۱۱ تیر ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۵
کد خبر: 806916

هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات آمریکا در زمینه به چالش کشیدن قدرت چین با هم اتفاق نظر داشته و تلاش دارند از کارت تایوان نیز برای رسیدن به این هدف مهم بهره‌برداری کنند.

تصمیم‌سازان واشنگتن اگر چه می‌دانند به این راحتی نمی‌توانند پیشرفت چین را متوقف کنند، ولی خواسته آن‌ها این است دست‌کم توان رقابت‌پذیری پکن را به عنوان قطب جدید در ساختار نظام بین‌الملل به تأخیر بیندازند. آنچه واشنگتن به دنبال آن است، رسمیت دادن به آب‌های فلات قاره و بین‌المللی پیرامون تایوان است و این سیاست در مقابل سیاست «چین واحد»ی قرار می‌گیرد که تایوان را جزئی از خاک چین می‌داند. 
اما وقتی به لحاظ تئوریک وارد بحث رقابت قدرت‌های بزرگ می‌شویم، در موضوع انتقال قدرت در ساختار نظام بین‌المللی، همواره تنش وجود دارد. کشور جدیدی می‌خواهد قدرت را در دست بگیرد، اعمال نفوذ کند و عرصه نقش‌آفرینی و حضور بیشتری طلب ‌کند. در این شرایط، قدرت گذشته برای مقابله با آن تلاش می‌کند. این شرایط، سبب تنش، شکاف و رویارویی می‌شود و این خلاصه ای از قضیه درگیری این روزهای واشنگتن با پکن است.
درباره تایوان طرف چینی‌ در شرایط کنونی قائل به درگیری نظامی نیست و در کنار نشان دادن مواضع انتقادی خود و بعضاً تهدیدات کلامی، تحرکاتش را به گونه‌ای پیش می‌برد که ضمن رسیدن به اهداف، از رویارویی نظامی پرهیز شود. اگر سیاست «چین واحد» عملی شود، به طور خاص، قدرت مانور دریایی برای آمریکا و متحدانش در شرق آسیا بسیار تضعیف می‌شود. این بخش از دنیا، براساس معادلات قدرت، در حیطه قدرت نظامی، اقتصادی و حتی جمعیتی، به قرن پیش رو شکل می‌دهد و ساختار آن را تعیین می‌کند. کاخ سفید نگران است متحدان تاریخی‌اش به مرور به سمت چین گرایش پیدا کنند، به همین دلیل تلاش می‌کند از راه‌های مختلف بر چین اعمال فشار کند. این در حالی است که به نظر نمی‌رسد چین از خطوط قرمز خود کوتاه بیاید. چین کشوری است که ۱۷ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی دارد. قدرت اقتصادی، جمعیت و دیپلماتیک بیشتری در مقایسه با روسیه دارد و نمی‌توان به سادگی با آن برخورد کرد. تحریم‌هایی که علیه روسیه اعمال شده، نمی‌تواند به سادگی در برابر چین اجرا شود، پس در صحنه تقابل غرب با چین صرفاً شاهد بازی کارت‌ها هستیم.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.