هر دینی سنتهای موسیقی مرتبط با خود را دارد. برای مثال، سازهای برنزی معمولاً در موسیقی مدیتیشن هندو یافت میشوند، در حالی که موسیقی مسیحی، از سوی دیگر، طیف گستردهای از عناصر موسیقی را به کار میگیرد، از جمله: آوازهای گریگوری، گروه کر ارتدکس روسی، راک اند رول، پاپ، کلاسیک و... علاوه بر این، حتی میتواند سنتهای موسیقایی متفاوتی در یک مذهب وجود داشته باشد که تنها با جغرافیا از هم جدا شدهاند. با این حال، صرف نظر از این تنوع باورنکردنی، موسیقی مذهبی از دیرباز جنبه جدایی ناپذیر عبادت و مراسم بوده است.
چه چیزی موسیقی را تا این حد برای دین مهم می کند؟
پاسخ واضح است؛ موسیقی دینی به بیان احساسات کمک می کند. این مساله ممکن است در ابتدا بدیهی به نظر برسد، زیرا موسیقی یک رسانه عالی برای ابراز وجود بدون توجه به محل برگزاری است. با این حال، وقتی صحبت از موسیقی دینی میشود، ممکن است کمی فراتر رود. موسیقی دینی به ایجاد فضایی کمک می کند تا مخاطب با عمیق ترین افکار و عقاید خود ارتباط برقرار کند، به گونهای که کلمات قادر به انجام چنین کاری نیستند. یکی از نمونه های آن از مردم زیمبابوه می آید. در آنجا موسیقی می سازند تا از خدای خود به خاطر فراهم کردن فصل شکار یا برداشت موفق تشکر کنند.
این تأثیر را می توان با تأثیرات کلمات یا اشعار همراه با موسیقی عمیق تر کرد. بعلاوه، هجوم احساسات موسیقی دینی میتواند چیزی شبیه به یک حلقه بازخورد عاطفی ایجاد کند که ما را به نقطه بعدی میرساند.
مطالعه اخیرا نشان داده که برخی از موسیقیهای دینی، مانند انجیل،«پیام امید و خوشبینی» را منتقل میکنند. محققان میگویند که هر چه یک فرد بیشتر به موسیقی دینی از این نوع گوش دهد، کمتر در مورد مرگ احساس اضطراب میکند. علاوه بر این، این دسته از مردم تمایل دارند که از زندگی خود رضایت بیشتری داشته باشند و احساس عزت نفس قوی تری نسبت به بقیه افراد دارند.
شواهد بیشتری از این تأثیر توسط مطالعه دیگری یافت شد که نشان داد موسیقی مذهبی میتواند احساسات مثبتی را برای کل تجربه مذهبی ایجاد کند. با این حال، این مطالعات جدیدتر نمی تواند تعیین کند که آیا این اثر، ناشی از عصب روانشناسی مغز، یا یک محرک فرهنگی و یا ترکیبی از هر دوی اینهاست.
محققان دیگر اثبات کردهاند که موسیقی مذهبی می تواند به عنوان نشانه ای در ارتباط با معیارهای اخلاقی عمل کند. این محققان میگویند موسیقی میتواند نشانههایی ایجاد می کند که بر رفتارهای عبادت کنندگان تأثیر میگذارد و آنها را از طریق کد اخلاقی ایمانشان، راهنمایی میکند.
مطالعه دیگری با تمرکز بر دیدگاه آموزش در دوران کودکی نشان داد که کودکان مسلمانی که سرودهای اسلامی را میآموزند و میخوانند، احساس ارزش های اخلاقی و مذهبی را در خود پرورش میدهند. این آهنگها سرشار از پیامهای اخلاقی هستند و محققان پیشنهاد میکنند یادگیری آنها مشارکت فعال کودکان در ایمان را افزایش میدهد.
نقش دیگر موسیقی در دین «تشویق مشارکت و ایجاد جامعه» است. همبستگی و رفتارهای درون یک گروه اغلب بدیهی است، به ویژه زمانی که آن گروه با هم عبادت می کنند. اگر تا به حال در یک مراسم مذهبی شرکت کرده باشید، این را دیده اید. صرف نظر از ایمان، وقتی موسیقی مذهبی اجرا می شود، مردم با آن درگیر می شوند، احساساتی میشوند، حرکت میکنند، اشک میریزند و می خوانند. همچنین به نظر می رسد که این تعامل در طول زمان رشد می کند. حتی کسانی که تمایل کمتری برای حرکت با موسیقی دارند، در نهایت این کار را انجام می دهند، تا زمانی که کل جماعت هماهنگ و متحد شود. موسیقی کلید ایجاد این همبستگی، و رسیدن به یک اتحاد و فرهنگ واحد است. در فرهنگ اسلامی، صدای اذان با صوت از قدمت بالایی برخوردار است و پیشینه این آواز به زمان پیدایش اسلام بازمیگردد. این صوت از اصوات جادویی به شمار میرود و انگیزه بجای آوردن احکام الهی همچون، نماز را در مسلمانان تقویت میکند. خواندن قرآن و یا شنیدن آن همراه باصوت نیز، پیوند دهنده موسیقی و دین است.
موسیقی از ابتدا بخش مهمی از دین بوده است. در طول قرن ها تغییر کرده است. در بعضی جاها در دسترس تر و در بعضی جاها پیچیده تر شده است، اما همیشه وجود داشته است.
واکنشی که در هنگام گوش دادن به موسیقی با افراد دیگر تجربه می کنیم بی نظیر است. به اشتراک گذاشتن یک احساس با فرد مقابلتان و حسی که در حین گوش دادن به موسیقی با آن مواجه میشوید، می تواند یک پیوند عمیق عاطفی و تجربه تغییر دهنده زندگی باشد. موسیقی، در طول تاریخ مردم را متحد کرده است، باورها را تعریف می کند، و احساسات را به اشتراک می گذارد. حتی با کوچکتر شدن دنیای ما با ایجاد ارتباط با مردم از طریق فناوری، موسیقی همچنان نقش خود را ایفا خواهد کرد. علاقه مشترک به موسیقی همیشه ما را به هم نزدیکتر میکند و این پیوند عمیق همیشه باقی خواهد ماند.
حمیدرضا قربانی؛ آهنگساز و پژوهشگر حوزه موسیقی



نظر شما