«اصحاب روزنه» در اوج فعالیت دیگر اعضا انگار هر روز، از یک سوراخ کوچک به اتفاقهای گروه خیره میشوند و تنها چشمشان را باز میکنند تا ببینند چه میگذرد، بدون آنکه هیچ صدایی تولید کنند. برداشت عموم این است که این اصحاب روزنه یا حوصله بحث ندارند یا سواد کافی ندارند و یا صرفاً تنبلاند. اما کارشناسان معتقدند ماجرا همیشه به تنبلی و بیسوادی خلاصه نمیشود و نه همه اما درصد زیادی از آنها اتفاقاً آگاهانه سکوت میکنند.
تمدن همیشه زنده
«معلوم هست کجایی؟»، «هنوز زندهای؟»، «فکر کردم باهام مشکلی داری که لایک نکردی!» و سایر جملات مشابه پیامها و واکنشهای اطرافیان ما هستند وقتی برای چند ساعتی از فضای مجازی فاصله میگیریم. از طرفی خودمان هم وقتی پیام و نوتیفیکیشنی حتی برای 10 دقیقه دریافت نکنیم، احساس میکنیم از جامعه حذف شدهایم.
پیامکها، نوتیفیکیشنها، تماسهای ناخواسته، ایمیلهای شبانه و دعوتهای فوری به جلسههایی که هیچکس داوطلبانه نمیرود، ما را به شهروندانی تبدیل کرده که همیشه روشناند. طوری که حتی اگر بگوییم خوابمان هم به وایفای متصل است، اغراق نکردهایم.
حالا در چنین فضایی وقتی تصمیم بگیریم سکوت کنیم و چیزی نگوییم، سکوت موقت ما حالتی معماگونه میگیرد که از قضا سوءتفاهمهای زیادی هم درست میکند؛ چون دیگران نمیتوانند حدس بزنند که ما از سر بیتفاوتی این کار را کردهایم یا چون فکرمان مشغول است فراموش کردهایم واکنش نشان دهیم؛ شاید هم دارند در موردمان قضاوت میکنند که «این هم شد آدم!».
اما خب به قول معروف همیشه که نباید همرنگ جماعت شد و گاهی برخلاف جریان آب شنا کردن خیلی هم بد نیست حتی اگر به شوخی و کنایه بگویند فلانی اصحاب روزنه است. این «سکوت دیجیتال» اما در تعریف سادهاش یک اعتصاب نرم است. نوعی نه گفتن به الگوریتمهایی که ذهن ما را به کارخانه محتوا تبدیل کردهاند یا بازپسگیری قلمرو ذهن از چنگال الگوریتمها و شاید گرفتن همان حقی است که برای قرنها بدیهی بوده؛ حق در امان بودن از صدا، بدون اینکه کسی بیاید بپرسد چرا آنلاین نیستی یا چرا لایک نکردی. خلاصه اینکه سکوت ما در دنیای دیجیتال یک امر ضروری است که کمکم شبیه یک جنبش تازه نفس در حال رشد است و امیدواریم تعدادشان هر روز بیشتر شود.
واجب عینی
اما چرا سکوت دیجیتال اینقدر ضروری است؟ وقتی یک کاربر معمولی روزی 6ساعت را با تلفن خود زندگی میکند و هر 10دقیقه یکبار برای اطمینان از زنده بودنش آن را چک میکند، دیگر مغز فرصتی برای نفس کشیدن ندارد. تمرکز، مثل باتری کهنه، با کوچکترین نوتیف خاموش میشود. حتی وقتی پیامها را نمیخوانیم، میدانیم که آنها آنجا هستند و این ناخوداگاه به ما اضطراب میدهد چیزی که روانشناسان به آن «استرس پشتصحنه» میگویند. تازه، جامعه هم فشار میآورد که پاسخ ندادن به پیام، نشانه بیاحترامی و بیعلاقگی است. یعنی باید پیش از فکر کردن پاسخ بدهید تا خدایی نکرده به دیگران برنخورد. اینها موجب میشود زندگی را در قالب پست و استوری تعریف کنیم و کمکم از تجربه واقعی آن جدا شویم. برای همین به قول فقهیها سکوت دیجیتال یک واجب عینی است و بر تکتک ما واجب است که آن را تمرین کنیم. به نقل از ایسنا روانشناسان هم بر خلاف باور عموم معتقدند این سکوت، ضعف نیست؛ بلکه نشانه قدرت است؛ چون ساکتهای مجازی پیش از نوشتن، 10 بار جمله خود را مزهمزه میکنند، وزن هر واژه را میسنجند و مطمئن میشوند گفتنشان چیزی به جهان اضافه میکند یا نه. آنها بخشهای خصوصی زندگیشان را حفظ میکنند و میدانند هر چیزی که منتشر شود، از حریم شخصی به دارایی عمومی بدل میشود. این افراد تماشاگران صبورند، ناظران آگاهی که کمتر سخن میگویند اما بیشتر میفهمند. در حالی که بسیاری از کاربران با هر نوتیفیکیشن کمی احساس زنده بودن میکنند، آنها ارزش خود را از درون میگیرند؛ به زبان سادهتر لایک برایشان نشانه تأیید نیست و فریب زندگیهای صیقلی و بینقص را نمیخورند. ساکتها استاد نادیده گرفتن هستند، مهارتی که در روزگار سرریز محتوا، نوعی نجات است. برخلاف عموم که فکر میکنند این افراد دچار خلأ هستند، باید بگویم اتفاقاً سکوت بیرونی نشانه خلأ نیست و برعکس نشانه پر بودن است. چون گفتوگوها در ذهن آنها جریان دارد و همین منبعی برای ایده گرفتن و خیالپروری است.
دیجیتال دتکس
حالا اگر شما هم دوست دارید در جمع «اصحاب روزنه» قرار بگیرید، باید بگویم کار سختی پیش رو ندارید؛ فقط چند تمرین کوچک کافی است. مثلاً میتوانید روزتان را با یک ساعت آرام صبحانه شروع کنید، پیش از آنکه گوشی و نوتیفیکیشنها مزاحم داستان ذهن شما شوند. یا نیم ساعت پیش از خواب، تنها با سکوت، اتفاقهای روز را مرور کنید بیآنکه هر پیام و اعلان کوچک، وقفهای در روایت ذهن شما ایجاد کند. وقتی کمی حرفهای شدید، میتوانید یک روز در هفته را به روز «دیجیتال دتکس» اختصاص دهید؛ روزی که در آن گوشی و لپتاپ و هر دستگاه مزاحم، اجازه ورود به قلمرو ذهن شما را ندارند.
سکوت دیجیتال همچنین نیازمند مرزگذاری است. یعنی فقط تماسها و پیامهای ضروری میتوانند مزاحم آرامش شما شوند و بقیه در حاشیه بمانند. ابزارهای کوچک مثل حالت «کمرنگ» روی گوشی یا اپلیکیشنهایی مثل Freedom و Stay Focused، کمک میکنند تا هجوم اعلانها را مدیریت کنید. البته خوب است با دوستان و خانوادهتان قرارداد شفافی داشته باشید و این را توضیح دهید که «اگر پاسخ ندادم، بیاحترامی نکردم؛ سکوت من احترام به زمان و ذهن خودم است». این توافق ساده، آزادی را بازمیگرداند و فشار بیامان ارتباطات روزمره را کاهش میدهد. البته هیچ انقلابی بدون جایزه نمیشود. پس بعد از روزی که با سکوت گذشت، برای خودتان جشن بگیرید و روزتان را به کارهایی که دوست دارید اختصاص دهید.




نظر شما