شاید اوج جریان جاسوس بازی در تاریخ در دهه ۵۰ تا ۹۰ میلادی و در طول جنگ سرد به وقوع پیوسته باشد. در طول این مدت، جاسوسان ایالات متحده و شوروی دائما اطلاعات کشور مقابل را به مامورات اطلاعاتی خود می‌دادند.

از کشمیری تا پرستویی که سراغ اسنودن رفت

قدس آنلاین: در چند روز اخیر پخش سریال گاندو حاشیه‌های بسیاری را به وجود آورده است. در بخشی از قسمت بیست و یکم سریال گاندو یکی از جاسوسان در اعترافات خود از ماجرای رابطه نزدیک خواهرزاده آقای مسئول با یک جاسوس پرده برداشت. بعد از پخش این قسمت بسیاری مدعی شدند که این قسمتها با سانسور مواجه شده است.

این اتفاق باعث شد برخی کنجکاوی بسیاری در مورد دنیای جاسوسان بکنند. نباید فراموش کرد که از ابتدای تاریخ و شکل‌گیری تمدن‌ها و درگیری‌هایشان جاسوسان فعالیت خود را شکل دادند. این افراد توانستند نتیجه و تقدیر بسیاری از جنگها و افراد را رقم بزنند و به همین دلیل، در تاریخ بسیار مهم بودند.

در بسیاری از مواقع، جاسوسان از جمله افراد حاضر در راس قدرت بودند به طوری که هیچ کس باور نمی‌کرد این افراد جاسوس باشند. به طور مثال، مدتی پیش، موساد گونن سگو، وزیر انرژی سابق اسرائیل، را به اتهام جاسوسی برای ایران دستگیر کرد و او در نهایت به ۱۱ سال حبس محکوم شد. 

سگو از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ عضو کنست (پارلمان اسرائیل) و در سال‌های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ وزیر انرژی و زیرساخت‌های اقتصادی اسرائیل بود. به ادعای گولا کوهن، دادستان اسرائیلی، سگو مدعی شده است که به مدت پنج سال اطلاعاتی را در اختیار ایرانی‌ها قرار داده است. 
 

کشمیری؛ جاسوس مشهوری که فاجعه آفرید

کشور خودمان،  ایران هم آسیب فراوانی از جاسوسی دیده است و بسیاری از حوادث مهم و خونین تاریخ ما به علت فعالیت همین جاسوسان که اغلب توانسته بودند در رأس قدرت نفوذ کرده و به مقامی برسند، رخ داده است.

 مسعود کشمیری یکی از همین افراد است. کشمیری از اعضای منافقین و به‌طور هم‌زمان جانشین دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بود. از وی به عنوان عامل نفوذی و عامل اصلی انفجار در دفتر نخست‌وزیری جمهوری اسلامی ایران در ۸ شهریور ۱۳۶۰ نام برده شده‌ است.

او قبل از انقلاب توسط پسر دایی خود، ابوالفضل دلنواز که برادر همسرش نیز بود و در درگیری مسلحانه کشته شد، جذب سازمان مجاهدین شد. ابتدا در بحث‌های خانوادگی از آن‌ها حمایت می‌کرد، لیکن به مرور زمان چهره‌ای حزب‌اللهی و حامی جمهوری اسلامی به خود گرفت و کمی پیچیده‌تر عمل کرد. او به همراه علی اکبر تهرانی تحت مسئولیت محمود طریق‌الاسلام در این سازمان حضور داشت. وی پس از انقلاب نیز همچنان عضو سازمان مجاهدین بوده و اسامی مستعاری همچون حنیف و مجیب داشته‌است. منزل او در مهرشهر کرج و آریاشهر از بزرگترین انبارهای سلاح و مهمات سازمان بوده‌است و افراد سطح بالایی از سازمان در این منازل به تشکیل جلسه می‌پرداخته‌اند. همسر وی مینو دلنواز نیز از اعضای فعال مجاهدین بوده‌است و اکنون نیز به همراه وی متواری است.

به گفته‌ بسیاری در آغاز چنین تصور شد که مسعود کشمیری که آن زمان جانشین دبیر شورای عالی امنیت ملی بود نیز در این انفجار کشته شده و قطعاتی از اجساد دیگران به عنوان بازمانده جسد وی دفن شد ولی پس از مدتی معلوم شد که وی از مرتبطان با سازمان منافقین و عامل اصلی انفجار بوده و به خارج از ایران گریخته‌است.

مسعود کشمیری همچنان زنده‌است. برخی از اعضای سابق سازمان منافقین معتقدند او از این سازمان بریده است.
 

جاسوس بازی آمریکا و شوروی در دوران جنگ سرد و بعد از آن

اما شاید اوج جریان جاسوس بازی در تاریخ در دهه ۵۰ تا ۹۰ میلادی  و در طول جنگ سرد به وقوع پیوسته باشد. در طول این مدت، جاسوسان ایالات متحده و شوروی دائما اطلاعات کشور مقابل را به مامورات اطلاعاتی خود می‌دادند. جاسوسهای زیر شاید مهم‌ترین نمونه‌های این افراد باشند.

هارولد نیکلسون؛ مامور ارشد سیا جاسوس شوروی درآمد

هارولد جیمز نیکلسون یکی از مقامات ارشد سازمان سیا بود که در عین ناباوری جاسوس شوروی از آب درآمد. او در سال ۱۹۵۵ به عنوان جاسوس ایالات متحده به رومانی رفت تا به نوعی از طریق ملاقات با مقامات شوروی، اطلاعاتی را برای آمریکا و سازمان سیا کسب کند اما کم کم ملاقات مخفی‌اش با کمونیستها زیاد شد. گفته می‌شود او در عوض دریافت پول هنگفتی قبول کرد که در گزارش هایش اطلاعات غلطی را به سیا بدهد.

با تحقیق بیشتر سازمان سیا مشخص شد که نیکلسون در دهلی، زوریخ، جاکارتا و برخی شهرهای تایلند هم با مقامات شوروی دیدار داشته است. پس از کشف دیدارهای نیکلسون توسط سیا، او دستگیر نشد، بلکه به آمریکا بازگردانده شد و در دایره مبارزه با تروریسم مشغول به فعالیت گردید. سپس اف بی آی روی ایمیل هایش جاسوس گذاشت و فهمید قرار است یک ملاقات محرمانه با مقامات شوروی در زوریخ داشته باشد، سیا رد نیکلسون را زد و توانست سر قرار او را دستگیر کند.

  آنا کوشچنکو؛ پرستویی که به سراغ اسنودن هم رفت

شاید مورد آنا کوشچنکو به بعد از جنگ سرد باز گردد اما چون او جاسوس روسیه در آمریکا بود می‌توان نامش را در کنار جاسوسان جنگ سرد قرار داد.

آنا چاپمن یا آنیا کوشچنکو در وولگوگراد روسیه در سال ۱۹۸۲ به دنیا آمد. آنیا در دانشگاه موسکو در رشته اقتصاد فارغ التحصیل شد. او سپس در لندن مشغول به فعالیت گردید و با الکس چاپمن ازدواج کرد. آنها در سال ۲۰۰۶ طلاق گرفتند و آنا به نیویورک مهاجرت کرد. او سپس کار تجارت خود را ادامه داد و توانست به ثروت بسیاری برسد.

اما آنا چگونه تبدیل به یک جاسوس مهم شد؟ در حقیقت، پدر شوهر سابق او یعنی پدر الکس یکی از اعضای با نفوذ و رده بالای سازمان جاسوسی شوروی یا KGB بود. او از طریق پدرشوهرش برای روسیه جاسوسی کرده و اطلاعات بسیاری را از غرب به فدراسیون روسیه می‌داد.

بعدها FBI مشخص کرد که آنا با ۹ جاسوس دیگر هم در ارتباط بوده است. بعد از دستگیری مشخص شد او در روسیه به عنوان مدل در مجله‌های تصویری مستهجن فعالیت می‌کرده است و بدین طریق افراد مشهور و ذی نفوذ را در دام می‌انداخته است.

بعدها برخی ادعا کردند که او به عنوان پرستو نیز فعالیت بسیاری کرده است و از جمله در اغوای ادوارد اسنودن(افشاگر اسرار محرمانه آمریکا) نقش به سزایی داشته است.

اولین جاسوسانی  که در آمریکا اعدام شدند؛ مرگ با برق سزای افشای اسرار هسته‌ای

یولیوس و اثل روزنبرگ یک زوج مشهور بودند که مدتها در حال جاسوسی برای شوروی بوده اند. آنها در نیویورک سیتی زندگی می‌کردند و مدتها به عنوان جاسوس اطلاعات نظامی آمریکا را به مقامات بلوک شرق می‌دادند.

یولیوس یک مهندس مشهور ارتش آمریکا بود و اطلاعات بسیاری را از مراکز نظامی ایالات متحده داشت. مشهور است که او با برادر اتل و همکاری خود او دست نوشته‌های محرمانه‌ای را از روند ساخت بمب اتم در آمریکا به دست آورده و برای مقامات شوروی ارسال کرد.

این خانواده سرانجام در سال ۱۹۵۰ توسط مقامات ایالات متحده دستگیر شدند. دادگاه این زوج را با این اتهام که جرمشان از قتل هم بدتر است، به اعدام محکوم کرد. در سال ۱۹۵۳ این زن و شوهر بر روی صندلی الکتریکی نشستند و با اتصال جریان برق از دنیا رفتند.

روزنبرگ‌ها اولین اشخاص در تاریخ آمریکا بودند که به جرم جاسوسی اعدام شدند.

کتابداری که هم جاسوس شوروی بود و هم آمریکا

الیزابت بنتلی در سال ۱۹۰۸ در کانکتیکات متولد شد و در کالج ویسر دانشگاه کلمبیا تحصیل کرد. زمانی که الیزابت در خارج از کشور و در ایتالیا تحصیل می‌کرد، ابتدا به گروههای فاشیستی و سپس  گروههای کمونیستی پیوست. پس از بازگشت به ایالات متحده، او به یک سازمان کمونیست زیرزمینی پیوست و سه سال بعد در سال ۱۹۳۸ شروع به کار برای جیکوب گولوس کرد. گولوس یک عضو ارشد حزب کمونیسم  و رهبر انجمن کمک‌های فنی به شوروی بود. او بنتلی را در مرکز هدایت سازمان مخفی جاسوسی برای شوروی قرار داد.

بنتلی در مدتی که  در حال کار کردن برای یک کتابخانه بود به عنوان جاسوس فعالیت کرد. او حین فعالیت، شروع به  جمع آوری و انتقال اطلاعات مراکز حساس ایالات متحده به کمونیستها شد. با جدی تر شدن رابطه الیزابت و گولوس فعالیت جاسوسی او هم بیشتر شد. بنتلی کپی اسناد دولتی ایالات متحده را به نمایندگان شوروی منتقل می‌کرد. او همچنین به عنوان پرستو مشغول فعالیت شد و با جذب مردان ذی نفوذ آمریکا و ارتباط گرفتن با آنها اطلاعات حساس را بدست می‌آورد.

جالب این است که بنتلی بعد از فوت گولوس، به جای جاسوسی برای KGB برای FBI جاسوسی کرد. او همچنین، اسامی جاسوس‌های مهم شوروی در آمریکا را به سیا و پلیس فدرال داد و با این کار توانست به راحتی در آمریکا زندگی کند.

منبع: خبر فوری

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.