآن روبراه تر می شوم. بعد ورود می کنم به دنیای نوشته ها و سَر که بلند می کنم می بینم نه به تلفنی جواب داده ام نه به پیامی... و ساعت دارد جار می زند که اگر افطارپزی، بسم الله.

گوشت از قبل در یخچال گذاشته را با سیب زمینی و پیاز و تخم مرغ و ادویه و مَرزِه ی خشک ترکیب می کنم... بدو بدو سبزی می شویم... آب در سماور می ریزم.... نان ها را تکه تکه می کنم... بدوبدو رنگی های سالاد را چاقو می زنم... خرما می شویم... گلوله هفتم از موادِ کتلت را برمی دارم و حالت می دهم و می چینم کنار بقیه...

اصلاً دوست ندارم به نایلون نخودفرنگی پاک نشده، نگاه کنم و فکرم برود تا چشم هایی که می سوزند از زور بی خوابی! به آفتابی که غروب کرده و اصلاً نفهمیدم که امروز تابیده! به قوطی قرص ها که صف کشیده اند و به لیست بلندبالای بعد از افطار!

انگار گاهی وقت ها لازم است پشت کرد به عبور زمان، به ساعت... یا به قول دوستی «ساعتِ خانه یک روزهایی باید بخوابد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.