حوالی امروز/۲۲ نماینده دیگر مجلس شورای ملی، روز گذشته استعفا داده بودند تا تعداد مستعفیها به ۴۰نماینده برسد. روز سهشنبه ۱۷بهمن ۵۷ این ۴۰ نماینده به جای حضور در مجلس به مدرسه علوی رفتند تا پای صحبتهای امام(ره) بنشینند. بختیار هم در این روزها همچنان «نخست وزیربازی» خودش را میکرد و قصد داشت به مجلس برود و سخنرانی کند!
خوشامدگویی دیرهنگام
امام(ره) طبق وعدهای که در بهشت زهرا(س) داده بود، پس از اعلام غیرقانونی بودن دولت بختیار، رئیس دولت موقت (نخستوزیر) را تعیین کرد. این یعنی انقلاب مردم داشت به سرنوشتسازترین روزش میرسید. با اینکه از طرف تشکلهای سیاسی و مذهبی اعلام شده بود راهپیمایی سراسری در حمایت از دولت موقت دو روز دیگر برگزار خواهد شد، مردم اما خودجوش و شادمان در همه شهرها به خیابان آمدند تا به بختیار که گفته بود از جایش تکان نمیخورد، حالی کنند همین روزها ممکن است بدجوری او و صندلی نخستوزیریاش را تکان تکان بدهند. در برخی شهرها چماق به دستان حامی سلطنت به مردم حمله کرده و چند نفر را شهید و مجروح کردند.
امام(ره) طبق وعدهای که در بهشت زهرا(س) داده بود، پس از اعلام غیرقانونی بودن دولت بختیار، رئیس دولت موقت (نخستوزیر) را تعیین کرد. این یعنی انقلاب مردم داشت به سرنوشتسازترین روزش میرسید. با اینکه از طرف تشکلهای سیاسی و مذهبی اعلام شده بود راهپیمایی سراسری در حمایت از دولت موقت دو روز دیگر برگزار خواهد شد، مردم اما خودجوش و شادمان در همه شهرها به خیابان آمدند تا به بختیار که گفته بود از جایش تکان نمیخورد، حالی کنند همین روزها ممکن است بدجوری او و صندلی نخستوزیریاش را تکان تکان بدهند. در برخی شهرها چماق به دستان حامی سلطنت به مردم حمله کرده و چند نفر را شهید و مجروح کردند.
ژنرال هایزر که برای بررسی امکان کودتا و نگه داشتن بختیار در رأس قدرت در ایران مانده بود، کشور را ترک کرد. مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشکده افسری در حالی برگزار شد که آنها برای نخستینبار از ادای سوگند وفاداری به شاه معاف شدند. در چنین شرایطی بختیار، در واکنش به تعیین دولت موقت، ساعت ۹ صبح، بیخبر و سرزده خودش را با بالگرد به مجلس رساند و به اتاق رئیس مجلس- دکتر سعید- رفت تا به صورت خصوصی با او گفتوگو کند. جالب اینکه در آغاز جلسه، رئیس مجلس شورا گفت: «بازگشت حضرت آیتالله العظمی خمینی، مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوشامد میگویم!»
مجلسِ ملت نبود
بختیار هم آخر وقت مجلس پشت تریبون رفت: «روش دولت در برابر هر قانونشکنی مشخص است... وقتی صحبت از قانون اساسی میکنیم صحبت از اجرای صحیح قانون اساسی است... از اینکه هر روز یک نفر حکومتی و دولتی تشکیل دهد تا زمانی که شوخی و حرف است تحمل میکنیم، ولی اگر وارد عمل شوند عمل را با عمل جواب میدهیم...».
بختیار لابد میخواست سرشوخی را با دولت موقت باز کند وگرنه بهخوبی میدانست مردم و انقلاب و امام(ره) با او شوخی ندارند. به جز «بازرگان» که به سرعت پاسخ محکمی به بختیار داد، امام(ره) هم در سخنرانی برای نمایندگان مستعفی مجلس، هشدار آخر را داد: «... شاه را نصیحت کردیم لکن او غرورش مانع شد از اینکه نصیحت ما را بشنود و امر منتهی شد به اینکه دارید میبینید. نصیحت ما را نشنید و امرش منتهی شد به اینجا که میبینید.
مجلسِ ملت نبود
بختیار هم آخر وقت مجلس پشت تریبون رفت: «روش دولت در برابر هر قانونشکنی مشخص است... وقتی صحبت از قانون اساسی میکنیم صحبت از اجرای صحیح قانون اساسی است... از اینکه هر روز یک نفر حکومتی و دولتی تشکیل دهد تا زمانی که شوخی و حرف است تحمل میکنیم، ولی اگر وارد عمل شوند عمل را با عمل جواب میدهیم...».
بختیار لابد میخواست سرشوخی را با دولت موقت باز کند وگرنه بهخوبی میدانست مردم و انقلاب و امام(ره) با او شوخی ندارند. به جز «بازرگان» که به سرعت پاسخ محکمی به بختیار داد، امام(ره) هم در سخنرانی برای نمایندگان مستعفی مجلس، هشدار آخر را داد: «... شاه را نصیحت کردیم لکن او غرورش مانع شد از اینکه نصیحت ما را بشنود و امر منتهی شد به اینکه دارید میبینید. نصیحت ما را نشنید و امرش منتهی شد به اینجا که میبینید.
این الان رفته است و مملکتی را خراب کرده و رفته... ما در طول مدت ۵۰ سال یک مجلس قانونی نداشتیم. مجالس ما به ملت مربوط نبوده، این ملت به حساب نمیآمد. در زمان رضاخان- که من یادم است و هر کس همسن من است و شماها بیشترتان یادتان نیست- که ما مجلس نداشتیم. هر چی داشتیم سرنیزه بود! در زمان محمدرضاخان هم که همهتان مطلعید که خودش هم گفت لیست را از سفارتخانهها میآورند؛ منتها میگفت «میآوردند» یعنی زمان من نمیآورند! یعنی همین سالی که ایشان میگوید «انقلاب» را درست کرده بود دیگر نمیآورند...مجلسِ ملت نبود...».
بختیار را نصیحت کنید
امام(ره) در ادامه صحبتهایش تکلیف بختیار و دولتش را هم بهخوبی روشن کرد: «دولتهایی که ناشی شدند از مجلس و از رژیم محمدرضا و رژیم شاهنشاهی، اینها از جهات زیاد غیر قانونیاند... مجلس قانونی نیست، شاه قانونی نیست، برای اینکه همه میدانیم که تحمیل کردند به ما این شاه را... ما ۵۰ سال با سرنیزه زندگی کردیم و دو، سه سال است که با سرنیزه و خون زندگی کردیم؛ با خون، ما زندگی کردیم. بچههای ما را همه را یا در حبسها یا در ـ عرض میکنم که ـ تبعیدها، یا کشتند یا زجرکش ... آقا در زندانهای اینها یک طبقی را میگذاشتند و میخواباندند زندانی را رویش، برق را متصل میکردند و میسوزاندند آدم را! یک همچو وضعی ما داریم... تمام این اوضاعی که تا حالا شده هم برخلاف قانون بوده است... دولت این آقا(بختیار) هم که ناشی از این مجلس و ناشی از آن شاه و سرنیزه است... این دولت نیست که ما بگوییم بیاید استعفا بکند! وقتی دولت نیست، استعفا میخواهد چه کند؟ استعفا مال این است که دولتی قانونی باشد. منتها هر کس که تنبه پیدا کرد، توبه کرد برگشت، توبهاش البته قبول است؛ خدا قبول میکند، ملت هم قبول میکند. اینهایی که ماندهاند سر جای خودشان، در معصیت هستند؛ در زندگی دارند معصیت میکنند.
اینهایی که بیرون آمدهاند، از معصیتگاه بیرون آمدند و خدا هم توبه را قبول میکند. من از خدا میخواهم که همه شما را موفق کند به اینکه از این به بعد ملی باشید. آقا... با ملت باشید و این مرد را (بختیار) نصیحت کنید که با ملت باشد. اگر میتوانید، با ایشان ملاقات کنید که یک بساط در نیاورد؛ نرساند به آنجایی که ما این مردم را بگوییم بریزند سرش، از بین ببرندش. ما نمیخواهیم این طور بشود. ما میل داریم که مطالب عقلایی باشد... از باب اینکه او را نخستوزیر نمیدانیم، نخستوزیر تعیین کردیم به ولایت شرعی...» .
بختیار را نصیحت کنید
امام(ره) در ادامه صحبتهایش تکلیف بختیار و دولتش را هم بهخوبی روشن کرد: «دولتهایی که ناشی شدند از مجلس و از رژیم محمدرضا و رژیم شاهنشاهی، اینها از جهات زیاد غیر قانونیاند... مجلس قانونی نیست، شاه قانونی نیست، برای اینکه همه میدانیم که تحمیل کردند به ما این شاه را... ما ۵۰ سال با سرنیزه زندگی کردیم و دو، سه سال است که با سرنیزه و خون زندگی کردیم؛ با خون، ما زندگی کردیم. بچههای ما را همه را یا در حبسها یا در ـ عرض میکنم که ـ تبعیدها، یا کشتند یا زجرکش ... آقا در زندانهای اینها یک طبقی را میگذاشتند و میخواباندند زندانی را رویش، برق را متصل میکردند و میسوزاندند آدم را! یک همچو وضعی ما داریم... تمام این اوضاعی که تا حالا شده هم برخلاف قانون بوده است... دولت این آقا(بختیار) هم که ناشی از این مجلس و ناشی از آن شاه و سرنیزه است... این دولت نیست که ما بگوییم بیاید استعفا بکند! وقتی دولت نیست، استعفا میخواهد چه کند؟ استعفا مال این است که دولتی قانونی باشد. منتها هر کس که تنبه پیدا کرد، توبه کرد برگشت، توبهاش البته قبول است؛ خدا قبول میکند، ملت هم قبول میکند. اینهایی که ماندهاند سر جای خودشان، در معصیت هستند؛ در زندگی دارند معصیت میکنند.
اینهایی که بیرون آمدهاند، از معصیتگاه بیرون آمدند و خدا هم توبه را قبول میکند. من از خدا میخواهم که همه شما را موفق کند به اینکه از این به بعد ملی باشید. آقا... با ملت باشید و این مرد را (بختیار) نصیحت کنید که با ملت باشد. اگر میتوانید، با ایشان ملاقات کنید که یک بساط در نیاورد؛ نرساند به آنجایی که ما این مردم را بگوییم بریزند سرش، از بین ببرندش. ما نمیخواهیم این طور بشود. ما میل داریم که مطالب عقلایی باشد... از باب اینکه او را نخستوزیر نمیدانیم، نخستوزیر تعیین کردیم به ولایت شرعی...» .
نظر شما