۸ تیر ۱۴۰۱ - ۰۲:۳۸
کد خبر: 806446

یکی از محورهای سفر یک‌روزه وزیر امور خارجه به ترکیه، پیگیری امضای قرارداد همکاری‌های بلندمدت بین آنکارا و تهران اعلام شده است.

قراردادی که کشورمان تاکنون با چندین کشور امضا کرده و کشورهای دیگری هم در فهرست اعلامی برای امضای آن قرار گرفته‌اند. اما سؤال اساسی درباره ترکیه این است که آیا اساساً اردوغان و حزب عدالت و توسعه حاکم در آنکارا به‌اندازه کافی قابل اعتماد هستند؟
۱- سیاست خارجی ترکیه: مرور رفتار ترکیه در ۱۰سال اخیر نشان می‌دهد حداقل در حال حاضر نمی‌شود چندان سیاست خارجی این کشور را پیش‌بینی کرد. تصمیم‌گیری‌های عجیب و گاهی متناقض را باید پرتکرارترین عامل در سیاست خارجی ترکیه دانست. این کشور به‌واسطه نزدیکی به اخوان المسلمین تا همین چندسال پیش حمایت همه‌جانبه از گروه‌های فلسطینی داشت و حتی کشتی «ماوی مرمره» را برای کمک به اهالی غزه به سمت اراضی اشغالی روانه کرد اما این روزها می‌بینیم اردوغان با مقامات رژیم صهیونیستی سر یک سفره می‌نشیند و از آن‌ها در آنکارا پذیرایی می‌کند. یکی دیگر از تناقضات در سیاست خارجی ترکیه رابطه این کشور با عربستان است. ترکیه به‌شکل مبنایی جزو محورهای ناهمسو با عربستان است. در حقیقت ترکیه به اخوان المسلمین نزدیک است، اما عربستان اینچنین نیست و حتی می‌شود گفت دشمن اخوان‌المسلمین است. حتی در ماجرای خاشقچی دیدیم ترک‌ها چگونه بن‌سلمان را در عرصه جهانی بی‌اعتبار کردند، اما همین ترکیه هفته گذشته میزبان بن‌سلمان بود و آنکارا قرار است در اجلاس ریاض نماینده هم داشته باشد. تناقض دیگر در سیاست خارجه ترکیه، تعامل این کشور با روسیه است. سفیر روسیه در ترکیه ترور شد و همچنین ترک‌ها یک جنگنده روسی را در سوریه ساقط کردند، ولی خیلی زود دیدیم اردوغان در سفری به مسکو قرارداد خرید اس۴۰۰ را امضا کرد و قال قضیه را کند. حال آنکه این خرید سبب اخراج آنکارا از خط تولید جنگنده اف۳۵ شد. مجموع این تناقضات در خوش‌بینانه‌ترین حالت نشان می‌دهد سیاست خارجی آنکارا کاملاً پراگماتیک با تکیه بر منافع کوتاه مدت اداره می‌شود که از مقامات آن شخصیت‌هایی نامطمئن می‌سازد.
۲- سیاست داخلی ترکیه: از نظر سیاست داخلی حزب عدالت و توسعه در وضعیت مناسبی به‌سر نمی‌برد. طبق نظرسنجی‌ها رأی این حزب در شهرهای اصلی کمتر از پیش است و همین ماجرا حتی اردوغان را هم نسبت به اوضاع آینده نگران کرده است. در چنین وضعی امضای تفاهم بلندمدت با دولتی در حال افول چندان معقول به‌نظر نمی‌رسد.
۳-رقابت اقتصادی: سومین مانع برسر راه قرارداد بلندمدت با آنکارا نسبت اقتصادی ترکیه با ایران است. از یک طرف بازار ترکیه در اختیار ایران نیست و از طرفی این کشور رقیب اصلی ما در بازارهای منطقه هم محسوب می‌شود. نظرسنجی‌های جدید نشان می‌دهد، بازار مصرفی عراق که زمانی در اختیار تجار ایرانی بود در بسیاری موارد حالا در اختیار ترکیه است. ترکیه حتی به زیرساخت‌های صنعتی و عمرانی عراق هم دسترسی پیدا کرده است. همچنین این کشور در حال برنامه‌ریزی برای دستیابی به بازار کشورهایی مثل افغانستان است. ترکیه حتی از قاچاق انواع محصولات به ایران هم چشم‌پوشی نکرده و می‌بینیم در برخی موارد مانند پوشاک این اجناس ترک هستند که گوی سبقت را از بازار داخلی ربوده‌اند.
۴- امنیت منطقه‌ای: ایران و ترکیه در فضای منطقه‌ای هم خیلی با یکدیگر همسو نیستند. در سوریه ما از نظام قانونی حمایت می‌کنیم و ترکیه از اپوزیسیون مسلح و گاهی تکفیری. در یمن ما از نظام مردمی و قانونی حاکم در پایتخت حمایت می‌کنیم و ترکیه از شورشی‌های اخوانی الاصلاح. در عراق ما قائل به استقلال عراق هستیم و ترک‌ها در شمال این کشور پایگاه دایر و نیرو پیاده کرده‌اند. ترکیه عضو پیمان ناتو است که عضو اصلی آن آمریکاست، اما ما جزو دشمنان قسم‌خورده آمریکا محسوب می‌شویم. در آذربایجان و حوزه قفقاز ترکیه سمت نظام دیکتاتور باکو را گرفته، اما ما دلمان با شیعیان آذربایجان است که اکثریت مطلق را در اختیار دارند و از همه مهم‌تر ترکیه در حال نزدیک شدن به تل‌آویو و اشغالگران قدس است، اما ما به‌وضوح از قدرت گرفتن گروه‌های مقاومت حمایت می‌کنیم.
با این تفاسیر آیا هنوز هم می‌توانیم بگوییم آنکارا گزینه مناسبی برای بستن قرارداد بلندمدت هست؟ به نظر نگارنده اینچنین نیست!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.