۱۳ آبان ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۹
کد خبر: 931728

روز ۱۵ مهرماه سال ۱۴۰۲، عملیات بزرگ طوفان الاقصی علیه رژیم اشغالگر آغاز شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی این عملیات را به «شکستی غیرقابل ترمیم» تعبیر کردند. علاوه بر شکست این رژیم در مسائل امنیتی و اطلاعاتی، شواهد موید آن است که این طوفان می تواند مقدمه شکستی غیرقابل ترمیم در حوزه اقتصادی باشد.

روز ۱۵ مهرماه سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، عملیات بزرگ طوفان الاقصی علیه رژیم اشغالگر آغاز شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی این عملیات را به «شکستی غیرقابل ترمیم» برای رژیم اشغالگر تعبیر کردند. علاوه بر شکست این رژیم در مسائل امنیتی و اطلاعاتی، شواهد موید آن است که این طوفان می تواند مقدمه شکستی غیرقابل ترمیم در حوزه اقتصادی این رژیم از سه حوزه اصلی «گردشگری، سرمایه گذاری و مهاجرت» باشد. در واقع، با وجود ادعاهایی مبنی بر این که این رژیم توانسته در گذشته با وجود شرایط ناامنی، رشدهای قابل ملاحظه اقتصادی را تجربه کند، طوفان اخیر خواهد توانست، این روندها را معکوس یا دست کم کند نماید. این یادداشت مختصر، به تحلیل برخی از تبعات اقتصادی مهم این طوفان برای رژیم اشغالگر اختصاص دارد.

الف- گردشگری

صنعت گردشگری رژیم اشغالگر از مهمترین بخش های اقتصادی است که بشدت از این طوفان آسیب خواهد  دید. سهم گردشگری در تولید ناخالص داخلی رژیم ۲.۸ درصد و در اشتغال مستقیم و غیرمستقیم آن ۶ درصد است. درآمد سالانه این رژیم از محل گردشگری خارجی (عمدتا آمریکایی و غربی)، بیش از ۱۵ میلیارد دلار برآورد می شود. بررسی روند ورود گردشگران خارجی به سرزمین های اشغالی طی سال های اخیر نشان می دهد، در حالی که تعداد گردشگران وارده به آن در سال ۲۰۱۸ بیش از ۱۴ درصد نسبت به سال ۲۰۱۷ رشد داشته، در دوره همه گیری کرونا، تا یک دهم سال ۲۰۱۷ یعنی ۳۹۶ هزار نفر، کاهش یافت. با رفع محدودیت های کرونایی، مجددا تعداد گردشگران خارجی روند افزایشی در پیش گرفت و در سال ۲۰۲۲ به ۲.۷ میلیون نفر و در ۸ ماهه سال ۲۰۲۳ به حدود ۲.۵ میلیون نفر رسید. با وجود این که برآوردها مبنی بر افزایش این تعداد در سال ۲۰۲۳ بود ولی قطعا طوفان الاقصی، روند رو به رشد ورود گردشگران خارجی به این سرزمین را محدود کرده و رشد آن را منفی خواهد کرد. تجربه دوره انتفاضه دوم مردم فلسطین (۲۰۰۵-۲۰۰۰) هم نشان داد که در سال های اول شروع انتفاضه، ورود گردشگران خارجی به حدود یک سوم کاهش یافت و از ۲.۶۷ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ به ۸۶۲ هزار نفر در سال ۲۰۰۲ رسید و تا چند سال بعد هم به میزان قبلی بازنگشت (شکل ۱). تجربه مشابهی نیز در حمله رژیم اشغالگر در سال ۲۰۱۴ وجود دارد. در نتیجه این درگیری محدود، تعداد گردشگران وارده از ۳ میلیون نفر در سال ۲۰۱۳ به ۲.۸ میلیون نفر در سال ۲۰۱۵ کاهش یافت. البته باید توجه داشت که طوفان الاقصی هم به لحاظ عمق عملیات و هم گستردگی آن متفاوت از درگیری سال ۲۰۱۴ و حتی انتفاضه های اول و دوم بوده است و لذا قطعا آثار منفی آن بر گردشگری رژیم صهیونیستی قوی تر و طولانی تر خواهد بود.

شکل ۱: ورود گردشگران خارجی به سرزمین های اشغالی در دوره ۲۰۰۵-۱۹۹۹/ میلیون نفر

شکل ۲: میزان سرمایه گذاری مستقیم در سرزمین های اشغالی طی دوره ۲۰۰۵-۱۹۹۹ / میلیارد دلار

بررسی طوفان الاقصی، شکست غیرقابل ترمیم اقتصادی

بررسی طوفان الاقصی، شکست غیرقابل ترمیم اقتصادی

ب- سرمایه گذاری

علاوه بر گردشگری، سرمایه گذاری در سرزمین های اشغالی نیز از طوفان الاقصی متأثر خواهد شد. در ادبیات اقتصادی، سرمایه گذاری متغیری است که نه تنها بسرعت تحت تأثیر سیاست ها و حوادث قرار می گیرد بلکه دارای حافظه طولانی مدت است و دیرتر هم آن حوادث را فراموش می کند. توسعه بازارهای مالی و سرمایه در دنیا، حساسیت سرمایه گذاری به متغیرهای منفی را افزایش داده است. در اقتصاد رژیم اشغالگر نیز بخش عمده ای از رشد اقتصادی از محل سرمایه گذاری خارجی و نیز ورود مهاجران تحصیل کرده خارجی حاصل می شود. بررسی اطلاعات آماری در دوره انتفاضه دوم نشان می دهد که پس از آغاز انتفاضه، میزان خالص جریان ورودی سرمایه خارجی به این سرزمین از رقم ۸ میلیارد دلار سال ۲۰۰۰ به رقم ۱.۷۷ میلیارد دلار سال ۲۰۰۱ کاهش یافته و تا چند سال به سطح قبلی بازنگشته است (شکل ۲). با توجه به گستردگی بالای طوفان الاقصی و ابتکار عمل حماس در این طوفان و نیز امکانات پیشرفته تر در اختیار جبهه مقاومت، انتظار می­رود روند ورود سرمایه به این رژیم برای مدت طولانی تری نزولی باشد.

ج- مهاجرت

امروزه مهاجرت، دست کم از سه جهت اقتصادی حایز اهمیت است: اول، تأمین عرضه نیروی کار، دوم، افزایش ورودی صندوق های بازنشستگی و سوم، درآمد مالیاتی دولت. البته در رژیم اشغالگر، مهاجرت اهمیت دیگری نیز دارد و آن این که نوعی تضمین امنیتی برای بقای آن است. آمار رسمی موید آن است که ۲۶ درصد ساکنان سرزمین های اشغالی در بیرون از این سرزمین متولد شده اند و ۱۹ درصد آنها طی ۵ سال گذشته وارد شده اند. در واقع، بخش  عمده ای از ساکنان این سرزمین که عمدتا متخصص هستند، تازه وارد محسوب می شوند. بنابراین گسترش ناامنی در این سرزمین، هم تمایل افرادی که قصد ورود داشته اند را در تصمیم خود متزلزل می کند و هم افراد تازه وارد ساکن در سرزمین های اشغالی را مصمم به خروج و بازگشت خواهد کرد. بررسی تجربه انتفاضه دوم فلسطین (۲۰۰۵-۲۰۰۰) نیز موید این است که تعداد مهاجران وارده به این سرزمین طی سه سال پس از آغاز انتفاضه به یک سوم کاهش یافته و از ۶۰ هزار نفر به ۲۰ هزار نفر سیده است (شکل ۳). بنابراین، این انتظار وجود دارد که با توجه به گستردگی و عمق بیشتر طوفان الاقصی نسبت به انتفاضه دوم (الاقصی)، اثر منفی این طوفان بر روند مهاجرت به سرزمین های اشغالی عمیق تر باشد. با این نگاه، توجیه سفرهای سران کشورهای غربی و به طور خاص آمریکا به سرزمین های اشغالی آسان تر خواهد بود. در واقع، آنها تلاش کردند با پرواز مستقیم به این رژیم، این پیام را به دنیا مخابره کنند که ناامنی مشهودی در این سرزمین وجود ندارد، ولی تداوم جنگ و عدم توقف حملات حماس نشان داد که واقعیت متفاوت است.

د- سایر هزینه ها

اگرچه، هزینه های دیگری مانند هزینه های مستقیم جنگ، هزینه های ارزی برای ایجاد تعادل در بازار ارز (شکل ۴)، کاهش تجارت نفتی و غیرنفتی، سقوط ارزش سهام و مانند آن نیز علاوه بر هزینه های فوق، بر این رژیم وارد شده ولی بنظر می رسد این هزینه ها با کمک های دولت های خارجی تا حدودی جبران شود و اثر آن در طول زمان کم رنگ تر شود. ولی سه دسته صدمه ای که در بالا گفته شد، احتمالا غیرقابل جبران خواهند بود چراکه نه تنها تصمیمات ساکنان موجود در سرزمین های اشغالی را تحت تأثیر قرار می دهد بلکه تصمیم کسانی که قصد گردشگری، سرمایه گذاری و یا مهاجرت به این سرزمین دارند را نیز متأثر می کند.

شکل ۳: تعداد مهاجران وارده به سرزمین های اشغالی/نفر

شکل ۴: کاهش ارزش پول رژیم اشغالگر طی جنگ اخیر/دلار

بررسی طوفان الاقصی، شکست غیرقابل ترمیم اقتصادی

بررسی طوفان الاقصی، شکست غیرقابل ترمیم اقتصادی

جمع بندی

آمار رسمی موید آن است که در سال های اول و دوم انتفاضه دوم، رشد اقتصادی رژیم اشغالگر بشدت کاهش یافت و از ۸.۷ درصد در سال ۲۰۰۰ به حدود ۰.۱- درصد در سال ۲۰۰۲ رسید. این نشان می دهد که اثر منفی جنگ ها بر اقتصاد این کشور گسترده و عمیق است. لذا می توان نتیجه گرفت که تبعات این جنگ که با ابتکار عمل حماس آغاز شده و بصورت گسترده و با امکانات بیشتر و پیشرفته تر توسط حماس ادامه یافته، برای رژیم  اشغالگر به سادگی و به سرعت قابل ترمیم نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.