در مراسم پرشور و معنوی سالروز شهادت صادق آلمحمد(ع)، رهبر حکیم انقلاب با تبیین ابعاد ناشناخته حیات سیاسی-اجتماعی امام صادق(ع)، حقایق نابی از مکتب تشیع را آشکار کردند. معظمله با استناد به آیات نورانی قرآن کریم و روایات گهربار معصومین(ع)، به شفافسازی تحریفات تاریخی پرداختند. این بیانات عمیق و راهگشا که آمیزهای از فقه سیاسی ناب، تاریخ اصیل شیعه و کلام اسلامی را دربرمیگرفت، موجی از بازتابها و تحلیلها را در فضای مجازی برانگیخت.
برای واکاوی ژرفای این سخنان، به گفتوگوی اختصاصی با حجتالاسلام والمسلمین سعید صلح میرزایی، نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و از اساتید برجسته حوزه علمیه نشستیم. ایشان که خود از حضار این مراسم معنوی بود، تحلیلهای نابی از لایههای مختلف این بیانات ارائه داد.
با توجه به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در مراسم شهادت امام صادق(ع) که به موضوع تقدیر الهی، نقش مردم در تحولات تاریخی و الگوگیری از سیره اهلبیت(ع) پرداختند، برخی این سخنان را حاوی پیامهای ویژه و رمزآلود برای شرایط کنونی میدانند. نظر شما به عنوان یک عالم دینی که در آن جلسه حاضر بودید درباره این برداشت چیست؛ آیا میتوان این بیانات را به مسائل روز جامعه و وظایف فعلی امت اسلام مرتبط دانست؟
از فرمایشات نورانی رهبر معظم انقلاب در مراسم شهادت امام صادق(ع) این حقیقت را میتوان دریافت که سنتهای الهی در تاریخ جاری است و از سیره نورانی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان چراغ هدایت برای جامعه اسلامی در همه اعصار میتوان الگوبرداری کرد. این مطلب بهوضوح در بیانات حکیمانه ایشان مشهود بود. اما باید توجه داشت هرگونه برداشت شخصی مبنی بر وجود پیامهای ویژه و رمزگونه در این سخنان، بدون مستندات قطعی، صحیح نیست. همانگونه که اینجانب و دیگر حضار در آن جلسه نیز چنین برداشتی نداشتیم.
رهبر معظم انقلاب بارها بر تداوم سنتهای الهی در جوامع بشری و ضرورت بهرهگیری از سیره اهلبیت(ع) تأکید فرمودهاند. بیتردید هر جامعهای در هر مقطع تاریخی اگر از انجام مسئولیتهای الهی خود غفلت ورزد، ضربههای جبرانناپذیری بر پیکره تاریخ وارد خواهد شد. مصداق بارز این امر را در حوادث عاشورای حسینی و نیز پس از رحلت پیامبر(ص) میبینیم که چگونه حمایت نکردن از حق، مسیر تاریخ را تغییر داد. همچنین به تعبیر دقیق رهبر فرزانه انقلاب، «دهنلقی» و افشای اسرار در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) موجب سوءاستفاده بنیعباس شد و حدود 6قرن حکومت آنان، تحولات دردناک عمیقی در سرنوشت جهان اسلام ایجاد کرد. در مقابل، هنگامی که مردم بهموقع به صحنه میآیند، مانند حمایت از امیرالمؤمنین(ع) پس از قتل خلیفه سوم یا یاری امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی؛ شاهد تحولات عظیم تاریخی هستیم. امروز نیز اگر انقلاب اسلامی نبود، آیا آرمانهای مقدس مردم مظلوم فلسطین به فراموشی سپرده نمیشد؟ آیا این بیداری اسلامی که در میان جوانان جهان شاهد آن هستیم، محقق میشد؟ اینک نیز اگر غفلت کرده و به مسئولیتهای الهی خود بهخوبی عمل نکنیم، ممکن است خدای ناکرده آثار سوئی در تاریخ به جا بگذاریم. این هشداری است تاریخی که از بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب استنباط میشود.
با توجه به اینکه برخی معتقدند بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب درباره امام صادق(ع) مطلب جدیدی نبوده و مشابه تحلیلهای ایشان در سال 1361 و کتاب پیشوای صادق است، آیا میتوان گفت این تکرار بیانگر اهمیت ویژه این موضوع در اندیشه رهبری است و چرا تصحیح نگاه رایج به شخصیت سیاسی-مبارزاتی امام صادق(ع) اینقدر برای ایشان حائز اهمیت است؟
امروز شاهدیم فضای مجازی و جریانهای مختلف سیاسی و حتی ضدانقلاب، هر کدام بخشی از بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب را برای اهداف سیاسی خود مصادره میکنند. در حالی که نکات مطرح شده از سوی معظمله، مطالب عمومی و اساسی است که ایشان بارها در طول سالیان متمادی بر آن تأکید فرمودهاند. از کتاب ارزشمند پیشوای صادق که مربوط به سال 1358 است تا خطبه نماز جمعه سال 1361 و دیگر بیانات ایشان، همگی حاوی همین پیامهای اساسی بوده است. علت این تأکیدات مکرر آن است که این نکات کمتر مورد توجه قرار گرفته و تصور عمومی جامعه این است که امام صادق(ع) تنها یک عالم مردمی و فقیه بوده و ارتباطی با عرصه سیاست نداشتهاند. رهبر معظم انقلاب با درایت و هوشمندی خاص خود درصدد اصلاح این انگاره نادرست هستند و میخواهند به جامعه بشناسانند که امام صادق(ع) در قلب میدان مبارزه حاضر بودند، مجاهدتی خستگیناپذیر داشتند و بهای سنگینی نیز برای این جهاد پرداختند؛ از توهینها و تبعیدها گرفته تا دستگیریهای مکرر. ایشان مصرانه میخواهند چهره واقعی امام صادق(ع) را به جامعه معرفی کنند تا برخی با نگاه بخشی و تحریفآمیز، آن امام همام را به شخصیتی بیخطر و منفعل تبدیل نکنند و سپس این تصویر نادرست را بهانهای برای توجیه کوتاهیها، بیعملیها و ترک جهاد خود قرار ندهند. این همان خطری است که رهبر فرزانه انقلاب همواره درباره آن هشدار دادهاند.
با توجه به تأکیدات رهبر فرزانه انقلاب بر ضرورت امیدآفرینی و پرهیز از ناامیدی در جامعه، چگونه میتوان میان بیان واقعیتهای موجود و انتقادهای سازنده از یک سو و حفظ روحیه امید و نشاط اجتماعی از سوی دیگر، تعادل برقرار کرد؟ بهویژه در فضای مجازی که معمولاً اخبار منفی برجستهتر میشوند، مسئولیت نخبگان و فعالان فرهنگی در این زمینه چیست؟
اصل بنیادین و اساسی این است که هرگز نباید اجازه داد یأس و ناامیدی در جامعه رخنه کند. حتی زمانی که انتقادهای ما کاملاً بجا و صحیح باشد، اگر نتیجهگیری نهایی این باشد که راه به جایی نمیبریم و به اهدافمان نخواهیم رسید، این خود خطایی بزرگتر از هر انتقادی است. البته این به معنای نادیده گرفتن انتقادهای سازنده نیست. حتماً باید سخنان و تحلیلها با دقت و امانت بررسی شود. متأسفانه گاهی در نقد مسئولان ازجمله رئیسجمهور و وزرا، دقت لازم به کار نمیرود، سخنان آنان بهدرستی فهمیده نمیشود و برداشتهای نادرستی از آنها صورت میگیرد. در بسیاری موارد، حتی منشأ انتقادها نیز صحیح نیست. حتی وقتی منشأ انتقاد درست باشد، باید به فضای کلی جامعه و تأثیرات اجتماعی آن توجه ویژه داشت.
در فضای مجازی همواره سعی کردهام اخبار و نکات مثبت و امیدبخش را برجسته کنم. اما برخی این رویکرد را به چالش میکشند و میگویند مگر نمیبینید مردم با مشکلات زیادی دست به گریباناند، چرا فقط به جنبههای خوب اشاره میکنید؟ در پاسخ باید گفت وقتی تمام فضای مجازی پر است از استوریها و توییتهایی که فقط نقاط منفی را بزرگنمایی میکنند، اگر من هم بخواهم به این جریان بپیوندم، نتیجهای جز گسترش ناامیدی مطلق نخواهد داشت. به عنوان کسی که دغدغه نظام و انقلاب را دارد، وظیفه خود میدانم که بر نقاط روشن، پیشرفتها و زمینههای امیدواری تأکید کنم. این نه به معنای انکار مشکلات، بلکه حرکتی هوشمندانه برای حفظ تعادل روانی جامعه و جلوگیری از سیاهنماییهای مخرب است؛ همانگونه که رهبر فرزانه انقلاب همواره بر ضرورت امیدآفرینی و بیان نقاط قوت تأکید داشتهاند، در کنار تذکر دلسوزانه درخصص نقاط ضعف.
با توجه به تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر رد روایات ناصحیح درباره برخورد امام صادق(ع) با منصور عباسی و ارجاع ایشان به سیره حضرت زینب(س) در مواجهه با عبیدالله بن زیاد، آیا میتوان گفت این تحلیل تاریخی-روایی، کلیدی برای فهم خط مشی سیاسی اهلبیت(ع) و تطبیق آن با جریان مقاومت امروز در منطقه است؟
رهبر معظم انقلاب در بیانات خود با اشاره به حضرت زینب(س) به نکته ظریفی اشاره فرمودند که متأسفانه در برخی منابع حتی شیعی، روایاتی نفوذ کرده که تصویری نادرست از امام صادق(ع) به عنوان فردی خاضع در برابر خلفای جور ارائه میدهد. ازجمله روایتی که ادعا میکند هنگام مواجهه با خشم منصور عباسی، حضرت با ادبیاتی تملقآمیز فرمودند «بزرگان و پیامبران مظلوم واقع شدند و گذشت کردند، تو هم ما را ببخش». حضرت آقا در آثار ارزشمند خود مانند کتاب همرزمان حسین(ع) و پیشوای صادق بهصراحت تأکید فرمودهاند که این روایت قطعاً جعلی است. ائمه معصومین(ع) حتی در شرایط تقیه، هرگز از چنین ادبیات ذلیلانهای استفاده نمیکردند. اگر بخواهیم الگوی صحیح برخورد با حاکمان جور را بیابیم، باید به سیره حضرت زینب(س) در مقابل عبیدالله بن زیاد نظر کنیم؛ آنجا که با شجاعتی بینظیر چنان پاسخ دادند که عبیدالله تا مرز شهادت ایشان پیش رفت. این خط اصیل اهل بیت(ع)، همان خطی است که امروز در غزه و لبنان شاهد آن هستیم؛ خط مقاومت و تسلیم نشدن در برابر استکبار جهانی. حتی وقتی ائمه(ع) به مصلحت تقیه میکردند، هرگز به ذلت و خضوع تن نمیدادند. این درس بزرگ تاریخ است که رهبر فرزانه انقلاب با تیزبینی خاص خود بر آن تأکید میفرمایند و پیوندی ناگسستنی میان سیره اهلبیت(ع) و جریان مقاومت امروز برقرار میکنند.
چگونه میتوان جامعه را به سطحی از بصیرت رساند که هم از ناامیدی بپرهیزد و هم دچار خوشبینی کاذب نشود و همانند رهبر حکیم انقلاب، تصمیمهای بهنگام و درست بگیرد؟
برای تحلیل دقیق هر سخنی، ابتدا باید سه عنصر اساسی را بهخوبی شناخت: مخاطب، گوینده و بستر تاریخی-اجتماعی که سخن در آن بیان شده است. این شناخت عمیق زمانی کامل میشود که با مبانی فکری گوینده نیز آشنایی کافی داشته باشیم. هرچه بیشتر بتوانیم به اندیشههای ناب رهبری معظم انقلاب نزدیک شویم، بدون تردید موفقیتهای بیشتری کسب خواهیم کرد و آثار مثبت آن را در جامعه شاهد خواهیم بود. امام حسن مجتبی(ع) فرمودند: «من چیزی میبینم که شما نمیبینید»؛ عبارتی ژرف که حضرت آقا نیز در بیانات اخیر خود به آن اشاره فرمودند. این جمله وقتی از زبان هر رهبر آگاه و دلسوزی بیان شود، باید زنگ خطری برای جامعه باشد تا در شناخت و تحلیل مسائل بیشتر دقت کند.
جامعه اسلامی باید تلاش کند تا حد امکان خود را به سطح دید رهبری برساند، بهگونهای که از موضع دیدهبانی رهبر جامعه هم به مسائل جهانی و هم به چالشهای داخلی بنگرد. این نگاه متوازن دو فایده اساسی دارد؛ ابتدا از افتادن به ورطه یأس و ناامیدی جلوگیری میکند و دوم، مانع از خوشبینیهای غیرواقعی و توهمآمیز میشود. تنها با این رویکرد است که جامعه میتواند در لحظات حساس، تصمیمهای درست بگیرد و بهموقع عمل کند؛ همانگونه که رهبر فرزانه انقلاب همواره بر این اصل تأکید داشتهاند.
نظر شما