در اکتبر ۲۰۱۹ گروه زیادی از مردم عراق به خیابان ها ریختند تا علیه فساد، ناکارآمدی دولت و روشن نبودن آینده کشورشان اعتراض کنند. دولت نخست وزیر یعنی عادل عبدالمهدی با پاسخی مرگبار جواب این اعتراضات را داد که منجر به کشته شدن حداقل ۶۰۰ نفر شد. در حالی که آتش خشم در این کشور شعله ورتر می شد دولت عبدالمهدی مجبور به استعفا گردید.

ناکارآمدی کنونی سیاسی عراق منجر به انقلاب خواهد شد

قدس آنلاین - بعد از مدتی رهبران سیاسی در عراق بر مصطفی الکاظمی که در زمان اوج گیری قدرت داعش در عراق، رئیس سرویس اطلاعات ملی عراق بود، به توافق رسیدند. برای الیت سیاسی عراق، الکاظمی گزینه امنی بود. او در سیستمی پر از فساد، پاک باقی مانده بود، و از آیت الله سیستانی گرفته تا رهبر کردها یعنی مسعود بارزانی رابطه خوبی داشت و در سرویس اطلاعات عراق نیز خود را به عنوان مدیری کارآمد ثابت کرده بود. از طرفی دیگر الکاظمی هر چه برای سیاسیون گزینه خوبی برای دوران گذار عراق به نظر می رسید، اما رهبری نه چندان جذاب بود. در دریایی از شخصیت های جذاب در عراق او شخصیتی کاریزماتیک نداشت. او همچنین از لحاظ سیاسی نیز ضعیف بود و حمایت بخش گسترده ای از پارلمان را نیز در کنار خود نمی دید.

اما ماموریت الکاظمی مشخص بود و شامل پایان ناکارآمدی عراق، به وجود آوردن اصلاحات بنیادین، و هدایت این کشور به سمت انتخابات جدید می شد.

یک سال و نیم بعد از آغاز رهبری الکاظمی در دوران گذار عراق، او شکست خورده است.

البته نباید فراموش کرد، امکاناتی که سیستم دولتی عراق برای او فراهم آورد نیز در این شکست بی تاثیر نبود. سیستم انتخاباتی الکتورال عراق برای مدت زیادی است که از مشکلات متعدد رنج می برد. حکومت ائتلاف موقت عراق و همینطور نمایندگان سازمان ملل معتقد بودند که نامزدان باید از احزاب و نه از حوزه های انتخاباتی تعیین شوند و این پیشنهاد را فقط برای بالا رفتن سرعت انتخابات دادند. اما عدم ثبات طولانی مدتی که نظام عراق درگیر آن گردیده کاملا مشخص بود و نمی شد راه چاره ای ساده و سریع برای آن پیدا کرد.

بعد از اعتراضات عراق و استعفای عبدالمهدی، رئیس جمهور این کشور یعنی برهم صالح اصلاحاتی کلی را پیشنهاد کرد، که اگر به درستی اجرا می شد، می توانست به ثبات عراق کمک کند. الکاظمی نتوانست از توانایی های خود برای به ثمر نشاندن این اصلاحات استفاده کند و نمایندگان پارلمان که با سیستم قدیمی انتخاب شده بودند، ترجیح دادند از روش های دیگر اصلاحی با فساد مبارزه کنند که به هیچ عنوان جواب نداد. امروز نیز سیاستمداران عراقی به شکلی کار می کنند که تنها برای خود آن ها سودمند باشد و نه برای عراقی که ادعا می کنند نماینده آن هستند.

الکاظمی نباید اینقدر ضعیف عمل می کرد. حتی بدون حمایت پارلمان، او در حالی قدم در دفتر نخست وزیری گذاشت که فرصت و زمان بسیار مناسبی برای موفقیتش بود و بسیاری از مردم عادی عراق نیز به عنوان آخرین امید از او حمایت می کردند. همزمان الیت سیاسی عراق تقریبا هیچ کاری نمی کردند چون تظاهرات مردم آن ها را ترسانده بود. الکاظمی می توانست از این فرصت به عنوان قدرت خود استفاده کند اما این موقعیت را از دست داد. استعفا در چنین شرایطی می توانست مفید باشد اما الکاظمی می خواست در منصب خود باقی بماند. امروز او خیابان ها را هم از دست داده است. پلیس ضد شورش تا دندان مسلح در خیابان های بغداد حضور دارند تا جلوی آغاز کوچکترین تظاهراتی را بگیرند؛ که چنین چیزی برای نخست وزیری که برای اصلاحات قدم به میدان گذاشت بسیار بد است.

کاخ سفید و سرویس های اطلاعاتی امیدوار بودند که الکاظمی حداقل بتواند جلوی گروه های هوادار ایران را در عراق بگیرد، اما او نیز در عمل مانند روسای قبلی عراق نسبت به این گروه ها آسان گیر بود. الکاظمی می داند که اگر در مقابل ایران بایستد، حمایت تحرکات سیاسی که ایران در عراق از آن حمایت می کند را از دست خواهد داد.

الکاظمی به درستی اشاره کرده که در یکی از بدترین شرایط اقتصادی که هیچ نخست وزیری تجربه شروع کار را در آن ندارد، به قدرت رسیده است. حیدر العبادی در دوران قدرت خود، اصلاحاتی محتاطانه را اعمال کرد تا بتواند زیربنای سرمایه گذاری و رشد را بگذارد. در حالی که در سال ۲۰۰۳ جمعیت عراق ۲۵ میلیون نفر بود، در سال ۲۰۱۴ زمانی که او قدرت را از نوری المالکی گرفت به ۳۵ میلیون نفر نزدیک می شد. بسیاری از کارشناسان در همان زمان اخطار می دادند که عراق از لحاظ تامین مالی بخش هایی از اقتصاد خود که به نفت مربوط نیستند دچار مشکل خواهد شد.

برای عادل عبدالمهدی این قضیه اهمیت نداشت. وقتی قیمت نفت بالا رفت او اصلاحات را به سطل زباله انداخت و مثل نقل و نبات شغل های مربوط به خدمات اجتماعی را به وجود آورد. فقط در یکی از سال های حضور او در قدرت، وزیر نیروی دولتش ده ها هزار شغل دائم تاسیس کرد بدون اینکه راه با ثباتی برای ادامه تامین مالی آن در ذهن داشته باشند و حتی کمکی به خدمات بکنند.

الکاظمی کار سختی برای جبران کسری بودجه در این حوزه ها داشت؛ اما این روزها او عادت کرده که بزرگنمایی خاصی در مورد اضافه کردن بخش های اقتصادی غیر نفتی در عراق انجام دهد. او معمولا این کار را برای نشان دادن موفقیت خود در مقابل خارجی ها و رسانه ها انجام می دهد اما هیچگاه آمار دقیقی از این پیشرفت ها ارائه نشده است.

چیزی که اکنون الکاظمی را نجات داده نه اصلاحاتی است که وی ادعای انجام آن را دارد، بلکه بالا رفتن قیمت نفت است. در این میان اما جمعیت عراق شاهد رشد همچنان چشمگیری است. تا سال ۲۰۲۵ جمعیت این کشور به ۴۵ و تا پایان دهه کنونی میلادی به ۵۰ میلیون نفر می رسد. هیچ ثروت قابل اتکا و یا هیچ برنامه ای برای کاهش هزینه ها در حوزه های مختلف اقتصادی در عراق به چشم نمی خورد. اگر قیمت نفت عراق از ۷۰ دلار کنونی به ۳۰ دلار کاهش پیدا کند نظام عراق از هم خواهد پاشید. چنین کاهش قیمتی قطعا اتفاق خواهد افتاد فقط زمان دقیق آن مشخص نیست. هزینه استخراج نفت به خاطر پیشرفت فناوری کاهش پیدا خواهد کرد و بر طبق آن قیمت نفت نیز پایین می آید. همچنین استفاده از انرژی های جایگزین نیز مد نظر بسیاری از کشورها قرار دارد. یکی از اصلی ترین خریداران نفت عراق یعنی چین نیز با سیاست های تک فرزندی خود دچار کاهش رشد جمعیت و به تبع آن کاهش نیاز به نفت خواهد شد و این نیز در کاهش حتمی قیمت نفت تاثیرگذار است. برخی دیگر از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، امارات و قطر مدت هاست که اقتصاد خود را چند وجهی کرده و یا در آستانه کاهش شدید اتکای خود به نفت هستند، اما سیاستمداران عراقی در این میان فقط دوست دارند به بازی سیاسی خود برای منافع شخصی ادامه دهند.

اتفاقات اکتبر ۲۰۱۹ در عراق فقط یک اخطار بود. عصبانیت مردم این کشور را فرا گرفته بود و با اینکه مشکل اصلی آن ها در آن زمان عادل عبدالمهدی بود، اما در عین حال یک فرصت دیگر به رهبران عراقی برای اصلاحات دادند. الکاظمی اکنون این موقعیت را از دست داده است. در حالی که جمعیت این کشور به ۵۰ میلیون نفر نزدیک می شود، جوانان عراقی به خیابان ها خواهند آمد و این بار نه فقط یک فرد بلکه کل نظام عراق را مسئول خواهند دانست. انقلاب بعدی خشونت بار خواهد بود و برای مردم فرقی میان احزاب نخواهد داشت. پس از آن شاهد بحران پناهجویی مردمعراق خواهیم بود و بسیاری از رهبران سیاسی کشته شده و یا به تبعید فرستاده می شوند. دولت جو بایدن، عراق را مثل بازی پخش موزیک و نشستن کودکان (سیاستمداران) روی صندلی می بیند، و توجی به تصویر کلی این کشور نمی کند.

مترجم: امیرمحمد سلطانپور

منبع: امریکن اِنترپرایز

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.