این فناوریها با توانایی تحلیل دادههای عظیم، پیشبینی روندها و خودکارسازی وظایف پیچیده، ظرفیت تغییر ساختارهای اقتصادی و بازار کار را دارند و ایران هم به عنوان کشوری با اقتصادی در حال توسعه و جمعیتی جوان، میتواند از این فناوری ها بهرهبرداری کند.
براساس گزارشهای بینالمللی، هوش مصنوعی قادر است تا سال۲۰۳۰ حدود ۱۵/۷تریلیون دلار به ارزش تولید ناخالص داخلی اقتصاد جهانی اضافه کند و کشورهای در حال توسعه مانند ایران میتوانند سهمی از این رشد داشته باشند.
برآوردها نشان میدهد سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (آیسیتی) در ایران طی سال۱۴۰۳ به حدود ۴۸ هزار میلیارد تومان رسیده که نشاندهنده توجه روزافزون به دیجیتالیسازی اقتصاد است. با این حال، تخصیص بودجه به توسعه هوش مصنوعی همچنان محدود و تنها حدود ۰/۵درصد از بودجه عمومی کشور به تحقیق و توسعه در حوزه فناوریهای نوین اختصاص یافته است در حالی که کشورهای پیشرو در این زمینه، مانند کره جنوبی، حدود ۵درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به تحقیق و توسعه اختصاص میدهند.
تحلیلگران داخلی معتقدند اگرچه اقتصاد ایران در سال۱۴۰۴ با مشکلات متعددی ازجمله تورم بالا (حدود ۳۵ درصدی)، نرخ بیکاری (۷/۲ تا ۸/۲درصدی) و تداوم تحریمهای بینالمللی دست و پنجه نرم میکند، اما با توسعه بهرهگیری از فناوری هوش مصنوعی توأم با رفع یا کاهش نارساییها در حوزه نیروی کار و آمادهسازی زیرساختها، از مشکلات اقتصادی فعلی به سمت افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی در بخشهای کلیدی همچون تولید، بانکداری و کشاورزی عبور آسانتری خواهد داشت.
خودکاری و رقابتپذیری تولید ایرانی با هوش مصنوعی
در حال حاضر سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی (جیدیپی) ایران ۱۲ تا ۱۴درصد ارزیابی میشود و این حوزه در تمام دهههای گذشته از بهرهوری اندک و عقبماندگی در استفاده از فناوریهای نوین رنج برده است. گفته میشود میانگین بهرهوری نیروی کار در این بخش حدود ۳۵درصد کمتر از استانداردهای جهانی است حال آنکه براساس گزارشهای جهانی، هوش مصنوعی میتواند با خودکارسازی خطوط تولید، پیشبینی خرابی ماشینآلات و بهبود کنترل کیفیت، تحول بزرگی در این صنعت ایجاد کند.
بنا بر مطالعات جهانی برخی کارخانههای خودروسازی با استفاده از سیستمهای پیشبینی خرابی مبتنی بر هوش مصنوعی، زمان توقف خط تولید را تا ۴۵درصد کاهش دادهاند و یا در صنایع نساجی، بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری ماشینی برای شناسایی عیوب پارچه کاهش ۲۵درصدی ضایعات تولید را در پی داشته است که این اقدامها نهتنها هزینهها را کاهش میدهد، بلکه رقابتپذیری محصولات ایرانی را در بازارهای بینالمللی افزایش میدهد.
آینده بانکداری کشور؛ دیجیتالی توأم با خدماتی ارتقا یافته
صنعت بانکداری یکی از پیشروترین بخشها در پذیرش فناوریهای هوش مصنوعی در ایران است. براساس آمار بانک مرکزی حدود ۶۸درصد از تراکنشهای بانکی به صورت دیجیتال انجام میشود که این رقم نشاندهنده زیرساخت نسبتاً مناسب برای پیادهسازی فناوریهای پیشرفتهتر است.هوش مصنوعی میتواند در حوزههایی مانند تشخیص تقلب، تحلیل رفتار مشتریان و ارائه خدمات شخصیسازی شده، بهرهوری را افزایش دهد و تاکنون هم برخی از بانکهای ایرانی با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشینی برای شناسایی تراکنشهای مشکوک، نرخ تقلب را تا ۳۲درصد کاهش دادهاند. همچنین استفاده از چتباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی در برخی بانکها، زمان پاسخگویی به مشتریان را از میانگین ۱۲دقیقه به کمتر از سه دقیقه کاهش داده است که این امر نهتنها رضایت مشتریان را افزایش میدهد، بلکه کاهش هزینههای عملیاتی بانکها را نیز در پی دارد.از منظر بهرهوری نیروی کار نیز خودکارسازی وظایف تکراری مانند پردازش اسناد و ورود دادهها میتواند زمان مورد نیاز برای انجام این وظایف را تا ۵۰درصد کاهش دهد هرچند خودکارسازی ممکن است نیاز به نیروی انسانی در نقشهای دفتری و پشتیبانی را کاهش دهد و به از دست رفتن برخی مشاغل منجر شود.
کشاورزی بهروز و پایدار با هوش مصنوعی
کشاورزی در ایران با وجود چالشهایی مانند کمبود آب، بهرهوری پایین و تغییرات اقلیمی، نقشی اساسی در اقتصاد دارد به طوری که ۳/۸درصد از تولید ناخالص داخلی و ۱۴/۴درصد از اشتغال کشور (بیش از ۴ میلیون شغل) را به خود اختصاص داده است و صاحبنظران معتقدند هوش مصنوعی میتواند راهحلی برای این مشکلات ارائه دهد.
براساس مطالعات جهانی و همچنین مبتنی بر پروژههای آزمایشی استارتآپهای ایرانی، استفاده از حسگرهای هوشمند و الگوریتمهای یادگیری ماشینی برای تحلیل دادههای خاک و آب در برخی مناطق مانند استان خوزستان، مصرف آب را تا ۳۰درصد کاهش و تولید محصول را تا ۲۰درصد افزایش داده است. همچنین، پهپادهای مجهز به هوش مصنوعی برای سمپاشی دقیق در مزارع، هزینههای سمپاشی را تا ۳۵درصد کاهش دادهاند. یک نمونه موفق در این حوزه، پروژهای در استان فارس است که با استفاده از این فناوریها، تولید گندم را در هر هکتار از ۳ تن به ۳/۸ تن افزایش داده اما واقعیت این است که پذیرش گسترده این فناوریها در کشاورزی ایران فعلاً با موانعی مواجه است که هزینه اولیه بالا، نبود زیرساختهای دیجیتال در مناطق روستایی و کمبود مهارتهای فنی در میان کشاورزان ازجمله این موانع هستند. گفته میشود تنها ۱۴درصد از کشاورزان ایرانی با مفاهیم اولیه فناوریهای دیجیتال آشنا هستند که این رقم نشاندهنده نیاز جدی به آموزش و فرهنگسازی در این زمینه است.
چالشهای ناگزیر نیروی کار در مواجهه با هوش مصنوعی
شکی نیست فناوری هوش مصنوعی در کنار فرصتهای بیشماری که فراهم میکند، چالشهایی جدی برای نیروی کار ایران به همراه دارد. براساس گزارشهای جهانی، خودکارسازی میتواند تا سال۲۰۳۰ حدود ۴۰۰ میلیون شغل را در جهان تحت تأثیر قرار دهد که ایران نیز از این روند مستثنا نیست و وظایف تکراری مانند ورود دادهها، کار در خط تولید و خدمات ساده مشتریان در معرض خطر جایگزینی با هوش مصنوعی هستند.
واقعیت این است که مبتنی بر مطالعات جهانی اگر روند خودکارسازی در ایران با سرعت متوسط پیش برود، تا سال۱۴۱۰ ممکن است حدود ۱.۲ میلیون شغل در بخشهای بانکی، تولید و خدمات در معرض خطر قرار گیرند که این موضوع بهویژه برای نیروی کار کممهارت نگرانکننده است، زیرا این گروه توانایی کمتری برای تطبیق با مشاغل جدید دارند.
یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی نیروی کار ایران، شکاف مهارتهاست. در سطح جهانی حدود ۶۰درصد از نیروی کار نیازمند بازآموزی مهارتها هستند تا با فناوریهای جدید همگام شوند اما در ایران، این رقم به دلیل محدودیتهای آموزشی، بالاتر است به طوری که تنها ۱۷درصد از نیروی کار در بخش خصوصی مهارتهای اولیه کار با فناوریهای دیجیتال را دارند که این شکاف میتواند نرخ بیکاری را به ویژه در میان جوانان تحصیلکرده افزایش دهد.
خودکارسازی همچنین ممکن است نابرابری درآمدی را تشدید کند. مشاغل نیازمند مهارتهای بالا، مانند توسعهدهندگان هوش مصنوعی از تقاضای فزاینده و درآمدهای بالاتر برخوردار خواهند شد، در حالی که مشاغل کممهارت با کاهش تقاضا و دستمزد مواجه میشوند.بر اساس دادههای بازار کار و گزارشهای غیررسمی از سکوهای استخدامی در سال جاری متوسط درآمد یک مهندس نرمافزار در تهران حدود ۳۵میلیون تومان در ماه است در حالی که یک کارگر ساده تولیدی کمتر از ۷ میلیون تومان درآمد دارد. بر این اساس برای بهرهبرداری از فرصتهای هوش مصنوعی و کاهش چالشها، سیاستگذاری هماهنگ و آیندهنگرانه ضروری است.
در همین زمینه دولت میتواند با همکاری بخش خصوصی، برنامههای آموزشی گستردهای برای مهارتهای دیجیتال و هوش مصنوعی تدوین کند و با ایجاد مراکز آموزش حرفهای در مناطق محروم و ارائه یارانههای آموزشی میتواند دسترسی به این مهارتها را تسهیل کند.
علاوه بر این تخصیص بودجههای تحقیق و توسعه برای استارتآپهای فعال در حوزه هوش مصنوعی میتواند نوآوری را تسریع کند و کارشناسان معتقدند افزایش بودجه R&D (تحقیق و توسعه) به حداقل ۲درصد از تولید ناخالص داخلی میتواند نقطه شروع مناسبی در این زمینه باشد.
لازم به ذکر است تدوین قوانین اخلاقی و حقوقی برای استفاده از هوش مصنوعی بهویژه در حوزه حریم خصوصی و امنیت دادهها، اعتماد عمومی را افزایش میدهد و از آنجایی که هوش مصنوعی قادر است مشاغل جدیدی مانند تحلیلگر داده و متخصص رباتیک ایجاد کند، دولت میتواند با شناسایی این مشاغل و تدوین برنامههای آموزشی، نیروی کار را برای ورود به این حوزهها آماده کند.
واقعیت این است که فناوری هوش مصنوعی ظرفیت بالایی برای تحولزایی در اقتصاد ایران دارد و میتواند بهرهوری را در بخشهای صنعت، بانکداری و کشاورزی افزایش دهد و راه را برای رشد اقتصادی پایدار هموار کند اما نباید فراموش کرد بدون برنامهریزی مناسب، چالشهایی مانند بیکاری، شکاف مهارتها و نابرابری درآمدی میتوانند اثرات منفی جدی بر نیروی کار داشته باشند. بر این اساس با سرمایهگذاری در آموزش، حمایت از نوآوری و تنظیم مقررات مناسب، ایران میتواند از فرصتهای هوش مصنوعی بهرهبرداری و در عین حال چالشهای آن را مدیریت کند تا این فناوری به ابزاری برای توسعه فراگیر تبدیل شود.
۲۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۴
کد خبر: ۱۰۶۱۲۵۴
فناوری هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در سالهای اخیر به عنوان یکی از بزرگترین پیشرانهای تحولات اقتصادی و صنعتی در جهان شناخته شدهاند.

زمان مطالعه: ۶ دقیقه
نظر شما