این ۱۲روز یکی از پرالتهابترین و دشوارترین روزهای انقلاب و چه بسا ایران بود. اکنون پس از گذشت چند ساعت، زمانی که هنوز گرد و غبار این جنگ تحمیلی کامل نخوابیده چند نکته کلیدی و مهم وجود دارد که باید به آن بپردازیم: یک) پیروز این نبرد کیست؟ دو) آینده این تخاصم چه خواهد شد؟
در پاسخ به پرسش نخست باید به این موضوع بپردازیم که اهداف طرف متخاصم و مهاجم چه بود و آیا به آن رسید؟
دشمن صهیونی چند هدف راهبردی برای خود متصور بود؛ در سطح اول که سطح آرمانی بود به دنبال اول، تغییر حاکمیت ایران و دوم، تجزیه ایران بود که در هر دو هدف ناکام بود. در این سطح هدفگذاری بر حمایت مردم ایران از حمله برقآسا و غافلگیرکننده خود حساب ویژه باز کرده بود که ملت ایران نه تنها در پازل آنها بازی نکرد بلکه در یک همسویی معجزهوار، پیوستگی میان خود و حاکمیت را نیز تحکیم کرد. در سطح بعدی هدف دشمن حذف فرماندهان نظامی تأثیرگذار و دانشمندان هستهای، نابودی تأسیسات هستهای و ضربه عمیق به توان آفندی کشور به خصوص ذخایر موشکی نظام بود.
راهبرد دشمن در این عملیات راهبرد شوک و بهت بود یعنی ایجاد شوک بزرگ و سپس برداشت میوه خود در بهت به وجود آمده، که نظام با درایت رهبر معظم انقلاب و برنامهریزی از قبل توانست در کسری از روز این شوک را جذب و به بدل تبدیل کند. گرچه باید پذیرفت داراییهای انسانی، تجهیزات هستهای و توان پدافندی کشور آسیب دید اما دشمن نتوانست به اهداف خود برسد حتی با حضور آمریکا، در واقع تغییر بنیادینی در سازوکار تصمیمسازی و تصمیمگیری نظام چه در سطح رویکرد و چه خط مشیگذاری و برنامهریزی آن صورت نگرفته بلکه تصمیم نظام بر سیاست ابهام هستهای شد که خلاف نظر استکبار جهانی است و برای آنها دشوار خواهد بود. پس با قاطعیت میتوان بیان کرد حتی با وجود پرداخت هزینههای گزاف، پیروز این میدان ایران عزیز است زیرا توانست معادله جدیدی در منطقه حکمفرما و برکات زیادی کسب کند که بیان آنها مجالی دیگر میطلبد.
اما در پاسخ به پرسش دوم باید چند نکته را گذرا و تیتروار بیان کرد؛ یک، دشمن صهیونیستی و آمریکایی اصلاً قابل اعتماد نیست و احتمالاً در آینده کوتاه یا میانمدت آتشبس را نقض میکند و با یک عملیات نظامی اطلاعاتی ضربهای به داراییهای انسانی و تجهیزاتی کشور میزند، پس باید هوشیار بود، نباید ایران تبدیل به لبنان و سوریه شده و آسمان آن محل جولان جنگندههای رژیم منحوس صهیونی شود. دو، احتمالاً دشمن به خصوص آمریکا با کمک اروپا و آژانس انرژی اتمی تحریمها و فشارهای خود را چند برابر میکند. این مورد پاسخ قاطع و همهجانبه ایران را میطلبد. باید پیمانهای خود را با دوستان خویش محکمتر و عملیاتی کنیم. سه، دشمن از یارگیری اجتماعی ناامید نمیشود و حتماً جنگ ادراکی شناختی سنگینی در کشور ایجاد میکند. باید این سرمایه اجتماعی به وجود آمده را قدر دانست. چهار، آنها قطعاً به سمت تجدید قوا و حذف نقاط ضعف خویش میروند، دقیقاً کاری که ما نیز باید انجام دهیم.
ابتدا ضعف پدافندی را با کمک دانشمندان و دوستان فراملی برطرف کنیم سپس اشکالات خود در حوزههای امنیتی به خصوص شبکه موساد را شناسایی و حل کنیم. باید رزمایشهای مردمی بسیجی را به صورت مویرگی برگزار کنیم. حتماً باید به سمت ساخت و خرید جنگندههای نسلهای متأخر حرکت کنیم. دستورالعملهای حفاظتی باید تغییر کند حتی در صورت نیاز کل شبکه حفاظتی اطلاعاتی. در مورد اتباع غیرمجاز و مدیران فاسد بدون اغماض تصمیمگیری شود و در انتها نکته مهم و کلیدی اینکه باید رویکرد و سیاستهای خود را آفندی و پیشدستانه کنیم یعنی باید ابتکار عمل در اختیار ما باشد نباید دوباره غافلگیر شویم.
۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۰
کد خبر: ۸۶۲۲۲۲
دشمن صهیونیستی- آمریکایی پس از ۱۲روز نبرد مجبور شد در روز سهشنبه سوم تیر ماه آتشبس را بپذیرد.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
منبع: روزنامه قدس



نظر شما