مهران مهام، معتقد است زنان در جمهوری اسلامی بر خلاف آن چیزی که در آثار به نمایش درمی‌آید خوشبخت‌ترین زنان روی زمین‌اند چون دست‌کم فشارهای مالی را متحمل نمی‌شوند.

چرا «یانگوم» و «ستایش» تاثیر گذار نبودند؛ اما شبکه جم در خانواده‌ها نفوذ کرد؟

به گزارش قدس آنلاین، زن‌سالاری، مردسالاری، زن‌ستیزی، مردستیزی، حقوق زنان، حقوق مردان موضوعاتی هستند که همواره سر آن‌ها بحث می‌شود. عده‌ای بر این باورند که تمام جوامع دنیا مردسالارند و عده‌ای دیگر معتقدند که تمام جوامع مرد ستیزند. تعدادی باور دارند ایران یک جامعه زن‌ستیز است و تعدادی هم با گفتن کلمه زن‌سالار به جامعه ما، خط بطلانی روی زن‌ستیزی آن می‌کشند و این ماجرا به‌قدری گسترده و پیچیده است که به این راحتی نمی‌توان به آن پرداخت.

البته شاید نتوانیم درباره این موضوع، در یک جامعه صحبت کنیم؛ اما قطعاً می‌توانیم درباره آن چیزی که در یک اثر هنری به نمایش درآمده، اظهارنظر کنیم.

شاید بتوان برخی از آثاری که در صداوسیما به نمایش درمی‌آید را کاملاً زن ستیزانه دانست؛ فیلم و سریال‌هایی که در آن زنان، مادر خانواده هستند و فرزندانی مقتدر و تحصیل‌کرده تربیت کرده‌اند؛ اما در مقابل همسرشان هیچ قدرت اختیار و تصمیم‌گیری‌ای ندارند، مطیع مرد خانواده‌اند حق اظهارنظر در هیچ امری، حتی امور شخصی را ندارند و گاهی اوقات فقط حکم یک خدمت‌رسان به خانواده را ایفا می‌کنند.

به‌طور مثال به‌تازگی بازپخش مجموعه «ستایش» آغاز شده؛ فصل اول این سریال را می‌توان مصداق کامل زن‌ستیزی و فصل سوم آن را نمونه زن‌سالاری دانست.

هرچند نمونه‌های زن ستیزانه در سریال‌های تلویزیونی به مراتب بیش‌تر از نمونه‌های زن‌سالارانه آن است؛ اما ماجرا این است که زن و مرد باید همگام باهم زندگی خود را پیش ببرند و مهران مهام، تهیه‌کننده تلویزیون یکی از هنرمندانی است که همواره در آثاری مانند «نرگس» که ساخته به این موضوع توجه داشته است؛ به همین بهانه به گفت‌وگو با این هنرمند پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

از نظر شما در حال حاضر جامعه ما توانسته توازن برای رعایت حقوق زن و مرد را رعایت کند؟

در زمان پدران و پدربزرگ‌های ما، مردسالاری در جامعه حاکم بود اما در حال حاضر جامعه ما کاملاً زن‌سالار است. من نمی‌خواهم که بحث مرد و زن را پیش بکشم چون همه ما انسانیم و عضو یک جامعه هستیم و باور دارم که باید در کنار هم به زندگی ادامه دهیم، اما نکته ماجرا این است که نه زن‌سالاری خوب است و نه مردسالاری، به این خاطر که زن و مرد مکمل یکدیگرند. اگر به اثری مانند «پدر سالار» به کارگردانی اکبر خواجوی نگاه کنیم، یک جامعه مردسالار را می‌بینیم؛ اما آثاری که اکنون پخش می‌شود، کمتر چنین محتوایی را به نمایش می‌گذارند.

تلویزیون در آثارش زن‌سالاری یا مردسالاری را ترویج می‌دهد؟

نه، اصلاً این‌گونه نیست. در اصل زن و مرد مکمل یکدیگرند و در زندگی مشترک نیز هر یک وظیفه خودشان را دارند. البته در حال حاضر جامعه به سمت زن‌سالاری رفته است و از آن قالبی که همه فکر می‌کردند خارج شده.

ولی قبول دارید که چنین آثاری را نشان می‌دهد؟

بله قطعاً.

فکر می‌کنید نمایش دادن این افراط باعث کاهش مخاطبان تلویزیون شده است؟

خیر، به تصویر کشیدن زن‌سالاری یا مردسالاری، اساسا تأثیری روی کاهش مخاطبان تلویزیون ندارد، چراکه همان زمان که فصل اول «ستایش» پخش می‌شد، آمار بینندگان آن بالا بود، پس نمی‌توانیم بگوییم پرداختن به این موقعیت‌ها، روی کاهش یا افزایش مخاطبان تاثیرگذار است یا خیر، ولی افراط در نشان دادن و پرداختن به هر مسئله‌ای از جمله سینما و تلویزیون و تئاتر اصلاً خوب نیست.

هرچند که من معتقدم هیچ سریالی تاثیر چندانی ندارد، چون زنان کار خودشان را انجام می‌دهند و فکر می‌کنم که زنانی جمهوری اسلامی، خوشبخت‌ترین زنان روی زمین‌اند چون در دیگر کشورها، زنان پا به پای مردان کار می‌کنند. در ایران هم در برخی موارد زنان همپای مردان کار می‌کنند؛ اما به هر حال بار مسئولیت مگر در مواردی خاص، روی دوش آن‌ها نیست.

ما به اثری نیاز داریم که تاثیر بود و نبود یک مرد در خانواده را نشان دهد، ما تاکنون به صورت جدی به مسئله طلاق والدین و اعتیاد آن‌ها پرداختیم اما به ماجرای از هم گسستگی خانواده بعد از فوت پدر توجهی نکردیم.

ولی ما معمولاً این نگاه افراطی را در آثارمان داریم، این دیدگاه‌های افراطی در آثار نمایشی مخصوصاً در سریال‌های تلویزیونی از کجا شکل گرفته است؟

آثار نمایشی برای دراماتیک شدن، گاهی اغراق هم به محتوای خود اضافه می‌کنند به همین دلیل برخی محتواها در چشم مخاطب اگزجره جلوه می‌کند.

فکر می‌کنید آثار نمایش که ساخته می‌شود، روی مخاطب تاثیر هم می‌گذارد؟ چون این‌گونه که شما گفتید انگار تاثیر چندانی ندارند.

ماجرا این است آثاری که ساخته می‌شود، اگر هدفمند باشد، تأثیرگذار است، اما ما آثار نمایشی را برای آموزش نمی‌سازیم، بلکه هدف اصلی ما سرگرمی است در سینما و تئاتر هم همین است هدف ایجاد خنده و سرگرمی است. شما بررسی کنید، «جواهری در قصر» اصلاً تأثیری روی جامعه ما داشت؟ جز ایجاد سرگرمی؟ یا همان سریال جومونگ که بارها پخش شده است، هیچ‌کدام تأثیری نداشتند.

جومونگ و یانگو به کنار، تکلیف شبکه جم و تأثیرپذیری ایرانی‌ها از سریال‌های ترکیه‌ای چه می‌شود؟

بله میزان تأثیرپذیری مخاطبان مخصوصاً ایرانی‌ها از شبکه جم را می‌پذیرم. طبق آخرین تحقیقاتی که من از دادگاه به دست آوردم، مشخص شد که بیش‌ترین عامل طلاق ایرانیان به خاطر تاثیر پذیری از شبکه جم است.

خب دقیقاً پرسش اصلی همین است که چرا شبکه جم توانسته این کار را انجام دهد و تاثیر گذاری خود را به حداکثر برساند اما سریال‌های ایرانی همچنان اندر خم یک کوچه‌اند؟

خیلی عوامل تاثیر گذار است، هرچند این نکته را هم در نظر بگیریم که همه مردم از بیش از اینکه به سمت الله برویم به سمت فساد می‌رویم.

منبع: خبرآنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.