به گزارش قدس آنلاین، فرمانده عصبی، بهانه گیر و غرغروی فصل پیش، در پایان راند اول لیگ نو با تبسمی به وسعت چهرهاش و درخششی در چال گونهاش به سالن کنفرانس قدم نهاد تا ثابت کند در گذر سالها و ماهها فرق آزادی را با آزاری که به خود و اتمسفر پیرامونش میرساند، فهمیده است.
این دستکم یک گام رو به جلو است. قدمی به پیش برای پر کردن چالههای عمیق سوءتفاهم از سوی سپهسالار ارتش آبی که دیگر مثل گذشته سوگند نمیخورد و برابر هر گزاره، دهها علامت تعجب و سؤال نمیگذارد.
(۲) راهبر لالیگایی آن شب حرفهای نگفته بسیاری را در دلش دفن کرد و روی صندلی چرخدار هرگز به ساعتش خیره نشد تا مخبران خسته جان به این برداشت ساده دست یابند که مرد نکونام با عبور از پیچهای اوهام در فصل جدید خود را به مرزهای حقیقت نزدیک کرده است.
شماره ۶ استثنایی استقلال در سالهای دیر و دور، در شرایطی گارد بسته خود را برابر رسانهها باز کرد که در غیبت مدیر رسانهای، خود به تنهایی برای دقایقی در چندین نقش ظاهر شد و مجمل و موجز پاسخ پرسشهای بودار داد.
جواد البته رغبت زیادی به پرسشهایی که از زاویه خودش با حاشیه عجین بود، نشان نداد. مثلاً آنجا که خبرنگار قدس با ارجاع به آخرین واگویههای مهدی هاشمی نسب، یاغی بازمانده از خانه، دلیل عدم همراهی او را پرسید، اما سرمربی چهل و سهساله پس از کمی مکث با ابروان درهم کشیده پاسخ داد:«میخواهید باز هم حاشیه درست کنید، من تن به بازیتان نمیدهم». یا زمانی که از او درباره فرجام گلر بوسنیایی استقلال که بی شک شاهکار! مدیران باشگاه است، پرسیدیم، بلافاصله پاسخ داد: سؤال بعدی لطفاً!
جواد بر اهمال مدیریت وقت باشگاه در عقد قرارداد با بلانکو آرژانتینی نیز سرپوش گذاشت و تنها به این جملات بسنده کرد:« بلانکو الحاقیه دیگری در قراردادش دارد. بازیکن با ما قرارداد داشته ولی قراردادی از قبل بسته شده بود که باید تأسف خورد! ما دو روز قبل از بازی متوجه شدیم بلانکو نمیتواند قراردادش را ثبت کند و این خیلی عجیب است!».
(۳)آن شب اما ردّ دلواپسی کمتر از گذشته بر بطری آب معدنی سرکرده آبیها خط انداخته بود و او با همه محافظهکاریها و گریزها ترجیعبند مصاحبهاش را به واژههای مکدر الصاق نکرد و نخواست تپانچه را به سوی خبرنگاران بگیرد. صدالبته تمام جوابهای مردی با بیشترین بازی ملی، مخاطبان را راضی نکرد که هیچ، بهت و حیرت را نیز در جاهایی به همراه آورد. مثلاً آنجا که در پاسخ به پرسش قدس درباره ترافیک شدید بازیکن در اردوگاه آبی لحظاتی زیر میز زد و اذعان کرد:«این چه پرسشی است! تیم سه سال است بازیکن نگرفته و از دست هم داده است. ما بازیکنی نگرفتیم، الان با بازیکن گرفتن در حال جبران کردن هستیم. تیمهای دیگر چهار پنج بازیکن نیاز دارند و ۱٠ بازیکن میگیرند. ما تازه به آنها رسیدهایم! از نقلوانتقالات این فصل راضی هستم، ولی اینکه میگویید یار زیاد داریم باید بگویم هنوز از دو سه تیم با اختلاف عقب هستیم. این تیم باید با هر مربی یارگیری کند. پس دیگر این حرف را نزنید».
این موضع ناخدای ۱۸۵ سانیمتری در حالی است که دوست و دشمن اعتراف میکنند هیچ تیمی به اندازه استقلال در بازار مکاره نقل و انتقالات طعم رستگاری را نچشیده است.
اما وقتی از او خواستیم وعدهای دلخوشکنک به هواداران دهد، جملات نامفهومی را بر زبان راند:«من خودم عاشق این هستم که جام بگیرم، ولی مربی عاقل وعده نسیه نمیدهد . من فقط قول میدهم تلاش کنیم تا به موفقیت برسیم، قول جام گرفتن اما نه!».
(۴) حتی اگر جواد نکونام جملاتی تیترخور و لیدخور رو نکرده باشد، باید برای سکاندار جاه طلب که بیاعتنا به عکسهای دق کرده، زیر فلاش دوربینها چراغهای رابطه را دقایقی روشن کرد و به سیاق فصل پیش به رسم ترسناکِ گیر سه پیچ دست نیازید، کف بزنیم و از سویدای دل آرزو کنیم جناب ایشان کلاهخود، سپر و شمشیر را برای همیشه بایگانی کرده تا شمعها کوتاه بیایند و روشنایی در میزانسن مه آلود همه جا را فرا بگیرد و راهی برای رهایی از بیشکیبی پیدا شود. آن وقت لابد حافظ منافع آبیها مجال بیشتری برای پر کردن نقطه چینها و رونمایی از مونولوگها و دیالوگهای غامض بدست خواهد آورد.
*امیدمافی



نظر شما