ششم فروردین‌ماه حمله نظامی و تجاوز ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی علیه مردم یمن هشت‌ساله می‌شود. جنگی که ده‌ها هزار زن و کودک و غیرنظامی را براثر حملات هوایی و موشکی از یک‌سو و محاصره سنگین اقتصادی از زمین و هوا و دریا به کام مرگ کشاند

یمن و آزمون حسن نیت برای محمد بن سلمان

آرش خلیل‌خانه: ششم فروردین‌ماه حمله نظامی و تجاوز ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی علیه مردم یمن هشت‌ساله می‌شود. جنگی که ده‌ها هزار زن و کودک و غیرنظامی را براثر حملات هوایی و موشکی از یک‌سو و محاصره سنگین اقتصادی از زمین و هوا و دریا به کام مرگ کشاند و جنایت‌های بی‌شماری را رقم زد.

اکنون بابا توافق عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران برای کاهش تنش، حل اختلافات و برقراری مجدد روابط ساسی، بارقه‌های امید برای تأثر مثبت این اتفاق بر بحران یمن و پایان جنگ و حل‌وفصل سیاسی این نزاع بیش از هر زمان دیگری به وجود آمده است. برای بررسی این موضوع گروه سیاسی قدس با حسن هانی‌زاده کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه و جهان عرب به گفتگو و واکاوی احتمالات موجود نشسته است. حاصل این گفتگو را در ادامه بخوانید.

قدس: یکی از گره‌های اصلی بازیابی روابط میان تهران و ریاض موضوع جنگ یمن بود که در پنج دور گفتگو و رایزنی‌های دو طرف لاینحل باقی ماند. اکنون با توافق اخیر بر سر ازسرگیری روابط به نظر می‌رسد تفاهم اولیه‌ای بین ایران و عربستان در موضوع بحران یمن نیز شکل‌گرفته باشد. لطفاً بفرمائید اصلی‌ترین چالش موجود در حوزه یمن بین تهران و ریاض چه بوده و چه گزینه‌هایی محتمل است در این خصوص دیدگاه دو طرف را به هم نزدیک کرده باشد؟

هانی‌زاده: اختلافات عربستان و ایران یک سلسله اختلافات ریشه‌ای ناشی از نقش تهاجمی و غیردوستانه ایست که این کشور بعد از انقلاب اسلامی علیه ایران ایفا کرده است. تشکیل شورای همکاری خلیج‌فارس در سال 1981 به‌منظور هماهنگی سیاست‌های کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس در جریان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران که منجر به طولانی شدن جنگ و افزایش خسارات و تلفات ما شد و یک از این اقدامات بود و رژیم سعودی بیش از 120 میلیارد دلار از طریق این شورا به دولت صدام کمک کرد.

نقش تخریبی عربستان در سوریه مخصوصاً در سال 1982 که شورش و کشتار بزرگی در شهرهای حما، حمص و حلب از سوی اخوان المسلمین علیه دولت حافظ اسد شکل گرفت و بیش از 30 هزار نفر در آن کشته شدند و هدف از آن سرنگونی دولت اسد و قطع کمک‌ها و همکاری‌های نظامی سوریه به ایران در جریان جنگ عراق بود نیز در کارنامه سعودی‌ها ثبت است. اتفاقی که در شکل‌دهی داعش و جنگ علیه دولت بشار اسد نیز تکرار شد و هدف اصلی آن محور مقاومت و ایران بود.

نقش عربستان در دامن زدن به جنگ‌های داخلی و اختلافات سیاسی در لبنان به‌عنوان یک عضو دیگر محور مقاومت، تحریک و ایجاد اختلافات قومیتی و قطب‌بندی مذهبی و قومیتی در ایران با به‌کارگیری یک شبکه بزرگ رسانه‌ای با گردش مالی سالانه 10 میلیارد دلار برای تبلیغات و پروپاگندای سیاسی علیه جمهوری اسلامی و دامن زدن به اختلافات قومیتی، همه بیانگر عمق و گستردگی اقدامات رژیم سعودی علیه کشور ما است.

عربستان همواره در طول 45 سال گذشته یک عاملیت نیابتی در جنگ و دشمنی آمریکا علیه ایران را داشته و با به قدرت رسیدن محمد بن‌سلمان او تصمیم گرفت تا با حمله به یمن و باهدف اشغال این کشور و حذف انصارالله و حوثی‌های شیعه‌مذهب از قدرت و ساختار سیاسی به ظن خود ضربه بزرگی به هژمونی و نفوذ ایران و محور مقاومت بزند.

رژیم سعودی بدین منظور ائتلافی را با مشارکت 14 کشور عربی به وجود آورد تا به ظن خود تجاوز نظامی به یمن را مشروعیت بخشیده باشد و بااقتدار کامل وارد این جنگ شود، اما آن‌ها فراموش کرده بودند که به لحاظ تاریخی هر ارتش متجاوزی وارد یمن شده سرانجام مجبور شده پرچم سفید تسلیم را در مقابل مردم یمن بالا ببرد.

سعودی‌ها 350 میلیارد دلار در طول این 8 سال برای این جنگ متحمل هزینه شده و 17 تیپ پیاده مکانیزه خود را از دست داد. حجم خسارت‌های و تلفات  عربستان در این جنگ بسیار بالا بود و پس از 8 سال گرفتاری در باتلاق یمن، دستیابی نیروهای مقاومت ملی این کشور به امکانات و  توانایی تولید تسلیحات پیشرفته ازجمله موشک‌های بالستیک و پهپادهایی که قادرند تاعمق عربستان را هدف قرار دهند، معادلات نظامی به نفع مردم یمن تغیر کرد.

درواقع می‌توان گفت هدف قرار گرفتن تأسیسات نفتی آرامکو در عربستان، حمله موشکی به فرودگاه‌ها و پایگاه‌های نظامی در عمق خاک عربستان معادلات جنگی را دگرگون کرده و عربستان را وادار کرد تا به سمت پایان دادن به جنگ و البته توافق با ایران متمایل شود.

علاوه بر این پروژه محمد بن سلمان برای انجام اصلاحات سیاسی و اجتماعی موسوم به 2030 به‌منظور ایجاد وجه بین‌المللی برای خودش، نیازمند یک حاشیه امن سیاسی و امنیتی است لذا یکسری پیام‌هایی بعد از سال‌ها رفتارهای تهاجمی علیه ایران و محور مقاومت توسط عراق و عمان به ایران ارسال شد که آماده مذاکره است.

این مذاکرات از فروردین‌ماه گذشته آغاز شد و همان‌طور که اشاره کردید پنج دو به‌صورت چراغ خاموش در عراق انجام شد و قرار بود وارد فاز سیاسی بشود که حوادث و اغتشاشات ایران و تلاش عربستان برای مداخله و تحریک این حوادث موجب توقف این گفتگوها شد. اما با شکست پروژه اغتشاش‌ها و آرام شدن اوضاع سعودی‌ها نیز دریافتند که نمی‌توانند از این آب گل‌آلود ماهی بگیرند و لذا حکومت ریاض دوباره به سمت دیپلماسی و کاهش تنش سوق پیداکرده است.

قدس: مایلم به این سؤال برگردم که چه چیز مانع توافق تهران و ریاض بر سر موضوع یمن بود؟

هانی‌زاده: طبیعی است که دو طرف خواسته‌هایی داشتند و دارند.  جمهوری اسلامی ایران همواره در هشت سال گذشته و در 6 دور مذاکره تأکید داشتند که پیش‌شرط ادامه مذاکرات توقف جنگ و حملات نظامی ائتلاف سعودی علیه یمن است.

طرف سعودی هم البته خواهان این توقف و آتش‌بس بود اما با تحفظ منافع و مطالباتی خاص. لذا اگرچه در مقاطعی نیز آتش‌بس اعلام شد اما کاملاً شکننده بود.

ایران پایان تجاوز به یمن و پایان دادن به محاصره اقتصادی مردم این کشور را لازمه و پیش‌نیاز بازگشت آرامش به‌کل منطقه می‌داند و سعودی‌ها نیز همواره با این ادعا که ایران از حوثی‌ها حمایت نظامی و مالی می‌کند خواستار توقف آن بوده‌اند.

ریاض همواره در مذاکرات با این پیش‌فرض ذهنی که حوثی‌ها وابسته به ایران هستند این انتظار و درخواست را از تهران داشت که از نفوذ و روابط خودش برای کنترل حوثی‌ها استفاده کند تا برخی شرایط عربستان را در مذاکرات بپذیرند، موضوعی که منطبق بر واقعیت نبود و جمهوری اسلامی ایران آن را رد کرده و تأکید دارد که مذاکرات و تصمیم‌سازی باید در قالب گفتگوهای صلح یمنی و بدون دخالت و فشار عوامل بیرونی و در چارچوب یک انتخابات آزاد صورت گیرد.

البته نباید تأثیر و نقش نگاه متفاوت دولت دموکرات جو بایدن و تیم سیاست خارجی او به محمد بن سلمان و اقدامات او در منطقه را هم در فشار بر ریاض برای حل اختلافات و تنش‌ها با ایران نادیده گرفت. درنهایت به نظر می‌رسد سعودی‌ها بیشتر نیازمند این توافق بوده‌اند.

قدس: مذاکرات ایران و عربستان با وساطت دولت عراق پیش می‌رفت اما به‌یک‌باره چین میدان‌دار شد و در اولین نشست با میانجیگری چین توافق حاصل شد، چینی‌ها چگونه ایفاگر این نقش شدند و نقش‌آفرینی دولت پکن چه پیام و پیامدی در این رویداد دارد؟

هانی‌زاده: چینی‌ها برنامه‌ریزی کرده‌اند که در یک دهه آینده به قطب اول اقتصادی و  بالطبع سیاسی جهان بدل بشوند و در این پروژه منطقه خاورمیانه و به‌طور خاص خلیج‌فارس نقشی محوری کلیدی دارد. ایران و عربستان دو کشوری هستند که  در طرح چین موسوم به یک جاده یک کمربند دونقطه محوری هستند و جایگاه راهبردی دارند و هردو کشور نیز با چین توافقنامه همکاری‌های استراتژیک امضا کرده‌اند.

در سفری کهشی جین پینگ اخیر به عربستان داشت، علی‌رغم موضع‌گیری‌های غیردوستانه در خصوص حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه که حواشی را ایجاد کرد، رئیس‌جمهور چین پیشنهاد میانجیگری بین ریاض و تهران را مطرح کرد که طرف سعودی نیز از آن استقبال کرد.

در جریان سفر بهمن‌ماه آقای رئیسی به پکن هم آقایشی همین پیشنهاد را به رئیس‌جمهور ما داد و در پی آن یک برنامه‌ریزی در پکن صورت گرفت و آقای شمخانی با اختیارات تام از رئیس‌جمهور به چین رفت و در مذاکرات شرکت کرد و همتای سعودی او نیز به نظر می‌رسد با همین سطح از اختیارات در مذاکرات حاضر شد و گفتگوهای دور ششم پشت درهای بسته و با مساعدت چین این بار به نتیجه رسید.

قدس: چه تضمین یا نشانه‌ای وجود دارد که این توافق اجرایی شود و سعودی‌ها اهداف دیگری مثل خریدن زمان یا یک بازی سیاسی را از آن دنبال نکنند؟

هانی‌زاده: سعودی‌ها در میدان‌های مختلفی در منطقه شکست‌خورده‌اند مثل سوریه و عراق و لبنان و حتی یمن لذا به دنبال این هستند که از رویکرد تهاجمی سیاست خارجی خودشان  نسبت به ایران و محور مقاومت بکاهند. یکی از نگرانی‌هایی که وجود دارد و یک سؤال کلیدی هم هست همان‌طور که شما مطرح کردید این است که آیا عربستان به این توافقنامه که در پکن امضا شد پایبند خواهد ماند زیرا رژیم سعودی درگذشته هم  توافقنامه‌هایی با ایران داشته‌اند که چندان بدن پایبند نمانده.

این‌یک پرسش جدی است که رژیم سعودی بن دنبال این است که از مسیر این توافق محملی ایجاد کند برای پیوستن به طرح صلح ابراهیم و عادی‌سازی رابطه با اسرائیل و استفاده از توافق با ایران برای ایجاد توازن در سیاست خارجی خود که منجر به حضور و نفوذ بیشتر اسرائیل در منطقه خواهد شد. طبعاً زمان این مسئله را روشن خواهد کرد.

قدس: چقدر به‌عنوان یک فرد آگاه بر مسائل منطقه فکر می‌کنید این توافقنامه یک گشایش به سمت حل بحران یمن ایجاد کند. مثل رفع محاصره اقتصادی یا تسریع در روند گفتگوهای صلح یمنی؟

هانی‌زاده: واقعیت محض این است که سعودی‌ها پس از 8 سال جنگ و میلیاردها دلار هزینه هیچ دستاورد و پیروزی سیاسی و نظامی برجسته‌ای نداشته‌اند. آن‌ها اکنون به یک صلح پایدار کنترل‌شده در یمن نیاز دارند و تلاششان بر این است تا به‌نوعی تحولات را در یمن رقم بزنند که انصارالله و حوثی‌ها در آینده و در ساختار سیاسی قدرت بالایی نداشته باشند.

توافق میان ایران و عربستان برای حل اختلافات بالطبع می‌تواند مقدمه‌ای برای مذاکرات آتش‌بس پایدار در یمن نیز باشد و در پس آن رفع تحری‌ها و محاصره اقتصادی زمینی، هوایی و دریایی باید رقم بخورد. این منوط به آن است که سعودی‌ها حسن نیت نشان بدهند و گام‌های عملی در این زمینه بردارند. لذا باد منتظر بود و رفتار آن‌ها را رصد کرد.

قدس: علی‌رغم استقبال گسترده در سطح بین‌المللی و منطقه از توافق ایران و عربستان و امیدواری بر تأثیر آن بر حل بحران یمن، برخی کشورها هم هستند که از این اتفاق و احتمال تفاهم و همکاری تهران و ریاض به‌ویژه در موضوع یمن عصبانی و نگران‌اند، مثل رژیم صهیونیستی و آمریکا یا حتی برخی کشورهای عربی، این گروه چقدر توان دارند و ممکن است بتوانند در مسیر این توافق سنگ‌اندازی کنند؟

هانی‌زاده: این توافقنامه موجب خواهد شد که هژمونی آمریکا و نفوذ رژیم  صهیونیستی در منطقه کاهش پیدا کند. این را از واکنش چهره‌ها و مقامات سیاسی آن‌ها هم می‌توان فهمید. دلیلش هم این است که صلح میان ایران و عربستان مقدمه‌ای برای همگرایی ایران و سایر کشورهای عربی خواهد بود. محورت عربستان در شورای همکاری و اتحادیه عرب قابل‌انکار نیست و کاهش تنش میان ریاض و تهران بر کشورهایی مثل اردن، مصر، بحرین و امارات اثر خواهد گذاشت  آن‌ها را به سمت رابطه بهتر با ما سوق می‌دهد.

اسرائیل از این مسئله احساس خطر می‌کند و نگران شکست طرح صلح ابراهیم است، اما اگر عربستان  بخواهد با استفاده از این توافقنامه پکن چتری برای خیز به سمت اسرائیل استفاده کند خطر این توافقنامه برای ایران بیشتر از تقابل با عربستان خواهد بود.

قدس: مهم‌ترین شریک سعودی‌ها در ائتلاف علیه یمن اماراتی‌ها بودند، موضع آن‌ها نسبت به این اتفاق چیست؟

هانی‌زاده: از دو سال قبل به این‌سو میان امارات و عربستان بر سر جنگ یمن اختلاف‌نظر جدی به وجود آمده. اماراتی‌ها روی جنوب یمن دست گذاشتند و تلاش کردن این منطقه را جدا کنند و تسلط فیزیکی،سیاسی و امنیتی بر تنگه باب‌المندب داشته باشند که  با توجه به وزن سیاسی و نظامی امارات در حد و اندازه آن‌ها نیست که بخواهند کنترل این تنگه راهبردی را داشته باشند. اما این مطالبه و تشکیل شورای سیاسی انتقال وابسته به امارات در جنوب یمن موجب اختلاف شدید بین ابوظبی و ریاض شده است.

البته اماراتی‌ها و حتی حکومت بحرین هم در آینده نزدیک مجبور خواهند بود تا به سمت ایران  بیایند و اگر عربستان در توافق جدی باشد می‌تواند زمینه‌سازی همگرایی منطقه‌ای باشد به‌ویژه آنکه چین هم پشت این توافق است و روس‌ها هم از این توافق به خاطر کاهش نفوذ آمریکا حمایت و استقبال می‌کنند. باید ببینیم حرکت بعدی محمد بن سلمان در این شطرنج چه خواهد بود.

قدس: انتظار می‌رود وضعیت امنیت در منطقه ازاین‌پس ارتقا پیدا کند این بدنام عناست که اقداماتی ایذایی مثل حمله به کشتی‌های ایرانی در دریای سرخ یا حوادث مشابه علیه کشتی‌های سعودی در خلیج‌فارس و دریای عمان با این توافق متوقف می‌شود؟

هانی‌زاده: تلاش آمریکا و اسرائیل این است که این توافقنامه عملیاتی نشود و ممکن است علیه ایران و منافع عربستان دست به ماجراجویی‌هایی بزند تا از کاهش تنش جلوگیری کنند. حتی ممکن است در یمن هم  نفوذ کنند و همچنان آتش فتنه  را شعله‌ور کنند اما اگر سعودی‌ها سوءنیت نداشته باشند و نخواهند از این توافقنامه سوءاستفاده کنند این اتفاق می‌تواند مقدمه آرایش جدید و ایجاد ارمش در منطقه و پایان بحران یمن و حتی سوریه باشد.

قدس: یک گام مثبت و روبه‌جلو در مذاکرات تبادل اسرا در ژنو می‌تواند نشانه خوبی از جدیت سعودی‌ها باشد، چقدر احتمال می‌دهید این اتفاق بیفتد؟

هانی‌زاده: شکی نیست که بحران یمن یک چالش کلیدی میان ایران و عربستان است و جنگ هم فرسایشی شده و برای منطقه و جهان هزینه اقتصادی و سیاسی زیادی داشته است و همه تمایل دارند این جنگ تمام شود. طبیعی است که موضع تبادل اسرا می‌تواند راه را برای مذاکرات سیاسی باز کند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.