به گزارش قدس آنلاین، امیر قلعهنویی با دعوت از سعید الهویی، حمید مطهری، آندرانیک تیموریان، آلین دینکا، علیاصغر قربانعلیپور، رحمان رضایی و این اواخر خداد عزیزی و هومن افاضلی به عنوان مشاور به غیر از اینکه خواسته نیمکت سنگینی داشته باشد به دنبال جلب رضایت تمامی طیفهای فوتبالی هم بوده است. قلعهنویی به غیر از اینکه تناسب آبی و قرمز را روی نیمکت تیم ملی حفظ کرده، با دعوت از الهویی به نوعی خواسته دین خود نسبت به گلگهر را هم ادا کرده باشد. اما دلیل اینکه قلعهنویی نیمکت تیم ملی را تا این اندازه شلوغ کرده است چیست؟ آنچه که مسلم است در نهایت تصمیم گیرنده اصلی خود اوست و حرف آخر را ژنرال خواهد زد. اگر او به تیموریان اعتقاد واقعی دارد نیازی نیست که دل پرسپولیسیها هم را به دست آورد چون نه شان سرمربی تیم ملی است که درصدد رضایت کسی باشد، نه پرسپولیسیها هم دل خوشی از مطهری دارند. برعکس این دعوت هم کاملا مصداق دارد. اگر برای راضی نگه داشتن هر مخالفی قرار باشد منتقد به تیم ملی دعوت شود که دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود. چون خداداد عزیزی به انتخاب الهویی معترض بوده که قرار نیست روی نیمکت تیم ملی بنشیند.
حالا که با نظر قلعهنویی مخالف و موافق کنارش هستند، به کارنامه این مربیان هم بد نیست نگاه کنیم. الهویی بعد از رفتن قلعهنویی در گلگهر موفق نبود از هفت مسابقه فقط 6 امتیاز گرفت، مطهری نتوانست فصل را در نساجی به پایان برساند، تیموریان سابقه مربیگری نداشته و فعالیت او در یک مدرسه فوتبال بوده، رضایی مربی موفقی نبوده، خداداد که در سطح حرفهای مربیگری نکرده، افاضلی که در لیگهای دسته پایین از تیم به آن تیم رفته و جالبتر از همه اینکه امیر قلعهنویی خودش به عنوان مربی باشگاهی 10 سال موفق به کسب جام نشده است. با این تعداد مربی که روی نیمکت هستند و سرپرست تیم، قلعهنویی به اندازه یک تیم فقط نیروی کمکی روی نیمکت جمع کرده است. آیا نیمکتی که او انتخاب کرده وزن لازم را هم دارد؟ وظیفه این مربیان چیست؟ برنامهشان مشخص است؟ هدفشان چگونه تشریح شده؟ آیا همه آنها میتوانند گره تیم ملی را باز کنند؟
نظر شما