معاویه پس از صلح با امام حسن(ع) و بیعت با مردم کوفه، تلاش گسترده و چندجانبه‌ای را برای شیعه‌زدایی، سرکوب، تبعید و استحاله فکری شیعیان و جایگزین کردن مذهب اموی در این شهر انجام داد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم در گفتگو با قدس مطرح کرد/ سیاست‌های شیعه‌زدایی معاویه، زمینه‌ساز واقعه کربلا

واقعه جانگداز کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش در سال ۶۱هجری، یکی از مهم‌ترین وقایع تاریخ اسلام است که قرن‌هاست ذهن اندیشمندان مسلمان و حتی غیرمسلمان را به خود مشغول کرده و ابعاد و زوایای آن هنوز جای بحث و بررسی دارد. برخی بر این باورند شهر کوفه در عصر امام حسین(ع) همچون دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع)، پایگاه تشیع و محل تجمع دوستداران اهل‌بیت(ع) بوده و کوفیان با وجود ارادت به امام، آن حضرت را تنها گذاشتند و به سپاه ابن‌زیاد پیوستند. در حالی‌که بنابر اسناد و شواهد تاریخی، گرایش سیاسی و عقیدتی مردم کوفه در این عصر با دوران امام علی(ع) تفاوت بسیار دارد؛ معاویه پس از صلح با امام حسن(ع) و بیعت با مردم کوفه، تلاش گسترده و چندجانبه‌ای را برای شیعه‌زدایی، سرکوب، تبعید و استحاله فکری شیعیان و جایگزین کردن مذهب اموی در این شهر انجام داد. همچنین در این دوره با نسل دوم و سومی پس از دوره امام علی(ع) روبه‌رو هستیم که ۲۰سال از زندگی‌اش را در بحرانی‌ترین شرایط ضدشیعی گذرانده و بدیهی است دوستدار اهل‌بیت پیامبر(ع) نباشد. در این زمینه با دکتر محمدرضا هدایت پناه، عضو هیئت علمی گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم به گفت‌وگو نشسته‌ایم. این استاد دانشگاه پژوهش‌های زیادی را درباره تاریخ تشیع در کارنامه علمی خود دارد. کتاب «جریان‌شناسی فکری معارضان قیام کربلا» از جمله تألیفات او است.

یکی از پرسش‌های مهم درباره حادثه کربلا حضور هزاران نفر از کوفیان در لشکر عمرسعد و جبهه مقابل امام حسین(ع) است؛ کوفیانی که جنایات بسیاری را مرتکب شدند و اهل بیت پیامبر(ع) را به شهادت رساندند. با توجه به اینکه کوفه در زمان امام علی(ع) پایگاه تشیع بود و بسیاری از شیعیان راستین و دوستداران اهل‌بیت(ع) در این شهر سکونت داشتند این تضاد چگونه قابل حل است؟ اینکه گفته می‌شود شیعیان به امام پشت کردند و ایشان را تنها گذاشتند درست است؟

این مسئله یکی از شبهات مهم در جامعه اسلامی است. متأسفانه در بین عوام و منبری‌ها، این‌طور مطرح است که کوفیان در زمان امام حسین(ع) ابتدا پیرو اهل‌بیت(ع) بودند و بعد به امام پشت کرده و به لشکر ابن‌زیاد پیوستند.

در حالی‌که در این زمان دیگر کوفه پایگاه تشیع نیست و در راستای سیاست‌های شیعه‌زدایی معاویه، بسیاری از شیعیان از این شهر رانده و طیف وسیعی اموی مذهب در این شهر ساکن‌اند. از طرف دیگر با نسل دوم و سومی از زمان امام علی(ع) روبه‌رو هستیم که ۲۰سال از عمرش را در بحرانی‌ترین شرایط ضدشیعی گذرانده است. یعنی مردم کوفه در عصر امام حسین(ع) با مردم زمان امام علی(ع) از نظر عقیدتی تفاوت زیادی دارند.

با توجه به حضور اموی مذهبان و جو حاکم بر کوفه در این دوره، چطور پس از مرگ معاویه، جمع زیادی از مردم این شهر در نامه‌های متعدد ضمن اعلام پشتیبانی، از امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت در کوفه و قیام علیه یزید دعوت کردند؟

به طور کلی مردم کوفه در این دوره به سه گروه تقسیم می‌شدند: گروه اول اموی مذهبان بودند که خود از دو گروه امویانی که از مناطق دیگر به کوفه مهاجرت کرده بودند و کوفیانی که بعدها اموی شدند تشکیل می‌شدند. گروه دوم ساکتین بودند یعنی کسانی که موضع‌گیری خاصی در قبال امام نداشتند مثل فقها، قاریان، مفسران قرآن و جماعتی که معروف به اصحاب عبدالله بن مسعود بودند. گروه سوم، شیعیان پیرو امام حسین(ع) بودند که برای امام نامه نوشتند که البته تعدادشان آن‌قدر که در برخی منابع تاریخی آمده زیاد نبوده است. ضمن اینکه در جوی که ایجاد شد بسیاری از اشراف و فرصت‌طلب‌ها هم برای اینکه از قافله عقب نمانند و از شرایط پیش آمده به نفع خود استفاده کنند، همراه این‌ها شدند؛ در واقع می‌خواستند ضمن ظاهرسازی، به نوعی موج‌سواری کنند یعنی در این نامه‌نگاری‌ها نیز اغراض سیاسی نهفته بود. ناگفته نماند امام حسین(ع) از معادلات این‌ها بی‌خبر نبودند برای همین مسلم بن عقیل و قیس بن مُسهّر را به عنوان سفیران خود به کوفه فرستادند.

هدف معاویه از سیاست شیعه‌زدایی در کوفه که به آن اشاره فرمودید چه بود و برای گسترش و نهادینه کردن مذهب اموی در این شهر، چه اقداماتی انجام داد؟

معاویه پس از صلح امام حسن(ع) و بیعت گرفتن از مردم کوفه، تلاشی چندجانبه‌ای را آغاز کرد تا مردم را بر اساس برنامه‌ای بلندمدت به همان جهتی که منافع او اقتضا می‌کرد، سوق دهد. مناطق شیعه‌نشین شهر کوفه به دلیل مرکزیت تشیع و موقعیت ممتازی که داشت، خطر بزرگی برای معاویه به شمار می‌رفت؛ بنابراین طبیعی است برای تغییر اندیشه شیعی و استحاله فرهنگ تشیع در این شهر، تلاش و توجه بیشتری داشته باشد. از این رو، معاویه از مردم کوفه بیعت گرفت. با توجه به اینکه تا دیروز کوفه مرکز خلافت امیرالمؤمنین(ع) بود و شخصیت‌های بزرگ شیعه هنوز حضور داشتند، این کار او اقدامی متهورانه به‌منظور به رخ کشیدن قدرت و اراده خود به مردم کوفه و پیامش شیعه‌زدایی از مرکزی است که پایگاه امیرالمؤمنین(ع) بوده و از این به بعد باید به‌گونه‌ای دیگر منتظر حوادث باشند. اقدام بعدی او تغییر جمعیتی شیعیان کوفه بود. بر این اساس معاویه تلاش کرد جمعیت شیعیان کوفه را تا آنجا که ممکن است به حداقل برساند. حاکمان و کارگزاران معاویه به گونه‌های مختلف شیعیان را آزار می‌دادند، در نتیجه شیعیان زیادی از این شهر مهاجرت کردند. همچنین معاویه بسیاری از رهبران شیعه را به مناطق دیگر تبعید و در مقابل، عشایر و قبایل اموی‌مسلک را به کوفه وارد کرد. او همچنین پس از صلح با امام حسن(ع) برای جلوگیری از قیام‌های آینده، برخی قبایل را که به تشیع و دوستی با امیرالمؤمنین(ع) شناخته می‌شدند، از کوفه خارج و به مدائن و جاهای دیگر تبعید کرد و به جای آن‌ها قبایلی از هواداران اموی خود را از شام، بصره و بین‌النهرین در کوفه اسکان داد. از دیگر سیاست‌های معاویه برای سرکوب شیعیان این بود که آنان را منزوی و به اصطلاح از حقوق شهروندی محروم کند. برای نمونه دستور داد نباید قاضیان از بین شیعیان انتخاب شوند؛ همچنین نباید شهادت هیچ یک از شیعیان در محاکم قضایی مورد پذیرش قرار گیرد و در عوض، به اندک تهمت و گمانی با آنان برخورد شود. در مقابل به کارگزاران خود ازجمله مغیره که حاکم کوفه بود دستور داد اموی‌مذهبان کوفه را مورد حمایت‌های همه‌جانبه قرار دهد.

در کربلا برخی از شیعیان و همراهان امام علی(ع) در جنگ صفین را در سپاه عمرسعد و در جبهه مقابل امام حسین(ع) و یارانشان می‌بینیم. تبلیغات امویان چگونه توانست سبب تغییر عقیده بسیاری از شیعیان امام علی(ع) و پیوستن آن‌ها به جبهه دشمن شود؟

طبیعی است ثبات بر یک تفکر سیاسی و مذهبی، به اعتقادات خاص و راستین نیاز دارد و ما چنین شرایطی را برای مردم کوفه سراغ نداریم، به‌خصوص با توجه به دو دهه سرکوب شیعیان و تلاش همه‌جانبه برای ریشه‌کنی تشیع که سرلوحه اصلی برنامه‌های امویان بوده است. بالاخره ۲۰ سال بمباران تبلیغاتی امویان در کوفه و سیاست‌های چندجانبه معاویه، با توجه به زمینه‌هایی که پیش از دهه ۴۰ هجری در کوفه و عراق به وجود آمده بود، توانست بسیاری را که سست‌بنیان و یا در انتخاب راه، دو دل و شکاک بودند و یا به نوعی از سیاست‌های امیرالمؤمنین(ع) خشنود نبودند و یا زخم خورده بودند و همچنین افرادی را که راه اعتزال و کناره‌گیری از مسائل و جریان‌های سیاسی را در پیش گرفته بودند (قاعدین) را به تغییر گرایش‌های سیاسی و مذهبی وادارد و آنان را به گرایش اموی (عثمانی) سوق دهد؛ مانند قاسم بن عمرو بن نذیر جُعفی که از معتزلیان دوران امام علی(ع) بود، ولی در کربلا به همراه شمر به خیمه حرم اهل بیت(ع) حمله کرد. سیاست‌های شیعه‌زدایی معاویه سبب شد مذهب فکری افرادی که در جنگ‌ها امیرالمؤمنین(ع) را همراهی کرده بودند، تغییر کند و حتی برخی افرادی که از یاران امام علی(ع) و حتیدر جنگ‌ها در رکاب آن حضرت بودند، اموی شوند. مانند عبدالله بن حبیب بن ربیعه ابوعبدالرحمان سلمی، ابووائل، شقیق بن سَلَمه اسدی و شیبان بن مخرم که هر سه در صفین در لشکر امام علی(ع) حضور داشتند، اما در کربلا در سپاه ابن‌زیاد بودند. مؤید دیگر این موضوع، تعجب افرادی است که سال‌ها پیش از آن امام علی(ع) به آنان خبر داده بود در آینده در شهادت امام حسین(ع) دست خواهند داشت و آن‌ها به آن امام می‌گفتند: «ما چگونه این‌گونه باشیم در حالی که از شیعیان و اصحاب تو هستیم!» این نشان می‌دهد تبلیغات معاویه تا چه اندازه تأثیرگذار بوده است. حتی تبلیغات معاویه موجب اختلاف سیاسی و مذهبی خانواده‌ها در کوفه شده بود. مثلاً برادر با برادر، پدر و پسر و یا زن و شوهر با هم اختلاف داشته باشند و یکی اموی و دیگری علوی باشد، مانند علی بن قُرَظَه بن کعب انصاری و عمرو بن قُرَظَه که اولی اموی بود و دومی علوی و از شهدای کربلا. چنین گزارش‌هایی نشان از رخنه تبلیغات اموی حتی در خانه‌هایی دارد که پدرانشان به تشیع وفادار بوده و مجاهدت کرده بودند ولی نسل دوم و سوم دارای افکار دیگری شده بودند.

در پایان اگر سخنی ناگفته مانده بیان فرمایید.

اقدامات هوشمندانه معاویه برای شیعه‌زدایی را می‌توان در سه حوزه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم کرد. میانگین اجرای برنامه بلندمدت براندازی بین ۱۵ تا ۲۰ سال زمان نیاز دارد. این زمان در حقیقت فاصله و بازه زمانی دو نسل است. دورانی که یک کودک به نوجوان و جوان تبدیل می‌شود و شخصیت و نوع نگاه او به زندگی شکل می‌گیرد. در این بازه زمانی معیارهای افراد در حوزه دین، سیاست، اجتماع و اقتصاد دستخوش تغییرات بنیادین می‌شود و یک نسل نه تنها با گذشته خود بیگانه، بلکه دشمن می‌شود. شرایطی که معاویه در ۲۰ سال تبلیغات و کارهای سیاسی در کوفه انجام داد همان وضعیتی است که امروز در ادبیات سیاسی ما به عنوان دوقطبی شدن و چند قطبی شدن جامعه و مردم از آن نام برده می‌شود. امروز هم دشمن با تمام توان با همان حربه‌ها در پی شکاف بین نسل‌ها، دور کردن مردم از اعتقاداتشان و منحرف کردن نسل جوان است. کانون‌های هدف عبارت‌اند از: دین، ساختار قدرت، اقتصاد، زندگی اجتماعی و رسانه. در هر یک از این کانون‌ها افراد، گروها و یا اجزایی ساختگی به جامعه تزریق می‌شود که بر عقیده و فکر جامعه، حاکم می‌شوند و جامعه را به سوی نقطه هدف سوق می‌دهند. مقابله با این جریان نفوذ، هوشیاری مردم و برنامه‌ریزی و هوشیاری مسئولان و مدیران سیاسی و فرهنگی کشور را می‌طلبد.
 

زهرا دلپذیر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.