عبدالجبار کاکایی معتقد است شعر آیینی پس از انقلاب رشد کمی خوبی داشته اما از نظر کیفی، کارنامه قابل دفاعی ندارد.

افتادن ادبیات بر دور تسلسل

به گزارش قدس آنلاین، عبدالجبار کاکایی معتقد است شعر آیینی پس از انقلاب رشد کمی خوبی داشته اما از نظر کیفی، کارنامه قابل دفاعی ندارد.

شعر امروز ما چقدر به فلسفه، حکمت و مسائل مرتبط با انسان‌شناسی و هستی‌شناسی می‌پردازد؟ شعر آیینی آیا فراتر از توصیفات تکراری و بیان کلمات عاشقانه، به عمق و اندیشه هم نظری داشته است؟ جهان بصری و بصیرتی شاعران امروز ما تا چه اندازه وسیع است که به خلق موقعیت‌های جدید و محتوای عمیق در اشعار به ویژه با مضامین دینی و آیینی بینجامد؟

عبدالجبار کاکایی معتقد است شعر آیینی پس از انقلاب رشد کمی خوبی داشته اما از نظر کیفی، کارنامه قابل دفاعی ندارد. او که از شاعران شناخته شده روزگار کنونی ماست در غزل‌سرایی تسلط بالایی دارد و البته ترانه‌هایش هم که در تیتراژ بسیاری از سریال‌های تلویزیونی خوانده شده برای مردم آشناست. به گفته این پژوهشگر ادبی و زبان‌شناس، شعر بایستی از چشمه اندیشه بجوشد اما اشعار امروز چنین نیستند و در سطح مانده‌اند. گفت‌وگوی ما را با شاعر «تاوان کلمات»، «حبس سکوت» و «حال من دست خودم نیست» می‌خوانید.

آسیب‌های شعر آیینی

شاعر «کشته‌های بی‌طرف» که مضمون جدیدترین کتاب شعرش بیشتر درباره دو موضوع ساحت مقدس امام هشتم(ع) و ایران است و در کنار آن به موضوعاتی از قبیل جنگ و شعرهای عاشقانه نیز پرداخته است درباره وضعیت اشعار آیینی به ویژه اشعاری با مضمون رضوی می‌گوید: آسیب‌شناسی که نسبت به شعر آیینی امروز ما وجود دارد این است که متأسفانه بیشتر این آثار متأثر از باورهای عامیانه است تا آثار قدما و حکمای شعر فارسی که بیشتر متأثر از روایت‌ها و نکات ارزشمند زندگی این بزرگواران بود. 

وی توضیح می‌دهد: مثلاً در خصوص حضرت رضا(ع) موضوع رأفت و مهربانی ایشان بیشتر در شعر امروز مطرح است در حالی که به دیگر مصادیق زندگی ایشان کمتر پرداخته می‌شود به ویژه در آثاری که به طور مستقیم درباره ایشان در سال‌های اخیر سروده شده، شاعران غالباً به توصیف حرم، بارگاه، پنجره فولاد، ضریح، کبوتر و توصیفاتی از این دست پرداخته‌اند که البته جزو نیازهای جامعه ماست ولی بایستی آثار آیینی عمیق‌تر باشند و طبیعتاً سرودن آن دشوارتر از سرودن کارهای معمول دیگر است.

به گفته کاکایی، رویکردی که پس از پیروزی انقلاب و در این ۴۰سال نسبت به شعر آیینی و مذهبی وجود داشته، از جهت کمی بسیار بالا بوده؛ اما از نظر کیفی نمی‌توان مدعی شد که کاری در حد آثار شاعران گذشته خلق شده اما از نظر کمی، آثار فراوان و رو به رشد بوده به ویژه نسل جوان به این حوزه توجه زیادی داشته‌اند که شایسته قدردانی است.

این شاعر در پاسخ به اینکه برای کیفی‌تر شدن آثار آیینی چه باید کرد؟ عنوان می‌کند: برگزاری جلسات پژوهشی و هم‌اندیشی به ویژه در دانشگاه‌ها ضروری است چون دانشگاه‌ها در کشف فضاهای تازه در شعر و ادبیات، پیشقراول هستند و نه تنها در خصوص شعر رضوی که درباره شعر آیینی ما، بایستی منزلت این شعر را ارتقا بدهند و وظیفه دشواری بر دوش دارند. 

درگیر موضوعات اجتماعی روز

با وجود استفاده از نمادها و توصیفات تکراری در شعر آیینی امروز، سینما چقدر می‌تواند به خلق موقعیت‌های جدید در این شاخه شعری کمک کند؟ کاکایی پاسخ می‌دهد: در روزگار ما، یکی از بزرگ‌ترین منابع تأثیرگذاری در شعر و ادبیات، سینماست؛ اما آثار سینمایی که در کشور ما خلق می‌شوند متأثر از ادبیات و شعر امروز ما، غالباً اجتماعی هستند و آثاری که مبتنی بر نگاه جامعه‌شناسانه، نگاه فلسفی و نگاه الهیاتی ساخته شود کمتر در تولیدات سینمایی وجود دارد.

به باور او، اگر سینمای ما ارتقا پیدا کند به تبعیت از آن شعر هم ارتقا پیدا می‌کند و می‌گوید: من به عنوان پژوهشگر عرصه سینما وقتی آثار سینمای غرب در حوزه فلسفه و روان‌شناسی را می‌بینم تأثیر می‌پذیرم، ولی سینمای ما چنین نیست و مانند حوزه ادبیات و شعر درگیر موضوعات اجتماعی روز است.

وی با بیان اینکه فیلم‌هایی که غالباً به جشنواره‌ها می‌روند درباره فقر اقتصادی و مشکلات معیشتی قشر فرودست جامعه هستند، خاطرنشان می‌کند: سینمای ما نسبت به مسائل فلسفی و جامعه‌شناسانه عقب مانده است. نیاز جامعه امروز، مسائل اجتماعی است و سینما هم به این موضوعات می‌پردازد چون جامعه ما جامعه‌ای در حال مبارزه برای احقاق حقوق اجتماعی‌اش است.

به گفته نویسنده کتاب «لگدکوب خیال» در ۱۰۰سال اخیر غالباً ادبیات ما دو جلوه داشته یا سمت موضوعات اجتماعی رفته است یا عاشقانه.

کاکایی توضیح می‌دهد: اگر اشعار ۱۰۰سال اخیر ایران پس از مشروطه را بررسی کنید می‌بینید که معمولاً در همین دو حوزه اجتماعی و عاشقانه هستند؛ یا سیاوش کسرایی‌ها داشتیم یا احمد شاملوها و فریدون مشیری‌ها.

به باور این شاعر، ما به فلسفه، به نگاه روانشناسانه و عالمانه و به حکمت و اندیشه کم پرداختیم در حالی که شاعران گذشته ما سرچشمه معرفت و حکمت بودند همچون نظامی، سعدی، مولانا و غیره.

کاکایی می‌گوید: امروز چند شاعر وحدت وجودی داریم که درباره مباحث اصلی عالم تفکر بحث کنند و شعر بگویند؟! اصلاً نیاز و ضرورت آن را در جامعه احساس کنند؟! اگر امروز ادبیات و سینما فقط به مسائل اجتماعی می‌پردازند چون این فرایند وضعیت یک جامعه در حال توسعه است.

ایستاده در سطح

شاعر «حوض نقاشی» با بیان اینکه ما در یک دوره طولانی در حال توسعه مانده‌ایم و دائماً در حال عقب و جلو رفتن هستیم و از این دوره عبور نمی‌کنیم، اظهار می‌کند: پس از انقلاب، بازگشت به سنت‌ها را داشتیم و دوباره احیای قالب‌های سنتی شعر و دوباره بازگشت به سنت‌ها. اصلاً نظریه‌پرداز داشتیم که باید به سنت‌ها برگردیم و همراهی با جهان توسعه بس است، قطع کنید و به گذشته برگردید، مفهوم این رویکرد یعنی چه؟ یعنی دوره تسلسل. 

وی ادامه می‌دهد: سینما و ادبیات ما هم متأثر از مسائل و فضای غالب اجتماعی روز است یعنی به جای اینکه خودش تأثیرگذار باشد و به جای اینکه به مسائل عمق ببخشد، متأسفانه خودش در سطح مانده است.

وی با اشاره به جای خالی اندیشه در شعر امروز توضیح می‌دهد: در جامعه‌ای که بین مدرنیته و سنت بلاتکلیف است، اندیشه وجود ندارد. یک زمانی بلاتکلیف بودن بین سنت و مدرنیته در جامعه ما سوژه تولید آثار هنری بود. موضوع فیلم «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی، بلاتکلیفی بین سنت و مدرنیته بود، همه این‌ها موضوع بود ولی الان ظاهراً دل و دماغ گفتن همین حرف‌ها هم وجود ندارد. جای خالی اندیشه در شرایط امروز جامعه احساس می‌شود یا اینکه هر اندیشه‌ای باید در خدمت سیاست و موضع خاصی قرار بگیرد.

کاکایی در پایان یادآور می‌شود: البته من به آینده ادبیات و سینما امید دارم چون نسل جدید پرسشگر هستند و جامعه دارد به سمت عقلانیت سیر می‌کند که اتفاق خوبی است.

خبرنگار: زهره کهندل

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.