دقیقاً هفت‌ماه و ۲۰روز پیش دو روزنامه‌نگار واشنگتن‌پست یعنی جابی وریک و اوان هیل در گزارشی برای نخستین‌بار نام «حاج‌صادق امیدزاده» را مطرح کردند.

مسیر شهادت، مبارزه با آمریکاست

به گزارش قدس آنلاین، در زیرتیتر همین گزارش عبارت «طرح پنهانی برای کشتن آمریکایی‌ها به عنوان بخشی از راهبرد بزرگ‌تر برای بیرون راندن ایالات متحده از سوریه» آمده است. در بخشی از این گزارش هم ذکر شده است: «یکی از فرماندهان نیروی قدس به اسم صادق امیدزاده مدیریت تعیین مناطق حمله به آمریکایی‌هایی را که در سوریه حضور دارند، به‌عهده دارد». حالا پس از هفت ماه، حاج صادق به آرزوی دیرینه خودش رسید تا یک بار دیگر ثابت کند تنها روشی که می‌توان به‌کمک آن راه صدساله عروج را یک شبه طی کرد، مبارزه با آمریکاست. روز گذشته در خبرها آمد که یک تیم چهار نفره از اعضای نیروی قدس سپاه که برای مأموریت‌های مستشاری در سوریه به سر می‌بردند، با حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیه‌ای این خبر را اینچنین تأیید کرد: «در پی اقدام متجاوزانه رژیم ددمنش و جنایتکار صهیونیستی در حمله هوایی به دمشق، چهارتن از مستشاران نظامی سپاه و مدافعان حرم و تعدادی از نیروهای سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند». «حجت‌الله امیدوار» همان حاج‌صادق امیدزاده، «علی آقازاده»، «حسین محمدی» و «سعید کریمی» اسامی این شهدا عنوان شده است.

در گزارش واشنگتن پست آمده است حاج‌صادق مغز متفکر عملیات‌های اخراج آمریکایی‌ها از سوریه بوده است.

حاج صادق که بود؟
حاج‌صادق که حالا دیگر می‌توانیم او را با نام واقعی‌اش یعنی حجت‌الله امیدوار صدا بزنیم، فرمانده اطلاعات نیروی قدس در سوریه بود. به همراه شهید امیدوار، جانشین او هم به شهادت رسید. شهید امیدوار جزو نیروهای قدیمی سپاه بود و حتی از همان دوران دفاع مقدس نقش جدی در شناسایی و اطلاعات داشته است.
نام حاج صادق امیدزاده ۱۱ سال پیش نیز در گزارش‌های سازمان تروریستی منافقین ذکر شده بود.

اخبار تأیید نشده می‌گوید حاج صادق در جریان گروگان‌گیری نیروهای جبهه النصره در اوایل بحران سوریه در میان اسرای ایرانی حضور داشته که در نهایت با پادرمیانی قطر به همراه دیگر اسرا آزاد شدند.

می‌شود گفت اسرائیل با این ترور، در حقیقت یکی از موانع اصلی حضور آرام آمریکا در منطقه را به شهادت رسانده است.

عملیات روز گذشته رژیم صهیونیستی دومین عملیات علیه مستشاران ایرانی در سوریه در ۱۰۵ روز گذشته یعنی پس از عملیات طوفان‌الاقصی بود. در عملیات اول در روز دهم دی‌ماه سال جاری صهیونیست‌ها سیدرضی موسوی، یکی دیگر از نیروهای قدیمی سپاه قدس را به شهادت رساندند. سید رضی فرمانده تدارکات و تأمین جبهه مقاومت محسوب می‌شد.

به‌عبارتی می‌توان گفت با انجام این دو ترور دشمن توانسته است دو عضو اصلی محور مقاومت را حذف کند. اما جالب آنکه در بیانیه سپاه هیچ حرفی از انتقام یا تلافی نیامده است. حال آنکه در بیانیه شهادت سید رضی چنین عبارتی استفاده شده بود: «تأکید می‌شود بی‌تردید رژیم غاصب و متوحش صهیونیستی تاوان این جنایت را خواهد پرداخت».

از طرفی ترور حاج صادق در فاصله کمتر از یک هفته از عملیات انهدام مقر موساد در اربیل نشان می‌دهد، عملیات اربیل نتوانسته بازدارندگی ایجاد کند. «بازدارندگی» را می‌توان نوعی ادراک از آنچه پس از یک عملیات اتفاق می‌افتد، نامید. برای نمونه وقتی اسرائیل تصمیم می‌گیرد یکی از اعضای سپاه قدس را به شهادت برساند، منتظر چه اقدامی از سمت ایران خواهد بود؟ اگر واکنش ایران برای رژیم صهیونیستی هزینه‌ای بیشتر از آنچه انجام داده است داشته باشد، بدون شک دست به عملیات نمی‌زند. اما اگر سطح واکنش ایران به‌اندازه‌ای باشد که با حساب دودوتا چهارتای او ارزشش را داشته باشد، بدون شک اقدام را انجام می‌دهد و حتی تکرار هم می‌کند.

منطق را عوض کنیم
قبول کنیم یا نه در حال حاضر عملیات‌های انتقام‌جویانه ایران نتوانسته ایجاد بازدارندگی کند. به‌عبارتی همان‌طور که سپاه اعلام کرد عملیات انهدام پایگاه موساد در اربیل، انتقام شهادت سردار سید رضی بود، اگر این عملیات ایران می‌توانست قدرت بازدارندگی ایجاد کند، قطعاً ترور حاج صادق رخ نمی‌داد.

چاره کار کجاست؟ البته که برای تحلیل کردن باید اولاً اطلاعات داشت و ثانیاً اشراف به اطلاعات. اما طبق آنچه که اکنون منتشر شده است، به‌نظر می‌رسد منطق کنش و واکنش را باید عوض کرد. به‌عبارتی باید رویکرد انتقام‌جویانه به رویکرد ایجاد و القای ادراک بازدارندگی تغییر کند. همان‌طور که مطرح شد، عملیات اربیل نتوانسته ایجاد بازدارندگی کند، چرا که اصلاً هدفش بازدارندگی نبوده و طبق بیانیه سپاه انتقام بوده است. وقتی هدف انتقام باشد، دشمن حاضر است بار دیگر عملیاتش را تکرار کند و انتقام هم بشود. چرا که منطق انتقام انجام عملیاتی در همان سطح و حوزه است. اما منطق عملیات بازدارنده، کنشی در سطح بالاتر است که هزینه بیشتری به دشمن اعمال کند و از این طریق ادراک بازدارندگی در دشمن ایجاد کند. این همان بخش مغفول در فضای فعلی است. اگر خواسته باشیم کمی پا را فراتر بگذاریم و با استفاده از آنچه تاکنون منتشر شده پیشنهاد هم بدهیم، شاید بشود گفت«گالانت» مهره مناسبی برای حذف کردن و القای ادراک بازدارندگی است.

حقوق بین‌الملل به نفع ایران است
ماده ۵۱منشور حقوق بین‌الملل هم این اجازه را به کشورمان می‌دهد که علیه متجاوز اقدام کند. طبق این ماده «در صورتی که یک عضو سازمان ملل متحد مورد تجاوز مسلحانه واقع شود، هیچ‌یک از مقررات این منشور به حق طبیعی دفاع مشروع انفرادی یا اجتماعی تا موقعی که شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی به‌عمل آورد، لطمه وارد نخواهد آورد و اقداماتی که اعضا برای اجرای حق دفاع مشروع به‌عمل می‌آورند باید فوراً به شورای امنیت اطلاع دهند». این اولین‌بار نیست که اسرائیل به‌طور مستقیم نیروهای ایرانی را مورد هدف قرار می‌دهد. به‌ویژه شهید سید رضی موسوی با عنوان یک دیپلمات رسمی در سوریه حضور داشت و حمله به او حمله به شهروند غیرنظامی ایران محسوب می‌شد.

خبرنگار: علی نیک‌پندار

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.