از ابتدای هفته گذشته تاکنون بیشتر استانهای کشور از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب با پدیده نامیمون آلودگی هوا ناشی از افزایش بیش از حد گرد و غبار روبهرو بودهاند.
اگرچه تا دیروز بسیاری از استانهای کشور به دلیل کانونهای گرد و غبار داخلی مانند دریاچه هامون و یا دریاچه نمک قم تحت تأثیر بارش ریزگردها قرار داشتند اما این روزها نفس استانهای غربی نیز در گرو شرایط اقلیمی خارج از مرزهای ایران قرار گرفته به گونهای که گرد و غبار از بادیههای نینوا و از تالابهای خشک شده جنوب عراق و از خاکزارهای رها شده بادیه شام به سمت ایران تغییر مسیر داده است.
بنا بر گزارش ستاد ملی مقابله با پدیده گرد و غبار ۲۳ استان کشور دارای کانون گرد و غبار هستند، ۶ استان کشور به ترتیب خراسان جنوبی، کرمان، سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، خوزستان و هرمزگان ۸۵ درصد غبارخیزی کشور را دارند.
از هفته گذشته تاکنون ریزگردها مدارس و ادارات سیستان را به تعطیلی کشانده و مردم یزد را به ستوه آورده است؛ ۸۰۲ نفر را در خوزستان روانه بیمارستان کرده؛ پروازهای ایلام را به تعطیلی کشانده، دید افقی در بوشهر را به کمتر از ۱۰۰ متر رسانده و موجی از نگرانی برای ساکنان آذربایجان شرقی و مردم تبریز به همراه داشته است.
به قول کارشناسان محیط زیست شاید وقتی به دلیل بهرهکشی بیش از حد از طبیعت به منظور توسعه اراضی کشاورزی؛ جنگلها را به سمت نابودی سوق دادیم و حقابه طبیعت را پرداخت نکردیم هیچ گاه تصور نمیکردیم طبیعت با تغییر رفتارش روزی به این شکل انتقام خودش را از ما بگیرد!
زاگرس کانون غبار
معاون آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در همین باره به ما میگوید: نابودی پوشش گیاهی و جنگلها و تبدیل آنها به زمینهای کشاورزی مهمترین عامل ریزگردها در کشور است.
هادی کیا دلیری در گفتوگو با قدس میافزاید: در ۱۵ سال گذشته روزانه حدود ۶۰۰هکتار از سطح جنگلها و مراتع کم شده است. این کاهش سطح، گرد و غبار زیادی به همراه دارد به طوری که ما در میان کشورهای جهان بالاترین آمار فرسایش خاک (۲۰ تا ۲۵ تن خاک در هکتار) را به خود اختصاص دادهایم در حالی که میانگین فرسایش خاک ۵ تا ۷ تن در هکتار است.
وی اذعان میکند: متأسفانه به همین نسبت نیز سطح زیر پوشش کشت دیم و زراعت در کشور افزایش یافته است، یعنی عملاً منابع طبیعی را نابود و به زمینهای زراعی تبدیل کردهایم. وی ادامه میدهد: یکی از بزرگترین عوامل تخریب مراتع و جنگلهای زاگرس، چرای بیش از حد دام در این جنگلهاست. از ۳۶میلیون دام موجود در عرصههای طبیعی زاگرس؛ تنها ۱۶میلیون مجاز و ۲۰میلیون غیرمجاز هستند.
این استاد دانشگاه بیان میکند: متأسفانه ما ۲میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس را تبدیل به زمینهای کشاورزی کردهایم پس ضرورت دارد برای حل این معضل با بهرهمندی از راهبرد بلندمدت به مرور وابستگی مردم را از جنگلها و مراتع کم کنیم.
وی با اشاره به این موضوع که به دلیل نداشتن آمایش سرزمینی، هر پروژهای را بدون تحقیق در کشور اجرا میکنیم، میافزاید: همین عوامل بزرگترین علل نابودی طبیعت، فرسایش خاک و افزایش گرد و غبار و ریزگردهاست.
به گفته کیا دلیری بخشی از این ریزگردها نیز مربوط به کشورهای همسایه است که علاوه بر خشکسالی و سدسازی، جنگهای داخلی نیز منابع طبیعی آن کشورها را نابود کرده و موجب افزایش ریزگردها شده است.
وی راهکار خروج از این بحران را دیپلماسی و روابط خارجی با کشورهای درگیر عنوان میکند و ادامه میدهد: باید آن کشورها را مجاب کنیم این گرد و غبار را در کشور خود تثبیت و از ورود آن به سایر کشورها پیشگیری کنند.
سیستان و بلوچستان قربانی بیعهدی همسایگان
متأسفانه در شرق کشور نیز زندگی مردم به دلیل فزونی یافتن گرد و غبار با اخلال جدی مواجه شده است.از بین رفتن محصولات کشاورزی، مسدود شدن کانالهای آبیاری، انسداد راههای روستایی و افزایش بیماریهایی نظیر سل و همچنین آسیبهای چشمی و تنفسی تنها بخش اندکی از مشکلات تحمیل شده بر ساکنان سیستان و بلوچستان است، مکانی که روزی به نام «انبار غله ایران» شهرت داشت!
محوریت زندگی در سیستان بر اساس آب دریاچه هامون و هیرمند است و البته بود و نبود این آب نیز به رهاسازی آب از طرف افغانستان گره خورده است که با وجود معاهده میان این ایران و افغانستان برای رهاسازی آب و حقابه هامون اما تاکنون اقدام مثبتی از سوی طرف مقابل انجام نپذیرفته است.
وقوع طوفان ریزگرد در سال ۲۰۱۷ سبب شد زابل آلودهترین منطقه جهان شناخته شود و این موضوع اصلیترین دلیل مهاجرت و عدم سکونت در این منطقه است. ۸۰درصد مردم سیستان وابسته به تالاب هامون هستند و آن ۲۰درصد باقیمانده هم کارمند دستگاههای اداری و دولتیاند و به قول محلیها بیشتر جوانها برای یافتن کار به شهرها و استانهای دیگر کوچ کردهاند؛ بنابراین آنهایی که پای رفتن نداشته و یا پولی برای جابهجایی ندارند همچنان چشمشان را به آسمان و دست همسایگان برای رهاسازی حقابه ۸۰۰ میلیون مترمکعبی هیرمند دوختهاند.
خوزستان قربانی ریزگردهای داخلی و خارجی
بحران ریزگردهای خوزستان یک بحران زیست محیطی است. در حال حاضر کانون اصلی تولید ریزگردهایی است که از کشورهای همسایه از جمله عراق وارد خاک ایران میشوند. بخشهای جنوبی تالاب هورالعظیم در ایران و نابودی تالابهای بینالنهرین در عراق کانونهای اصلی تولید ریزگردها هستند.با انتقال آب و خشک شدن بیش از ۲ میلیون هکتار از تالابهای عراق و بیش از ۴۰ درصد تالابهای خوزستان، این تالابها تبدیل به کانون ریزگرد شده است.
محمدجعفر سلطانی، استادیار بازنشسته و عضو هیئت علمی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری کشور به ما میگوید: سازمانهای مختلفی از جمله سازمان زمینشناسی کشور تحقیقات گستردهای در این زمینه انجام داده و نقشههایی تهیه کردهاند که بر اساس این نقشه پنج نقطه در غرب کشور استانهای ایلام و خوزستان نشان میدهد کانونهای متعدد داخلی و خارجی گرد و غبار وجود دارند که موجب گسترش طوفانهای گرد و غبار در بسیاری از نقاط کشور میشوند.
وی عنوان میکند: اگر بخواهیم اقدامهایی پیشگیرانه برای مقابله با این پدیده داشته باشیم، باید اقدامهای ما پاسخ به نیروهای محرک و یا فشارها باشد تا بتوانیم آنها را از منشأ کنترل کنیم. اما اگر دست روی دست بگذاریم و طوفانهای گرد و غبار به مرحله وضعیت و آثار برسند و آن گاه بخواهیم با این پدیده مقابله کنیم، پیشگیری محسوب نمیشود و به نوعی درمان است که تأثیرگذاری چندانی نخواهد داشت. این پژوهشگر به ما میگوید: یکی از مشکلات بزرگی که در سالهای اخیر با آن روبهرو شدهایم، این است که مناطقی همچون هندیجان -جنوب غرب استان خوزستان- که به عنوان دپو گرد و غبار از عراق و منطقه هورالعظیم در نظر گرفته میشد، اکنون در حال تبدیل به کانون یا منشأ گرد و غبار است و اگر همین روال ادامه پیدا کند، با افزایش سطح تأثیر پدیده گرد و غبار در کشور روبهرو خواهیم شد که موجب افزایش بیابانزایی میشود.
ضرورت استفاده بهینه از منابع آب
این عضو هیئت علمی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری با تأکید بر ضرورت استفاده بهینه از منابع آب کشور، اضافه میکند: اکنون در بالادست حوضهها، آب با مقاصد مختلف کشاورزی، صنعتی و اهداف دیگر منحرف میشود آن هم بدون توجه به اینکه این اقدام در پاییندست چه مشکلاتی به وجود میآورد. در حالی که پیش از هر اقدامی در بالادست ابتدا باید بررسی شود آیا حقابه پاییندست را رعایت کردهایم؟ آیا این اقدام موجب افزایش پدیدههای خشکیدگی، گرد و غبار و مشکلات متعدد زیست محیطی در پاییندست نمیشود؟
این موارد، نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. به عنوان نمونه برای همین منطقه هندیجان سدهای انحرافی بسیاری از جمله «سد آسک» روی رودخانه «زهره» زده شد که اکنون موجب افزایش شدت گرد و غبار در منطقه شده است.
نظر شما