از آنچه می پنداشتم غمزده تر است. لحن اش سرد شده. خرید نمی رود. کیک نمی پزد. نمی خندد. برای دیدن شبکه مستند، جاروجنجال راه نمی اندازد. با «گلی» و «آبان» بازی نمی کند و راه براه، شماره ام را نمی گیرد.
ساری- فکر می کردم بسیار با بیماری و درد، همخانه و آشنایم اما راست می فرمایند که زندگی معجون ناشناخته ایست که فراز و نشیب هایش همیشه آدم را غافلگیر می کند.
قدس آنلاین / رقیه توسلی : وکیل پایه یک شده است. می گوید آنقدر که او نخوابیده و خوانده و چراغ اتاقش تا صبح خاموش نشده اسمش دارد در گینس ثبت می شود. پشت تلفن از بی معرفتی همه گله می کند و از خواهرم...