به گزارش قدس آنلاین، سریال نمایش خانگی «شکارگاه» به کارگردانی نیما جاویدی و تهیه کنندگی مهدی بدرلو که پخش آن با یک هفته تعویق، صبح چهارشنبه در دو پلتفرم فیلمیو و شیدا آغاز شد، قصه خانواده ای را تعریف می کند که از سربازان قره سوران دوران قاجار هستند؛ نیروهای شبه نظامی محلی که وظیفه محافظت از جاده های کشور را در مقابل راهزنان بر عهده دارند و نیروهای جنگاوری به شمار می روند که عموما از تفنگ چی های بومی هستند. خانواده میرعطا ملک زاده که همه اعضایش از پدر و پسر گرفته تا دختر و مادر، جنگاور هستند از سوی ولیعهد به ماموریتی در تبریز گماشته می شوند.

داستان در قسمت اول با اوج و فرودهای خوبی آغاز می شود و مخاطب را تا بزنگاه های پایانی با خود همراه می کند. سریال در قسمت اول معرفی نسبتا خوب و به اندازه ای از شخصت های اصلی دارد و روابط کاراکترها در مواجهه شان با یکدیگر یا تنش هایی که در گفت و گوهایشان دارند، آشکار می شود و البته نشانه هایی از رازهای پنهانی که هر کدامشان در سینه دارند به مخاطب داده می شود.

ماجرا درباره ماموریت این گروه خانوادگی قره سوران است که از سوی ولیعهد دستور می گیرند تا از جواهرات و تاج سلطنتی در عمارتی وسط شکارگاه نفرین شده، محافظت کنند. با وجود هشدارهایی که نماینده شاه به سرهنگ میرعطا (با بازی پرویز پرستویی) از طلسم این باغ و مخاطرات ماموریت می دهد اما وسوسه کسب جایگاه فرماندهی لشگر، او را تطمیع می کند که این مسوولیت را به بهای جان خودش و خانواده اش بپذیرد. دربار برای اینکه ماموریت به درستی انجام شود، پسر کوچک خانواده را که نورچشمی میرعطان خان است، گرو می گیرد تا زمانیکه ماموریت محافظت از جواهرات سلطنتی به درستی پایان یابد اما در قسمت اول و پس از حمله مهاجمان ناشناس، تاج و جواهرات سلطنتی به سرقت می رود تا مسیر زندگی میرعطا و خانواده اش و دیگر ساکنان باغ را تغییر دهد.

سریالی تک لوکیشن

جاویدی در قسمت اول «شکارگاه» میخش را محکم به دل می کوبد و شروعی جذاب و هیجانی دارد. علاوه بر تعلیق های پی در پی، طراحی صحنه و لباس (مربوط به دوران قاجار) از جذابیت های بصری خوبی برخوردار است. به نظر می رسد جاویدی در «شکارگاه» برخلاف سریال قبلی اش «آکتور» قصه اش را در دکور مشخص عمارت و شکارگاه پیش ببرد و بیشتر ماجراها در همین لوکشین بگذرد. لوکشینی که البته پر از جزئیات است و احتمالا ماجراهای عجیبی در آن رقم بخورد. این کارگردان با فیلم درخشان «سرخپوست» که اتفاقا تک لوکیشن بود نشان داد محدودیت لوکشین نمی تواند مانع روایت یک قصه معمایی و ملتهب جذاب با داستانهایی عاشقانه شود.

اولین سریال این کارگردان «آکتور» با بازی احمد مهرانفر و نوید محمدزاده که پیش از این از شبکه نمایش خانگی پخش شده بود با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد. این سریال با کسب جوایز متعدد و پخش گسترده در سطح بین‌المللی، موفقیت‌های چشمگیری را به دست آورد و اولین سریال ایرانی است که با دوبله فرانسوی و آلمانی در اروپا پخش شده است. حالا او چهره های سینمایی دیگری را در «شکارگاه» به نمایش خانگی آورده است، اثری که به جهان خلاقانه این فیلمساز نزدیک تر است چه در میزانسن و فضاسازی و چه در قصه گویی و تعلیق.

از پرویز پرستویی تا امیر نوروزی

پرستویی که نقش اول این سریال را بر عهده دارد پیش از این با سریال «هم‌گناه» به کارگردانی مصطفی کیایی، تجربه موفقی را در شبکه نمایش خانگی پشت سر گذاشته بود و در این سریال، نقش متفاوتی را ایفا می کند.

به جز پرویز پرستویی که با گریمی متفاوت در نقش میرعطاخان ظاهر شده است، الهام پاوه نژاد نقش ملوک خاتون ایفا خواهد کرد. پاوه‌نژاد پیش از این با سریال «گردن‌زنی» در شبکه نمایش خانگی حضور داشت. مهدی حسینی‌نیا هم به پای ثابت سریال‌های شبکه نمایش خانگی تبدیل شده و با نقش آفرینی های متنوعی که داشته بارها توانایی اش در بازیگری را ثابت کرده است، او در «شکارگاه» نقش بهادر که باغبان مشکوک این شکارگاه است را بازی می کند. سوگل خلیق هم که پیش از این تجربه همکاری با پرویز پرستویی را در سریال «هم‌گناه» داشته است، در نقش گلاب، پیشخدمت عمارت را بازی می کند.

این سریال علاوه بر بازیگران شناخته شده، چند بازیگر گمنام هم دارد. الهام نامی بازیگر نقش سیمین، دختر سرسخت میرعطاخان و عرفان ابراهیمی بازیگر نقش یحیی، پسر کم دست و پای خانواده است. البته ترکیب بازیگران به همین جا ختم نمی شود و احتمالا در قسمت های بعدی چند چهره جدید هم به قصه اضافه خواهند شد که یکی از آنها مفتش نامجو خواهد بود و به نظر می رسد نقش آفرینی آن بر عهده امیر نوروزی باشد.

اگرچه «شکارگاه» روایتگر بخش خاصی از تاریخ معاصر است اما تاریخی نیست و با توجه به فضای وهم آلود و معمایی که در قسمت اول دیدیم سهم تخیل در آن پررنگ و جدی است. سریالی که احتمالا مخاطبان را با تا پایان، مشتاق و پیگیر برای تماشای ادامه قصه نگه می دارد.