به گزارش قدس، ایرنا نوشت: باشگاههای فوتبال ایران با وجود صرف هزینههای سنگین و قراردادهای نجومی با بازیکنان، از نظر ساختاری همچنان آماتور باقی ماندهاند. این ناهماهنگی بین هزینههای بالا و ضعف مدیریتی باعث شده است تا فوتبال باشگاهی ایران در رقابتهای آسیایی عملکرد ضعیفی از خود نشان دهد و در نتیجه، سهمیههای ایران در لیگ قهرمانان آسیا کاهش یابد.
بهتازگی کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) بهطور رسمی کاهش سهمیه ایران را از ۲+۱ به ۱+۱ در لیگ نخبگان اعلام کرد. این کاهش پیشتر نیز بهصورت غیررسمی پیشبینی شده بود و با توجه به نتایج ضعیف تیمهای ایرانی در سالهای گذشته، دور از انتظار نبود.
آخرین موفقیت جدی باشگاههای ایرانی در آسیا مربوط به پنج سال پیش و حضور پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۹–۲۰۲۰ است که در آن با نتیجه ۲ بر ۱ مغلوب اولسان هیوندای کرهجنوبی شد. از آن زمان تاکنون، روند نتیجهگیری باشگاههای ایرانی نزولی بوده است. در فصل اخیر، پرسپولیس حتی از مرحله گروهی صعود نکرد و استقلال نیز پس از صعود اولیه، در مرحله یکهشتم توسط النصر حذف شد. سپاهان و تراکتور نیز نتایج ضعیفی کسب کردند و از رسیدن به مراحل پایانی بازماندند.
در این شرایط، برخی کارشناسان مهمترین دلیل این ناکامیها را کمبود منابع مالی میدانند و معتقدند که باشگاههای ایرانی به دلیل محدودیتهای اقتصادی، در رقابت با تیمهای متمول عربی مانند الهلال و النصر از عربستان، عقب میمانند. اما مثالهایی مانند تیم کاوازاکی ژاپن که با ارزش تنها ۱۵ میلیون دلار توانست تیم ۱۷۵ میلیون دلاری النصر را حذف کند، نشان میدهد که پول تنها فاکتور موفقیت نیست.
واقعیت این است که باشگاههای ایرانی هم پول خرج کردهاند؛ حتی بیش از حد. شنیدهها حاکی از آن است که چهار نماینده ایران (پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور) هر یک نزدیک به هزار میلیارد تومان برای حضور در فصل گذشته هزینه کردهاند. این مبلغ بیش از دو برابر سقف بودجهای است که فدراسیون فوتبال تعیین کرده و نشان میدهد مشکل اصلی نه بیپولی، بلکه مدیریت نادرست منابع و فقدان ساختار حرفهای است.
با وجود چنین هزینههای هنگفتی، باشگاههای ایرانی همچنان از حداقل زیرساختهای حرفهای مانند زمین تمرین مناسب یا آکادمیهای پایه بیبهرهاند. همین موضوع باعث شده است تا رئیس فدراسیون فوتبال، مهدی تاج، هشدار دهد که برخی از باشگاههای بزرگ ایران ممکن است نتوانند مجوز حرفهای AFC را دریافت کنند.
در واقع، نگاه حاکم بر باشگاههای ایرانی، حرفهای بودن را فقط در تعداد صفرهای قراردادها میبیند و توجهی به عناصر اساسی یک باشگاه حرفهای ندارد. باشگاههایی که حتی در فراهم کردن ابتداییترین امکانات برای بازیکنان خود ناتواناند، نمیتوانند در سطح قاره موفق باشند، حتی اگر میلیاردها تومان صرف جذب بازیکن کنند.
مسئله مهم دیگر، نبود برنامهریزی بلندمدت و ناتوانی در پرورش استعدادهاست. در شرایطی که تیمهای موفق آسیایی بر روی توسعه پایدار، آکادمیها، فناوری و مدیریت علمی تمرکز کردهاند، باشگاههای ایرانی همچنان با روشهای سنتی و غیرسیستماتیک اداره میشوند.
بنابراین، اگر فوتبال باشگاهی ایران میخواهد دوباره در سطح آسیا رقابت کند و سهمیههای بیشتری کسب کند، باید از نگاه تکبعدی به توسعه خارج شود. صرف افزایش بودجه و جذب بازیکن گرانقیمت بدون فراهمکردن ساختار حرفهای، نهتنها کمکی نمیکند، بلکه باشگاهها را وارد یک دور باطل هزینه و ناکامی میکند.
راهحل این بحران، توسعه همهجانبه است؛ باشگاهها باید همزمان بر زیرساختها، مدیریت، آموزش، پرورش استعدادها، و ارتقای دانش فنی و مدیریتی تمرکز کنند. تنها با ایجاد یک ساختار حرفهای، باشگاههای ایرانی میتوانند از بنبست فعلی خارج شوند و دوباره در سطح آسیا حرفی برای گفتن داشته باشند.
نظر شما