۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۵
کد خبر: 785391

 ادعای مقامات آمریکا برای مذاکره رودررو با ایران در چند روز اخیر به یک موضوع داغ در فضای رسانه ای و تحلیلی تبدیل شده است. این در حالی مطرح می‌شود که مقاومت تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی موجب شکست راهبردی فشار حداکثری کاخ سفید در روند گفت‌وگوها شده است. فروریختن ساختار اعمال فشار به دلیل اقدامات راهبردی ایران در بدو و حین ورود به دور هشتم مذاکرات است. از جمله این اقدامات می‌توان به رزمایش‌های موشکی نیروهای مسلح ایرانی و هشدار جدی تهران به رژیم صهیونیستی و اعراب منطقه به عنوان گام نخست در شکستن چتر تهدید نظامی اشاره کرد که موجب عقلانی تر شدن فضای مواجهه شد. جدی شدن برنامه‌های منطقه‌ای ایران و رشد مراودات در غرب آسیا از یک سو و آغاز گفت‌وگوهای حساس تهران با پکن و مسکو برای تعاملات همه‌جانبه پس از پیوستن جمهوری اسلامی به پیمان شانگهای، دومین گامی بود که کاخ سفید را مجبور به تغییر لحن و روش کرد.

اما در این شرایط به نظر می‌رسد ادعای آمادگی ایالات متحده برای گفت‌وگوی رودررو با جمهوری اسلامی برای آن‌ها در راستای چند نیاز اساسی هدف گذاری شده است. نخست اینکه پس از نزدیک ۱۰ سال بازی با مهره‌های غرب این بار می‌خواهند به بهانه گفت‌وگوی مستقیم با ایران چهره خود را نزد افکار عموم دولت‌ها تطهیر کنند و مانع از شکست هیمنه خود در عوض بی اثر شدن تحریم هایشان بر ضد ایران شوند. دومین هدف، وقت خریدن در مذاکرات برای رسیدن به توافق موقتی است که از یک سو مانع تسریع گرایش ایران به هم‌گرایی بیشتر با چین و روسیه شود و از سوی دیگر به آن‌ها امکان بازطراحی ساختار تحریم‌های تقابلی با ایران ذیل یک اجماع جدید با سوپاپ‌های فشار و اطمینان به روز شده را بدهد.

آمریکایی‌ها با توجه به قدرت رسانه‌ای و ارتباط گسترده با کشورهای معارض جمهوری اسلامی از نمایش گفت‌وگوی مستقیم با تهران به دنبال آن هستند باردیگر بازی هویج و چماق به راه بیندازند و با شعار تعامل فارغ از نتیجه مذاکره دوجانبه، خودشان را قهرمان دیپلماسی معرفی کنند و در آخر اگر تهران حقوق خود را به همراه تضمین‌های لازم مطالبه کرد، با طرح قضیه‌ای مانند محور شرارت که در سال ۲۰۰۳ به آن چنگ زدند، به تخطئه و تضییع حقوق ملت ایران بپردازند.

آمریکایی‌ها در طول ۱۰ سال مذاکرات برجامی اثبات کردند برای اتلاف وقت گاهی با مهره اروپا بازی می‌کنند و گاهی با مهره خودشان و آن‌گاه که به در بسته در دیپلماسی می رسند، با حمایت جریان‌های تروریستی اقدام به خرابکاری یا ترور شخصیت‌هایی مثل محسن فخری زاده و سردار سلیمانی می‌کنند. پس آن‌ها برای آنکه صلاحیتشان برای کوچک‌ترین گفت و گویی با ایران اثبات بشود، ابتدا باید در دادگاه‌های بین المللی به اتهاماتشان مبنی بر ترور و حمله به ملت ایران پاسخگو باشند. دومین موضوعی که آمریکایی‌ها باید بپذیرند، بحث اقدامات صلح آمیز ایران اسلامی در حمایت از ملت‌های منطقه و مبارزه با تروریسم وداعش است. به گفته هیلاری کلینتون داعش ساخته سیاست‌های آمریکاست و کاخ سفید با توجه به اقرار چند باره‌اش به این مهم باید تکلیف خروج هرچه سریع‌ترشان را از مناطق منتهی به مرزهای ایران مشخص کنند.

تضمین پرداخت اموال بلوکه شده جمهوری اسلامی به عنوان سومین اقدامی است که برای راستی آزمایی باید به ملت ایران برگردانده شود. از سویی آمریکایی‌ها باید بپذیرند برای نزدیک شدن به ملت ایران باید متحمل هزینه‌های انتقام سخت بشوند. انتقام سخت به این معنا که آن‌ها بعد از برداشته شدن یک باره تحریم‌های ظالمانه و روشن شدن تکلیف پرونده اقدامات تروریستی آن‌ها و همپیمانانشان علیه ایران، می‌توانند به فکر آغاز مذاکراتی باشند که طی آن دستاوردهای ملت ایران به توازن قابل قبولی رسیده باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.