عمران خان سفرش را از مشهد شروع کرد و این می‌توانست برای این سرزمین و این شهر مزایایی به یادماندنی داشته باشد.

محمد حسین جعفریان/

عمران خان سفرش را از مشهد شروع کرد و این می‌توانست برای این سرزمین و این شهر مزایایی به یادماندنی داشته باشد. از تولیت تا شورای شهر تا استانداری تا مراکز مربوط به اتباع و نهادهای امنیتی و حوزه‌های دور و دراز فرهنگی همگی می‌توانستند در همان مدت کوتاهی که ایشان اینجا بود، بار هماهنگی و همکاری چند ساله‌ای را ببندند. شاهراه این ارتباط که به مذاق هر دو سو نیز خوش بیاید، می‌توانست بزرگراه فرهنگ و تجارت باشد. نقاط اصلی ضعف دو ملت بزرگ ایران و پاکستان.

برخی بر آن بودند که در این مدت کوتاه حضور و اقامت، طرح همه این مقولات از زیارت تا امنیت مرزها و تبادلات اقتصادی متأثر از تحریم‌ها تا نقش اقتصادی مشهد و کلانشهری تا این اندازه از اهمیت در مسیر میلیون‌ها زائر پاکستانی از کویته به شمال و سپس به سمت قم و در ادامه کربلا و نجف طرح‌هایی را روی میز بیاورند که یک بازی شیرین برد- برد را رقم بزنند و نقطه عطفی در تحول پایتخت فرهنگی ایران و بلکه منطقه در عصر تحریم باشد و البته شدنی بود. هر دو طرف هم سود می‌بردند.

گروهی از ابتدا آیه یأس می‌خواندند. این سفر به مشهد ایشان تشریفاتی است. برای احترام به رئیس جمهور مدفون در آرامستان رضوی است و بیشتر مصرف داخلی دارد و این‌ها از ما به عنوان کارت‌های بازی خودشان در داخل و برکشیدن حزبشان بهره می‌برند. آن‌ها پافشاری می‌کردند چون عمران خان سفرش را از مشهد از آغاز کرده، هدفش آن بوده که از فردا عده‌ای سنگ او را به سینه بزنند که وامدار شیعیان است و بچه حزب اللهی‌ها اینجا سنگش را به سینه بزنند و عمران خان، عمران خان کنند.

قصد ندارم این بحث بیهوده را ادامه دهم، ما مراودات و مجاورات عمیقی با اسلام‌آباد داریم. سال‌هاست که داریم. از عهد طاغوت و پدرش و حتی قاجار تا امروز در تاریخ مدرن این برادران و تقسیم عملی قدرت میان دو حزب همواره اگر این احزاب تا دریدن هم پیش رفته‌اند، در دو نقطه اشتراک نظر داشته و مابقی سیاست خارجی آن‌ها بر این در محور چرخیده است. رویارویی با هنر و حفظ کشمیر و دیگری آمادگی معامله با دیگر دول برای ناامن کردن مرزهای جنوب شرق ما در ازای امتیازات سنگین از طرف مقابل این معامله را آن‌ها با افغانستان هم کرده و می‌کنند. اما در آنجا کفگیر به ته دیگ خورده و به عکس اینجا در بانک‌های ثروتمند یکی یکی دارد به روی اسلام‌آباد گشوده می‌شود.

همه جهان می‌دانند بخشی از بودجه و درآمد پاکستان از این راه است. چرا ما در موقعیت تاریخی و برهه‌ای حساس قرار گرفته‌ایم که هم در مشهد و هم در سطح ملی قادریم این شطرنج رنج‌آور چند ده ساله را که هر بار به شهادت عزیزترین جوانان ما در جنوب شرق و با شارژ ریاض صورت می‌گیرد، پایان دهیم و مشهد را نیز قطب اقتصادی این‌ها کنیم، همان گونه که چابهار را قطب اقتصادی افغانستان و هندی‌ها کردیم، آن است که عمران خان یک سیاستمدار تاجر نظیر اغلب سیاستمداران سنتی این کشور نیست که آمده باشد تا از قبل حزبی چند میلیارد دلاری در معامله با عرب‌ها و غربی‌ها به جیب بزند و نظیر اسلافش برود پی عشق و حالش. او دست کم تا حالا نشان داده آبادانی پاکستان برایش مهم است. دیگران خط لوله صلح را تا مرز با وعده‌هایی که بما دادند، تحریکمان کردند تا بکشیم. میلیاردها دلار خرج کردیم، اما با یک اشاره سعودی‌ها همه چیز هوا شد!

تا ریاض و ابوظبی و کویت و از آن سو غرب این مرد را که ورزشکاری از میدان کریکت به سیاست آمده را نبلعیده‌اند باید او را دریابیم. او نسبت به پیشینیان خود سالم‌تر است. ما یک بازار بالای 200 میلیون نفری در آنجا داریم که عراق و افغانستان و آذربایجان و تمام دیگر همسایگان ایران را در خود هضم می‌کند. وقتی اقتصاد ما تا این حد به روابط تجاری 12 میلیارد دلاری‌اش با عراق دلخوش است و نصف این با افغانستان، پس اگر روابط با پاکستان بهینه شود، ببینید در چه بهشتی در این جهنم تحریم به روی ما باز می‌شود. دیپلمات‌های ما منتظر چه هستند؟ تولیت آستان قدس رضوی تأکید کردند بیشتر زائران خارجی ما از پاکستان است. کشوری با 220 میلیون نفر جمعیت که قریب به اتفاق آن از شیعه و سنی شیفته اهل بیتند، اگر سالانه 30 میلیون زائر به ایران بفرستند، می‌توانید حدس بزنید این یعنی چه؟ این یعنی ترک برداشتن دیوارهای تحریم، و این اصلاً کار دور و سختی نیست. عمران خان مثل یک کاغذ پاک است؛ چون سوابق حزبی دوگانه را ندارد. بسیار به ایران علاقه دارد. شما را به خدا تا او را به ما بدبین نکرده‌اند، دریابیدش. نگذارید دشمنان فراوان ما این موقعیت طلایی را از ملت ایران بربایند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.