این تصویر بهدقت انتخاب و منتشر شده بود تا بار دیگر اسرائیل را در قامت «قربانی» این جنگ معرفی کند؛ کشوری که زیر ضرب موشکهاست، نه مهاجمی که سالهاست آسمان و خاک دیگران را زیر آتش دارد.
اما درست همزمان با این روایتسازی تصویری از مظلومیت، دستگاه سانسور نظامی اسرائیل، ابلاغیهای رسمی و بیسابقه منتشر کرد؛ «شیر خیزان» دستورالعملهای سانسور ارتش اسرائیل برای پوشش رسانهای حمله به جبهه داخلی اسرائیل که درواقع دستورهایی مبنی بر این است که «چه چیزی نباید دیده شود». این دستورالعمل که توسط اداره سانسور وابسته به اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل صادر شده، نهتنها هرگونه تصویربرداری از تأسیسات نظامی آسیبدیده را ممنوع کرده، بلکه حتی انتشار ویدئوهای کاربران از محل اصابت موشکها را نیز منوط به تأیید رسمی کرده است. پهپادها، لنزهای زاویهباز، تصاویر رهگیری، آدرس دقیق محلها، همه در لیست ممنوعهاند.
هدف از این سانسور، چنانکه در متن دستور آمده «جلوگیری از کمک به دشمن» است. اما همزمان، همان دستگاههای سانسور به رسانهها اجازه دادهاند تصاویر دقیق و احساسی از مناطق غیرنظامی آسیبدیده را منتشر کنند؛ از بیمارستان سوروکا گرفته تا آپارتمانهای سوخته در اشکلون و آویویم. به زبان سادهتر، اسرائیل روایت تصویری جنگ را به دو بخش تقسیم کرده است: آنچه نباید دیده شود یعنی اهداف نظامیای که آسیب دیدهاند و آنچه باید برجسته شود، یعنی مردم غیرنظامیای که زیر موشک هستند.
گزارش تحلیلی منتشرشده در وبسایت «میدلایستآی» با عنوان «هرچه اسرائیل بیشتر میکشد، غرب بیشتر آن را قربانی میبیند» نیز بهخوبی نشان میدهد چگونه اسرائیل از سرمایهگذاری رسانهای برای ساختن تصویر «اسرائیل قربانی» بهره میگیرد. به باور جوزف مسعد، نویسنده این گزارش، رژیم صهیونیستی در هر موج حمله خود – از غزه تا لبنان و حالا ایران – تلاش میکند از طریق نمایش یک تهدید خارجی، نقش مهاجم را با «مدافع مظلوم» عوض کند. در چنین الگویی، حتی حمله به تأسیسات نظامی ایران نیز بهعنوان «پیشدستی دفاعی» معرفی میشود و موشکهایی که پاسخ آن حملهاند، بهانهای برای نمایش یک کودک وحشتزده در بئرشبع خواهند بود.
جوزف مسعد، استاد دانشگاه کلمبیا در گزارشی در «میدل ایست آی» بهتفصیل توضیح میدهد در چنین فضایی، حقیقت میدان جنگ اهمیت ثانویه دارد. آنچه تعیینکننده است، تصویری است که به مخاطب جهانی منتقل میشود. اسرائیل با استفاده از دستورالعملهای سانسور، روایتسازی را بهگونهای هدایت میکند که جای مهاجم و مدافع عوض شود. در نتیجه، حملات اسرائیل «ضروری» و «بازدارنده» معرفی شده، اما پاسخهای طرف مقابل «افراطی» و «وحشیانه» توصیف میشود.
مسعد تأکید میکند این روند، صرفاً یک تاکتیک موقت نیست، بلکه بخشی از استراتژی بنیادین صهیونیسم از زمان تأسیس اسرائیل بوده است. روایتی که اسرائیل از خود به نمایش میگذارد – از «بازماندگان نسلکشی» گرفته تا «کشوری کوچک در محاصره اعراب خشمگین» – ابزاری برای مشروعیتبخشی به اقدامات تجاوزکارانهاش بوده است. حتی زمانی که شواهد روشنی از خشونت اسرائیل علیه غیرنظامیان فلسطینی یا کشورهای همسایه در دست است، این تصویر از قربانی بودن، برای انحراف افکار عمومی بهکار گرفته میشود.
رسانههای غربی در این روند نقش کلیدی دارند. آنها معمولاً روایت اسرائیلی از جنگ را بدون نقد بازنشر میکنند. اصطلاحاتی مانند «دفاع مشروع»، «ضربه پیشگیرانه» و «تهدید حیاتی» بارها در پوشش اخبار مربوط به اسرائیل استفاده میشود. در مقابل، پاسخها از سوی طرف مقابل با عباراتی نظیر «تهاجم موشکی» و «ترور کور» توصیف میشوند. این دوگانگی زبانی، نهتنها برداشت عمومی از درگیری را تغییر میدهد، بلکه برای اسرائیل امکان ادامهدادن سیاستهای تهاجمیاش را نیز فراهم میکند.
در نهایت آنچه مشخص است، این است صهیونیستها تلاش دارند نهفقط در میدان نبرد، بلکه در حافظه جهانی نیز روزنهای برای پیروزی برای خود بیابند و در این مسیر همچون گذشته از تمام توان رسانهای بهره خواهند برد.
۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۸
کد خبر: ۷۸۶۶۶۴
تصویری که رسانههای صهیونیستی از حمله موشکی ایران به بیمارستان «سوروکا» در شهر بئرشبع منتشر کردند، بهسرعت در صدر خبرهای جهان نشست: بیمارستانی در جنوب اسرائیل، آتش، شیشههای شکسته و پرستارانی مضطرب.

زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما